یلدا
آخرین دلبریِ پاییز است ...
مانند زنی که
درست لحظهٔ رفتن
گیسوان مشکی بلندش را باز می کند ...
آرش شریعتی
نظرات
سه شنبه 30 آذر 1395 .:|:. 20:20 .:|:. علی ساطع بوی یلدا را می شنوی ؟ انتهای خیابان آذر
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان قراری طولانی به بلندای یک شب شب عشق بازی برگ و برف
پاییز چمدان به دست ایستاده عزم رفتن دارد آسمان بغض میکند ، می بارد
خدا هم می داند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنی ست ، دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن می دهد
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان می دوزد ، دستی تکان می دهد
قدمی برمی دارد سنگین و سرد کاسه ای آب می ریزم پشت پای پاییز و تمام می شود
"پاییز" ای آبستن روزهای عاشقی رفتنت به خیر ، سفرت بی خطر شاعر :
...: قالب های ادبی نوین :... ,
یکشنبه 28 آذر 1395 .:|:. 22:22 .:|:. علی ساطع خسته از کدبانو بودن با دو استکان کمر باریک چای خوش عطر و رنگ کنارم نشست و گفت ...
هم کلی کار مانده ! توام که هیچ کمکی نمیکنی !
با لبخند شیطنت آمیز گفتم : چشم ؛ شما کمی چشمهایت را ببند و استراحت کن تا ... بوسه های نیمه کاره را تمام کنم آغوش های نگرفته را بگیرم دوستت دارم های نگفته را بگویم و کمی دورت بگردم ...
چپ چپ نگاهم کرد و گفت ... واقعا که ؛ دیوانه ! از خواب پریدم ! هنوز نمیداند ... شنیدن دیوانه از لب هایش میتواند مرا به اولین مردی تبدیل کند که پرواز کرد ، حتی در خواب ... حامد نیازی شاعر :
حامد نیازی ,
پنجشنبه 25 آذر 1395 .:|:. 20:10 .:|:. علی ساطع چه شب بدی است امشب ، که ستاره سو ندارد گل کاغذی است شب بو ، که بهار و بو ندارد
ز جمال و جلوه افتاده و رنگ بو ندارد ؟
به عتاب و مهربانی ، دلم از تو خبر ندارد
به کسی که بی تو راهی ، سوی هیچ سو ندارد
به جز آن که سنگ کوبد ، به سر سبو ندارد
چه رسیده است کامشب ، سر گفت و گو ندارد
نی خسته یی که جز بغز تو در گلو ندارد
که حیات بی تو راهی ، به حریم او ندارد
که به غیر با تـــو
بودن ، دلم آرزو ندارد
حسین منزوی شاعر :
حسین منزوی ,
سه شنبه 23 آذر 1395 .:|:. 22:38 .:|:. علی ساطع چه قدر من دیدنت را دوست
دارم ؛ در خواب ، در غروب در همیشهی هر جا
هرجایی که بتوان تو را دید صدا کرد و از انعکاس نامت کیف کرد ! چه قدر من دیدن تـــو را دوست دارم
افشین صالحی شاعر :
افشین صالحی ,
پنجشنبه 18 آذر 1395 .:|:. 00:00 .:|:. علی ساطع
دوشنبه 15 آذر 1395 .:|:. 20:00 .:|:. علی ساطع بیا لباس هم باشیم و دکمه دکمه روی تن هم بوسه بدوزیم
دلم می خواهد دست من در آستین تو باشد دست تـــو در آستین من
طوری که عطر تنمان گیج شود و آغوش
، نفهمد چه کسی آن یکی را بیشتر از آن یکی دوست دارد
راستش را بخواهی من از این جنس سردرگمی ها که نمی دانی تار عاشق تر است یا
پود ، خوشم
می آید ...
شاعر :
رسول ادهمی ,
چهارشنبه 10 آذر 1395 .:|:. 19:19 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
دیدار |
سیاوش قمیشی |
بغض |
مرگ |
خیال |
تنها |
دلتنگی |
قلب |
مو |
ابی |
گریه |
عاشق |
باد |
غروب |
ماه |
آغوش |
خواب |
خورشید |
پرنده |
بهار |
نفس |
دل |
پنجره |
گل |
درخت |
تنهایی |
آسمان |
باران |
ستاره |
دست |
دریا |
زندگی |
خنده |
شب |
نگاه |
داریوش |
بانو |
زمستان |
اشک |
پاییز |
لبخند |
جمعه |
چشم |
عشق |
رفتن |
بوسه |
شعر |
دوست داشتن |
لب |
زن | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |