سلام
علاقهی خوبم
علاقه جان من
، خوبی ؟
میدانم
تو خستهای
و من حالم خوب نیست
تو دوری و من دلتنگ
تو حال آمدن داری و وقتش را ، نه !
میدانم علاقه
آخر هرچه باشد از جنس همیم
جنسی جوری به شدت ناجور !
ما عین همیم علاقه
و بیخود نیست این همه دوستدار داری
این همه دوستت دارند و تو این همه خوبی
خستهایم !
بیا دوباره عاشق شویم
دوباره من
دوستت داشته باشم
تو
ناز کنی
من عصبی شم ،
تو قهر کنی
من نازت را بکشم و
تو نازنین من باشی
بیا دوباره عاشق شویم !
دوباره من دنبالت بگردم و
هرجا کنارت سبز شوم ...
و بگویم :
هووی سلام
چه اتفاق خوبی
باز هم رو دیدم
بستنی دوست داری بخوریم ؟
بعد تو بگویی :
خودتی ! هوا زمستان است
و جز تو باقی
سردشان شده است
و بعد ته دلت شاد باشی ، بخندی
قشنگ خوبم ، خستهایم !
کم میخندیم
حالمان خوب نیست
باید دوباره عاشق
شویم
افشین صالحی