از میان جملهی آدمها بیرونت کشیدم
تـــو
یک کلمهی شیرین
بودی
کلمهی عشق نه
عشق تلخ است
کلمهی دوستی نه ، شوق نه
دوستی گس است و شوق شور
تـــو
مثل کلمهی خیال
مثل کلمهی خواب شیرین بودی
از میان جملهی آدمها بیرونت آوردم
آوردم چون کلمهای عزیز در پرانتز آغوش ام
مثل کلمهی خواب
پریدی و رفتی میان
جملهی آدمها
شهاب مقربین