جهان کوچکی ست زندگی ام
و تـــو ...
لطیف ترین قدرت این جهانی
آغوش را
تحریم کنی
بیچاره
می شوم !
کاظم خوشخو
نظرات
جهان کوچکی ست زندگی ام و تـــو ... لطیف ترین قدرت این جهانی آغوش را
تحریم کنی بیچاره
می شوم ! شاعر :
کاظم خوشخو ,
(شعروگرافی) ,
جمعه 22 خرداد 1394 .:|:. 09:12 .:|:. علی ساطع پیش می آید این چنین بی پروا ، بی مقدمه دست بر کمر عشق بگذارم و ... از
میانه های شب ، با تو همآغوش شوم پیش می آید این چنین زخم
خورده ، خودم را بیابم و روح مجروحم را دست تن گرم تو بسپارم پیش می آید چشم بسته از تردد
بی رحم خیابان بگذرم و با تو
به تماشای دستان خالی مرگ بنشینم پیش می آید من شعری ننویسم ... هرگز اما نمی شود با تـــو باشم و شاعرانگی
هایم را از یاد ببرم ...!
سیدمحمد مرکبیان شاعر :
سید محمد مرکبیان ,
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 .:|:. 20:31 .:|:. علی ساطع مرا براى روز مبادا کنار بگذار ! مثل مسافرخانه اى متروکه ام در جاده
اى سوت و کور یک روز خسته از راه مى رسى و جز آغوش من برایت پناهى نیست . ..
پریسا صالحى شاعر :
..: شاعران معاصر خانم :.. ,
جمعه 25 اردیبهشت 1394 .:|:. 18:19 .:|:. علی ساطع
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 .:|:. 21:22 .:|:. علی ساطع سلام سلام علاقهی خوبم علاقه
جان من ، خوبی ؟ در این بهار بیهم در این
اوضای بلبشوی دوزار در این دلتنگیهای مدام هی گفتنهای
همیشه حال میکنی در این روزهای بیهم بیهوده ؟ نرنج علاقهی عزیزم ! ما که بیهمی نداریم ما
که لحظههای بیخیال نداریم ما پریم از خوابهای ناز بر شانههای دلخوریهای هم ما که پریم از گفتگوهای همهچی از
عصرهای چای و داد و فریاد بگذار آنها هم دلخورهاشان را هوار کشند شاید
روزی به خیال شادی برسند سال تازه مبارک سلام میدانی هنوز دوستت دارم ؟
بخند ! منم خندهام گرفت بیا
باهم بخندیدم
این روزها خنده سخت است که سخت نباشد علامت تمسخر است ! بیا علاقهی خوب بیا بههم بخندیم من
به تو ، تو به من بگذار دنیا به تمسخر ما هم شده بخندند آنقدر که پوزخندشان خنده شود و قهقههاشان ، گریههای بغضهای چندسالهشان بهار
شده است بیا در آغوش هم کمی گریه کنیم ، تا بخندیدم سال تازه مبارک سلام می بوسمت ... افشین صالحی شاعر :
افشین صالحی ,
شنبه 1 فروردین 1394 .:|:. 02:15 .:|:. علی ساطع
سه شنبه 16 دی 1393 .:|:. 18:00 .:|:. علی ساطع اینجا در قلب من ... حد و مرزی برای حضور تو نیست به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم مگر ماهی بیرون از آب می تواند نفس بکشد مگر می شود هوا را از زندگیم برداری
و من زنده بمانم بگو معنی تمرین چیست ؟ بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟ بریدن از خودم را ؟ مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی … از من نپرس که اشک هایم را برای چه
به پروانه ها هدیه می دهم همه
می دانند که دوری تو روحم را می آزارد تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگیر …
هوای سرد اینجا رو دوست ندارم
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهایم ...
محمد رحیمی شاعر :
...: قالب های ادبی نوین :... ,
جمعه 23 آبان 1393 .:|:. 14:57 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
گریه |
رفتن |
باران |
پاییز |
بغض |
ماه |
زندگی |
آسمان |
دل |
تنهایی |
داریوش |
شب |
خواب |
چشم |
ستاره |
پنجره |
مرگ |
پرنده |
عاشق |
قلب |
دست |
نگاه |
باد |
بانو |
تنها |
درخت |
عشق |
اشک |
دلتنگی |
مو |
لبخند |
آغوش |
شعر |
سیاوش قمیشی |
لب |
نفس |
خورشید |
ابی |
غروب |
جمعه |
خنده |
دوست داشتن |
بوسه |
گل |
زمستان |
دریا |
خیال |
زن |
بهار |
دیدار | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |