جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
سادگی مرا ببخش
 

سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام

برای برگشتن تو به انتظار مانده ام


سادگی مرا ببخش که دلخوش از تو بوده ام

تو را به انگشتر شعر ، مثل نگین نشانده ام


به من نخند و گریه کن چرا که جز نیاز تو

هرچه نیاز بود و هست از در خانه رانده ام


اگر به کوتاهی خواب ، خواب مرا سایه
شدی

به جرم آن ، داغ عطش بر لب خود نشانده ام


گلوی فریاد مرا سکوت دعوت تو بود

ولی من این سکوت را به قصه ها رسانده ام


دوباره از صداقتم دامی برای من نساز

از ابتدا دست تو را در این قمار خوانده ام


گناه از تو بود و من نیازمند بخششم

چرا که من در ابتدا ، تو را ز خود نرانده ام


گناهکار هر که بود کیفر آن مال من است

به جرم آن ، داغ عطش بر لب خود نشانده ام

 

 

اردلان سرفراز

 




برچسب‌ها : #ابی
قبله


پشت دیوار شب یه راهی داره
که می ره یه راست در خونه ی ستاره

چهار قدم از ور دل ما که رد شی
می بینی ماه شب چهارده داره

خورشید خانومو ابروشو برمی داره ،
خورشید خانومو ابروشو برمی داره


بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن
تاج سر سروریتو سرت کن

چشماتو مست کن همه جا رو بشکن
الا دل ساده و عاشق من

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت
ضریح اونه که دست بزنم به دستت

جای دخیل پامو ببند تو خونه ا‌ت
به جای مهر سرمو بزار رو شونه ا‌ت ، سرمو بزار رو شونه ا‌ت

 

مسعود امینی

 



برچسب‌ها : #ابی
تندیس

 

بانوی موسیقی و گل ، شاپری رنگین کمون 

به قامت خیال من ململ مهتاب بپوشون   

 

بزار نسیم در به در گلبرگُ از یاد ببره   

برداره بوی تنتُ ، هرجا که می خواد ببره   

 

دست رو تن غروب بکش که از تو گلبارون بشه   

بزار که از حضور تو لحظه ترانه خوون بشه 

 

همسایه خدا می شم  مجاور شکفتنت 

خورشیدُ باور می کنم نزدیک رفتار تنت 

 

قطره ام از تو من ولی در گیر دریا شدنم   

دچار سحر عشق تو در حال زیبا شدنم 

 

بانوی موسیقی و گل ، اسطوره عاشق شدن   

تا من دوباره من بشم ، دوباره لبخندی بزن   

 

لبخنده ی  تو جانمو ، مغلوب رویا می کنه 

انگار جهان وامیسته و ما رو تماشا می کنه

 

بانوی موسیقی و گل ... 

بانوی موسیقی و گل ، تندیس شاعرانگی

نوازشم کن و ببر منو به جاودانگی 

 

شب از نگاهت آینه رو پر از ستاره می کنه 

برهنه می شه از خودش به من اشاره می کنه 

 

بانوی موسیقی و گل ...

 

 

ایرج جنتی عطایی

 




شب زخمی ( چشمه )

من و تو با لب تشنه ، تن ِ خسته ، لب یک چشمه رسیدیم

پیش رومون آب زمزم ، سوختیم اما قطره ای هم نچشیدیم

 

من همیشه با تو از روزای آفتابی می گفتم

بهترین ترانه رو با صدای تو می شنفتم

 

من و تو با لب تشنه تن خسته ...

 

تکسوار تو رسیده ، در بیا از کوه سپیده

کی به جز من برات از عاشقی گفته

کی به جز من همه حرفاتو شنفته

 

دلتو بزن به دریا ، بگذر از طلوع فردا

سفر ما از غروب تا به غروبه

اولین همسفرم اهل جنوبه

 

من و تو با لب تشنه تن خسته ...

 

عاشقیم ما عاشق تنهایی تلخ شبونه

عاشقیم ما عاشق اشکای گرم عاشقونه ...

 

من و تو با لب تشنه تن خسته ...

 

شبم از حادثه زخمی ، رنگ لاله صبح صادق

همه آدمای دنیا بسیجن ، دشمنانه واسه فتح قلب عاشق

 

رنگ آفتاب هم پریده آخرین لحظه رسیده

سهم ما همینه که جدا بمونیم

پُره  فریاد اما بی صدا بمونیم

 

من و تو با لب تشنه ، تن ِ خسته ، لب یک چشمه رسیدیم

پیش رومون آب زمزم ، سوختیم اما قطره ای هم نچشیدیم

 

 

منصور تهرانی




برچسب‌ها : #ابی
خورجین

 

ببین ای بانوی شرقی ای مثل گریه صمیمی

همه هر چی دارم اینجاست تو این خورجین قدیمی

 

خورجینی که حتی تو خواب از تنم جدا نمی شه

مثل اسم و سرنوشتم دنبالم بوده همیشه

 

بانوی شرقی من ، ای غنی تر از شقایق

مال تو ، ارزونی تو ، خورجین قلب این عاشق

 

توی این خورجین کهنه شعر عاشقانه دارم

برای تو و به اسمت یه کتاب ترانه دارم

 

یه سبد گل دارم اما گل شرم و گل خواهش

قلبی از عاطفه سرشار قلبی تشنه ی نوازش

 

این بوی غریب راه نیست بوی آشنای عشقه

تپش قلب زمین نیست ، این صدا ، صدای عشقه

 

اسم تو داغی شرمه روی قلب سرد خورجین

خواستن تو یه ستاره ست پشت این ابرای سنگین

 

خورجینم اگه قدیمی اگه بی رنگه و پاره

برای تو اگه حتی ارزش بردن نداره

 

واسه من بود و نبوده هر چی که دارم همینه

خورجینی که قلب این عاشق ترین مرد زمینه

 

 

 

ایرج جنتی عطایی

 

 

 

 

19 دی ماه سالروز میلاد ایرج جنتی عطایی مبارک باد



برچسب‌ها : #ابی
+ این آخرین باره

از دست من میری ، از دست تو میرم

                        تو زنده می مونی منم که می میرم


تو
رفتی از پیشم ، دنیامو غم برداشت

                        برداشت ما از عشق با هم تفاوت داشت


این
آخرین باره ، من ازت میخوام ، برگردی به خونه

                        این آخرین باره ، من ازت میخوام ، عاقلشی دیوونه


اون قدر
بزرگه تنهایی این مرد

                        که حتی توی دریا نمیشه غرقش کرد


من
عاشقت هستم اینو نمیفهمی

                        یه چیز و می دونی که خیلی بی رحمی


همیشه
میگفتی شاهی گدایی کن

                        ظالم بمون اما ؛ مظلوم نمایی کن


هرچی
بدی کردی پای من بنویس

                        نتیجه ی این عشق دیگه مساوی نیست


این آخرین باره ، من ازت میخوام ، برگردی به خونه

                        این آخرین باره ، من ازت میخوام ، عاقلشی دیوونه



روزبه
نیکروان



دانلود آهنگ با صدای ابی

 




باغ بلور

 

من و تو مسافر شب ، رو به سوی شهر خورشید

                        خسته از این رهسپاری زیر سایه های تردید


سبزی مزرعه مونو ، دست خشک باد سپردیم

                        توی شهر بی ترحم ، از غم بی کسی مردیم


هوای برگشتنم بود ، اگه بال و پری داشتم

                        بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم


واسه بیگانگی ما هیچ نگاهی آشنا نیست

                        آدما رنگ و وارنگن ، اما هیچکی شکل ما نیست


گرچه تو باغ بلوریم اما جنس شیشه نیستیم

                        با تنهای کاغذیمون توی دست آب شکستیم


هوای برگشتنم بود ، اگه بال و پری داشتم

                        بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم


چیه سوغات ِ من و تو ، وقت برگشتن از اینجا ؟

                        بشکنیم سد شب ُ تا ، برسیم به صبح فردا


می تونیم با هم بخونیم دوباره شعر رهایی

                        پُره فریاد شِه گلومون جای بغض و بی صدایی


هوای برگشتنم بود ، اگه بال و پری داشتم

                        بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم

 

هوای برگشتنم بود ...

 

 

منصور تهرانی
 

 




برچسب‌ها : #ابی

تعداد کل صفحات: 7


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات