به نام عشق که زیباترین سر
آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش
باز است
جهان تمام شد و ماهپاره های
زمین
هنوز هم که هنوز است
کارشان ناز است
هزار پند به گوشم پدر فشرد و
نگفت
که عشق حادثه ای خانمان
بر انداز است
پدر نگفت چه رازی است این که
تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش
آواز است
به بام شاه و گدا مثل ابر می
بارد
چقدر عشق شریف است و دست
و دل باز است
بگو هر آنچه دلت خواست را به
حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و
محرم راز است
ولی بدان که شکار عقاب خواهد
شد
کبوتری که زیادی بلند
پرواز است
سعید بیابانکی