جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
اعجاز تـــو

پیش از تو

چنان مرده بودم

که هیچ مسیحی حریفم نمی شد


بعد از تو

چنان زنده ام

که هیچ نوحی به گردم نمی رسد


من .
..

به اعجاز تـــو ایمان دارم

باغبان افسون گری

       که روح مرا به شکوفه می برد

و هر چیزی که

 می خواهم باشم ، هستم  !

 

 

پرویز صادقی



سیب

تو به من خندیدی 

و نمی دانستی 

 من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم 

 باغبان از پی من تند دوید 

 سیب را دست تو دید 

 غضب آلوده به من کرد نگاه 

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

 تو رفتی و هنوز سالهاست

 که در گوش من آرام آرام 

خش خش گام تو تکرار کنان ، می دهد آزارم 
 

و من اندیشه کنان غرق این پندارم 

که چرا خانه کوچک ما سیب نداشت

 

 

حمید مصدق

 



شاعر : حمید مصدق ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات