نظرات
به جنگ که فکر میکنم زخمی می
شوم به کویر که فکر میکنم تَرَک
برمی دارم به آسمان که فکر میکنم پایین
می افتم و هر وقت به جنگل می اندیشم گله ای از گوزن ها از رویم رد میشود جرأت فکر کردن به تـــو
را ندارم دریا نام عمیقی برای یک معشوقه است و من هیچوقت
شنا کردن بلد نبوده ام بابک زمانی شاعر :
بابک زمانی ,
دوشنبه 17 اسفند 1394 .:|:. 22:47 .:|:. علی ساطع
بزن تیر خلاصو قصّه کوتاهه یکی ، بود و نبودُ با خودش برده بهت گفتم ، کلاغ قصّه مون مرده ... نگفتم تا نیای آروم نمی گیرم ؟ نگفتم جون به لب می شم ، نمی میرم ؟ نگفتم آخر این قصّه می اُفتم ؟ بدون تو نمی تونم ، بهت گفتم ...! تـــو حال
اسب زخمی رو
نمی فهمی بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی من از تو زخمی ام اما ، نمی خوام مرهمم باشی نه حتی لحظه ی آخر ، تو تنها همدمم باشی تـــو حال اسب زخمی رو نمی فهمی بکش این ماشه رو ، بانوی بی رحمی بکش این ماشه رو ، تو خوده این زخمی فقط شلّیک کن ، این آخرین راهه کامران رسول زاده شاعر :
کامران رسول زاده ,
چهارشنبه 4 شهریور 1394 .:|:. 18:19 .:|:. علی ساطع خیال کن روزگارم روبه راهه خیال کن رفتیو دلم نمرده خیال کن مهربون بودیو قلبم کنار تو ازت زخمی نخورده خیال کن هیچی بین ما نبوده خیال کن خیلی ساده داری میری خیال کن بی خیال بی خیالم شاید اینجوری آرامش بگیری گذشتی از منو ساکت نشستم گذشتی از منو دیدی که خستم تو یادت رفته که توی چه حالی کنارت بودمو زخماتو بستم خیال کن که سرم گرمه عزیزم خیال کن بی تو هیچ دردی ندارم خیال کن زمستونه ولی من توی شب هام شب سردی ندارم خیال کن قلب من شکستنی نیست خیال کن حقمه تنها بمونم خیال کن عاشقم بودی ولی من شاید قدر تو رو هرگز ندونم گذشتی از منو ساکت نشستم گذشتی از منو دیدی که خستم تو یادت رفته که توی چه حالی کنارت بودمو زخماتو بستم کنارت
بودمو زخماتو بستم
خیال
کن ...
مهلا سلیمانی شاعر :
..: شاعران معاصر خانم :.. ,
شنبه 4 مرداد 1393 .:|:. 02:04 .:|:. علی ساطع این
بوی غربت است ، که می آید نه
! بوی
پلنگ زخمی را در متن مه گرفته ی جنگل این
باد بی قراری وقتی که می وزد و
زخمهای کهنه ی ما باز انگار
بوی رفتن می آید
قیصر امین پور
شاعر :
قیصر امین پور ,
پنجشنبه 15 فروردین 1392 .:|:. 15:15 .:|:. علی ساطع تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست
عزیزان خوردن آه ای مرد چرا تنهایی ؟
ایرج جنتی عطایی
شاعر :
ایرج جنتی عطایی ,
یکشنبه 24 دی 1391 .:|:. 15:59 .:|:. علی ساطع |
بسم الله الرحمن الرحیم
 جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
آسمان |
خواب |
نفس |
غروب |
رفتن |
ماه |
دوست داشتن |
تنهایی |
عشق |
ابی |
داریوش |
بغض |
زندگی |
سیاوش قمیشی |
زن |
پرنده |
خورشید |
خیال |
آغوش |
دریا |
اشک |
تنها |
قلب |
باران |
دل |
شب |
زمستان |
شعر |
درخت |
ستاره |
لب |
مو |
پنجره |
بانو |
باد |
دلتنگی |
بوسه |
بهار |
گریه |
مرگ |
پاییز |
لبخند |
عاشق |
گل |
دیدار |
دست |
خنده |
نگاه |
چشم |
جمعه | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |
