جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
اسب زخمی


فقط شلّیک کن ، این آخرین راهه

بزن تیر خلاصو قصّه کوتاهه

یکی ، بود و نبودُ با خودش برده

بهت گفتم ، کلاغ قصّه مون مرده ...


نگفتم تا نیای آروم نمی گیرم ؟

نگفتم جون به لب می شم ، نمی میرم ؟

نگفتم آخر این قصّه می اُفتم ؟

بدون تو نمی تونم ، بهت گفتم ...!


تـــو حال اسب زخمی رو نمی فهمی

بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی

بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی


من از تو زخمی ام اما ، نمی خوام مرهمم باشی

نه حتی لحظه ی آخر ، تو تنها همدمم باشی


تـــو حال اسب زخمی رو نمی فهمی

بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی

بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی


فقط شلّیک کن ، این آخرین راهه 


کامران رسول زاده



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات