تو نیستی ولی فکر تو با منه ، یه چند سالی میشه که دور از منی
کنارت که نیستم پنجشنبه ها ، بگو با کی میری قدم میزنی
یه چند ساله که تلخیه جمعه رو دارم بی تو بدجوری حس میکنم
هنوزم بی اونکه خودم هم بخوام میبینم دوباره تو فکر توام
عذابم میده هرچی که این روزا منو میبره سمت چشمای تو
چرا باید هر روز به تو فک کنم ، من
که جا ندارم تو دنیای تو
عذابم میده کافه ی تو مسیر همون جا که من با تو آشنا
شدم
عذابم میده اون همه خاطره چقد ساده بعد از تو تنها شدم
چقد باید از این روزا بگذره که از عطر تو کم بشه تو هوام
مسیر کدوم جاده رو طی کنم که یک آن بشه از تو فکرت
درام
مگه میشه اصلا به تو فک نکرد تو که روزی بودی برام تکیه
گاه
حالا که من از زندگیت کم شدم قدم میزنی با کی پنجشنبه ها
عذابم میده هرچی که این روزا منو میبره سمت چشمای تو
چرا باید هر روز به تو فک کنم ، من
که جا ندارم تو دنیای تو
عذابم میده کافه ی تو مسیر همون جا که من با تو آشنا
شدم
عذابم میده اون همه خاطره چقد ساده بعد از تو تنها شدم