جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
یک لحظه دلم خواست ...

یک لحظه دلم خواست که پهلوی تو باشم
بی‌محکمه زندانی بازوی تو باشم

پیچیده به پای دل من پیچش مویت
تا باز زمین‌خورده‌ی گیسوی تو باشم

کم بودن اسپند در این شهر سبب شد
دلواپس رؤیت شدن روی تو باشم

طعم عسل عالی لب‌هات دلیلی‌ست
تا مشتری دائم کندوی تو باشم

تو نصف جهانی و همین عامل شُکر است
من رفتگری در پل خاجوی تو باشم

 

امیر سهرابی

 



بوسیدنت خلاف قوانین کشور است

تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم

وقتش رسیده است به قولم عمل کنم !

 

این یک معادله است که مجهولهاش را

باید به انزوا بکشانم و حل کنم

 

کندویمان عصاره ی نیش و کنایه هاست

زنبور می شوم که لبت را عسل کنم

 

راحت کنار می کشم از این بهانه ها

تا شانه های خالی خود را بغل کنم

 

بوسیدنت خلاف قوانین کشور است

باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم

 

من روی خط زلزله ات ایستاده ام

قصدم نبود فاصله ای را گسل کنم

 

باید به فکرهای سیاهم جهت دهم

اصلا درست نیست تو را مبتذل کنم !

 

 

سیما نوذری




 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات