باران که می
گیرد به هم می ریزد اعصابم
تقصیر باران
نیست ... می گویند : بی تابم...!
گاهی تو را
آنقدر می خواهم به تنهایی
طوری که حتی
بودنم را بر نمی تابم
هر صبح ، بی
صبحانه از خود می زنم بیرون
هرشب کنار سفره
، بُق کرده ست بشقابم
بی تو تمام
پارک های شهر را تا عصر
می گردم و
انگار دستی می دهد تابم
شب ها که پیشم
نیستی ...خوابم نمی گیرد
وقتی نمی بوسی
مرا ... با "قرص" می خوابم ...!
اصغر معاذی