جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
معشوق ساده‌ی من

خدا اگر تـــو بودی

همه‌ی فصل‌ها بهار بود



از درخت‌های سیب ،

شراب انگور می‌چکید و

گیلاس‌ها یکی در میان ،

 انار شکوفه می‌دادند



از پیامبران اگر یکی زن بود تـــو بودی

بی‌کتاب و دستور

 بی‌مشق و سرمشق

بی‌جنگ و شمشیر


عشق اگر لباس می‌پوشید

در آینه ، لب‌های تـــو بودند که می‌خندیدند


اما تـــو نه خدایی ، نه پیامبر

معشوق ساده‌ی منی ...



حتی اگر دلت نیاید

دو تخم مرغ را برای پختن نیمرویی بشکنی


حتی اگر بلد نباشی

از دوست داشتن حرف بزنی

باز هم من برایت می‌میرم ...

 

کامران فریدی



کم حوصله ام ...

کم حوصله ام

مثل گلی ، اول پاییز

قصری که مقارن شده با حمله ی چنگیز

 

بر شاخه ی تنهایی من ،

چند پرنده ...

دلگرم به ذکر غزلی رشک برانگیز

 

من شاید

دیواره ی یک غار قدیمی

 

آزرده ام از آدم ها

            مثل تو ، من نیز ...

 

از لای لبم ،

 سر زده یک شاخه ی گیلاس

            از لاله ی گوش ات غزلی تازه بیاویز !

 

 

 

علیرضا بدیع 

 



اردیهشت هم از کف پرید

به خرداد بی‌شکوفه اعتباری هست ؟!


حالا این باران هی بتازد

 به گل‌های بی‌پناه گیلاس‌های نورسیده ، که چه ؟؟

 

نه فروردین من

            بهار تمام شد ؛

                        به همین راحتی

 

اردیبهشت هم از کف پرید ؛

 

پیش از آن‌که

 گفته باشم دوستت دارم

            بنفشه‌ها زیرِ پا له شدند !

 



کامران فریدی

 




 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات