پرنده ای که
اسارت را می خواهد ؛
در قفس آواز می خواند ،
خودش را به زندگی می زند ،
و این حکایت من و
دوست داشتن تو است . . .
کاظم خوشخو
نظرات
پرنده ای که اسارت را می خواهد ؛ در قفس آواز می خواند ، خودش را به زندگی می زند ،
و این حکایت من و دوست داشتن تو است . . .
کاظم خوشخو شاعر :
کاظم خوشخو ,
پنجشنبه 14 فروردین 1393 .:|:. 21:19 .:|:. علی ساطع
در
گریز ازین زمان بی گذشت سر
نهاده چون اسیر خسته جان می
روم ز دیده ها نهان شوم این
زمان نشسته بی تو با خدا بی
تو من کجا روم ؟ کجا روم ؟ تا
لبم دگر نفس نمی رسد فریدون مشیری شاعر :
فریدون مشیری ,
شنبه 26 بهمن 1392 .:|:. 21:22 .:|:. علی ساطع
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست
دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست
گفتند : جای مست در این خانقاه نیست
شطرنج مسخره ست زمانی که شاه نیست
گاهی میان پنجره ها هست و گاه نیست
جز میله های سرد قفس تکیه گاه نیست
در این قمار صحبتی از اشتباه نیست
آنجا که کوه بیشتر از پرکاه نیست
در رستخیز عشق کسی رو سیاه نیست
علیرضا بدیع شاعر :
علیرضا بدیع ,
چهارشنبه 20 دی 1391 .:|:. 15:57 .:|:. علی ساطع
هوشنگ ابتهاج شاعر :
امیرهوشنگ ابتهاج ,
شنبه 16 دی 1391 .:|:. 11:27 .:|:. علی ساطع به
داغت آرزو مرد و هوس سوخت خدایا
سوز دل را با که گویم
مهدی سهیلی شاعر :
مهدی سهیلی ,
برچسبها :
#قفس
چهارشنبه 13 دی 1391 .:|:. 20:25 .:|:. علی ساطع
جای پَر زدن نداشتیم ، ولی آسمونی بودیم ابر و بارونو می دیدیم ، اما دنیامون قفس بود چشم به دوردستا نداشتیم ، همینم واسه ما بس بود اما یک روز اونایی که ما رو با هم دوست نداشتن تو رو پَر دادن و جاتَم ، یه دونه آینه گذاشتن منِ خوش باورِ ساده فکر می کردم رو به رومی گاهی اشتباه می کردم ، من کدومم تو کدومی با تو زندگی می کردم قفسِ تَنگ و سیاهو عشق تو از خاطرم برد ، عشقِ پَر زدن تا ماهو اما یک روز بادِ وحشی رویاهامو با خودش برد قفس افتاد و شکست و آینه افتاد و ترَک خورد تازه فهمیدم دروغ بود دنیایی که ساخته بودم دردم از اینه که عمری خودمو نشناخته بودم تو تو آسمونا بودی با پرنده های آزاد منِ تن خسته رو حتی یه دفعه یادت نیفتاد
حالا این قفس شکسته راهِ آسمون شده باز اما تو قفس نشستم دیگه یادم رفته پرواز شایان جعفرنژاد شاعر :
شایان جعفرنژاد ,
-:| فایل صوتی |:- ,
دوشنبه 13 آذر 1391 .:|:. 22:40 .:|:. علی ساطع یک آسمان پرنده رها روی شاخهها ، در باغ بامداد .
یک آسمان پرنده، سرگرم شستشو در چشمهسار باد!
یك آسمان پرنده ، در بستر چمن آزاد ، مست ، شاد ...
از پشت میلهها ، بغضی به های های شكستم، قفس مباد !
فریدون مشیری شاعر :
فریدون مشیری ,
یکشنبه 12 آذر 1391 .:|:. 00:52 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
دلتنگی |
خیال |
قلب |
گریه |
آغوش |
سیاوش قمیشی |
مو |
نفس |
دست |
بهار |
خورشید |
لبخند |
دیدار |
زن |
مرگ |
درخت |
شب |
رفتن |
دریا |
دل |
نگاه |
خنده |
پاییز |
پنجره |
لب |
غروب |
ماه |
تنها |
پرنده |
اشک |
آسمان |
جمعه |
ستاره |
چشم |
داریوش |
عشق |
عاشق |
بغض |
بانو |
زمستان |
باد |
باران |
خواب |
دوست داشتن |
گل |
بوسه |
تنهایی |
ابی |
زندگی |
شعر | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |