به
کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر ، اما
؛ تو ُ دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت به سلامتی
گذشتی
به شکوفه ها به باران ، برسان سلام ما را
محمدرضا شفیعی کدکنی