جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
جان منی تو

من شوق قدم های رسیدن به تو هستم
یک شهر دلش رفت که من دل به تو بستم

آرامش لبخند تو اعجاز تو این است
زیبایی تو خانه براندازترین است

مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد
وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد

میخواهمت ای هرچه مرا خواستنی تو
تو جان منی جان منی جان منی تو

مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد
وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد

میخواهمت ای هرچه مرا خواستنی تو
تو جان منی جان منی جان منی تو

 

من بودم و غم ، تا که رسیدم به تو غم رفت
من آمدم از تو بنویسم که دلم رفت

این بار نشستم که تو را خوب ببینم
ای خوب تر از خوب تر از خوب ترینم

مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد
وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد

میخواهمت ای هرچه مرا خواستنی تو
تو جان منی جان منی جان منی تو

 

احمد امیرخلیلی



اعجاز تـــو

پیش از تو

چنان مرده بودم

که هیچ مسیحی حریفم نمی شد


بعد از تو

چنان زنده ام

که هیچ نوحی به گردم نمی رسد


من .
..

به اعجاز تـــو ایمان دارم

باغبان افسون گری

       که روح مرا به شکوفه می برد

و هر چیزی که

 می خواهم باشم ، هستم  !

 

 

پرویز صادقی



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات