جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
راز اردیبهشت

اردیبهشت رازی را به من گفت

 که من با شما در میانش می گذارم ؛

اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست ، همان گونه که هیچ شکوفه ای

اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد ، اول می رقصد بعد بر خاک می افتد

 

اردیبهشت به من گفت :

تنها کسانی به بهشت می روند که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند ‌

وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب هرگز نمی توان به ملاقات فرشتگان رفت

 

با دامنی از هیزم خشم و خشونت هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد

 پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم

و به اندازه توان شکوفه ای در آفریدن بهشت می کوشم

 

 

عرفان نظر آهاری



مهندس شاعر




اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر

سر و سریست که با موی پریشان دارد


روز مهندس



تا زمانی که رسیدن به تـــو امکان دارد

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد


زندگی درد قشنگیست به جز شبهایش

که بدون تو فقط خواب پریشان دارد


یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟

کار خیر است ، اگر این شهر مسلمان دارد!


خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند

خواب دیدم که تو رفتی ، بدنم جان دارد!


شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم ، ولی

من به تو ، او به نماز خودش ایمان دارد


اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر

سر و سریست که با موی پریشان دارد


"
من از آن روز که در بند توام" فهمیدم

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد


 

علی صفری



عشق میان من و تو

عاشقت نشده‌ام که نداشته باشمت ،

 که بگذارم بروم ، که رفیق نیمه راه باشم .


عاشقت نشده‌ام که

رویاهایت را با جان طلب نکنم

 و در غم و لبخندت شریک نباشم .


عاشقت نشده‌ام که ذوقت را موقع

 شعر خواندن و گل خریدن و شمع روشن کردن نفهمم

 و حال عاشقانه‌ات را با بوسه و آغوش نخرم .


عاشقت نشده‌ام که بنویسی و نخوانم ،

بزنی زیر آواز و مست نشوم ، از آینده بگویی و بگویم هیس!



 من عاشقت شده‌ام که عاشقت کنم ، که عاشقت بمانم
.


من تو را برای آنچه که هستی ،

برای گریه و لبخندت دوست می‌دارم


 و در این دنیا هیچ چیز برایم عزیزتر از صدایت وقتی که شعر می‌خوانی ،

 کلماتت وقتی که می‌نویسی ، نگاهت وقتی که به چشمان من است ،

دستانت وقتی که شمعی روشن می‌کند ، و قلبت وقتی که به من گلی هدیه می‌دهد نیست .

 

برایم سعدی بخوان

تا رفیق این همه سال عاشقی‌مان باز بگوید که

 من بی روی تو آرامم نیست . که من از عهد آدم تو را دوست دارم

و تو از همان وقت که توی بهشت بوسیدمت ، عاشقم شدی .


تـــو
عشق اول و آخر منی و من جنون اول و آخرت .

به آخرش فکر نکن ، چون این قصه پایان ندارد .

 چون از ازل تا ابد عشق آن اتفاقی‌‌ است که بین و تو میافتد .

 

 

مانگ میرزایی




به بهانه اولین سالگرد عروسی
 



تـــو تمنای من و جان من و یار منی

در سرم نیست دگر غیر تو رویای کسی

قبلا هرگز نشدم این همه شیدای کسی

 

آنچنان در همه جای دل من جا شده ای

که به غیر از تو نباشد دل من جای کسی

 

پای تو هستم و پا پس نکشم از دل تو

نگذارم به دلت باز شود پای کسی

 

تـــو تمنای من و جان من و یار منی

پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی

 

من بهشتم همه در دیدن خندیدن توست

تا تو باشی نشوم خیره به لب های کسی

 

من سراپا همه یک جلوه ای از عشق توام

عشق را جز تو ندیدم به سراپای کسی  !

 

 

مجید احمدی



اردیبهشت بی تـــو ...

فروردین دارد تمام می شود

 

اولین باران بهار را که نبوده ای

خودت را به اولین

            شکوفه ی اردیبهشت برسان

 

می دانی که

اردیبهشت بی تـــو ...

             بهشت نمی شود !

 

 

امیرمحمد مصطفی زاده



اتفاقی باش که با عشق نسبت دارد

اگر شد ، اتفاقی باش

             که با عشق نسبت دارد

 

بگذار اغوا کردن ،

ترس از عشق ، خلق فاصله          

                         کار شیطان باشد

 

اگر شد ،

مرد لحظه ها باش

 

دلی اگر هست ،

            برای سپردن ،

                        برای عاشق شدن است

 

و بهشت ...

 

بهشت تنها

 در آغوش ماست

             که گل می کند .

 

 

 

نیکی فیروزکوهی



به ارتفاع ابدیت دوستت میدارم

در این هستی غم انگیز 

وقتی حتی روشن کردن

یک چراغ ساده ی "دوستت دارم" ،

                        کام زندگی را تلخ می کند

وقتی شنیدن

دقیقه ای صدای بهشتی ات ،

زندگی را تا مرزهای دوزخ می لغزاند ...

دیگر نازنین من 

چه جای اندوه 

            چه جای اگر 

                        چه جای کاش

 

 این حرف آخر نیست 

به ارتفاع ابدیت دوستت میدارم ؛

حتی اگر به رسم

 پرهیزکاری های صوفیانه

            از لذت گفتنش امتناع کنم !!



مصطفی مستور



تعداد کل صفحات: 2


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات