صبح جمعه كه بیاید
از خواب بیدار شوم
تو نشسته باشی
تماشایم كنی و بگویی :
جانم
صبح جمعه ات بخیر ...
شاید این یک معجزه باشد
و تـــو
پیامبر آرامش
دل افروخته
ی من ...
محمد سیمری
نظرات
جمعه 25 تیر 1395 .:|:. 09:10 .:|:. علی ساطع یک لحظه تو رفتی به سر بام و بیایی از دفتر رهبر خبر آمد ، رمضان شد لاادری
من روزه گرفتم که بگویی تو اذانی سمیه
قاسمی
وقتی که مراجع همه دنبال تو هستند سیدتقی
سیدی
آغاز کند ماه جدید قمری را ... محمد
شیخی
ماه من مجتهدان در پی دیدار تواند بهنام
فرشی
مانند شب آخر ماه رمضان است محمد
شیخی شاعر :
...: قالب های ادبی کهن :... ,
سه شنبه 15 تیر 1395 .:|:. 20:37 .:|:. علی ساطع عشق من !
به نقطه نقطهی تن ات گفتهام
گفتنی
نیست ، تماشایی
ست ... دستهام شاهدند !
عباس معروفی شاعر :
عباس معروفی ,
شنبه 16 آبان 1394 .:|:. 21:02 .:|:. علی ساطع
سه شنبه 27 مرداد 1394 .:|:. 19:38 .:|:. علی ساطع فکر کن وقت تماشای تـــو باران بزند چک چک چتر تو در گوش خیابان بزند ابر بین من و تو میله ی زندان بزند در ویران شده بگذار فراوان بزند ناز چشمی که سراز ریشه ی انسان بزند موج خواهد شد اگر دست به طغیان بزند می تواند قدمی ساده و آسان بزند دل به دریا زده یک مرتبه توفان بزند سینه ی داغ نی ، آتش به نیستان بزند به تن شاخه ای از فصل زمستان
بزند و هوایش به سر مرد غزلخوان بزند فکر کن وقت تماشای تو باران بزند ...
مهرا آرین مهر شاعر :
..: شاعران معاصر خانم :.. ,
پنجشنبه 18 تیر 1394 .:|:. 15:16 .:|:. علی ساطع پیش می آید این چنین بی پروا ، بی مقدمه دست بر کمر عشق بگذارم و ... از
میانه های شب ، با تو همآغوش شوم پیش می آید این چنین زخم
خورده ، خودم را بیابم و روح مجروحم را دست تن گرم تو بسپارم پیش می آید چشم بسته از تردد
بی رحم خیابان بگذرم و با تو
به تماشای دستان خالی مرگ بنشینم پیش می آید من شعری ننویسم ... هرگز اما نمی شود با تـــو باشم و شاعرانگی
هایم را از یاد ببرم ...!
سیدمحمد مرکبیان شاعر :
سید محمد مرکبیان ,
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 .:|:. 20:31 .:|:. علی ساطع التماست نمی کنم هرگز گمان نکن که این واژه را در وادی
آوازهای من خواهی شنید تنها می نویسم بیا ... بیا و لحظه ای
کنار فانوس نفس های من
آرام بگیر نگاه کن ؛ ساعت از سکوت ترانه هم گذشته است اگر نگاه گمانم به راه آمدنت نبود ساعتی پیش این انتظار شبانه را به خلوت ناب خواب های تو می سپردم حال هم به چراغ همین کوچه ی کوتاه مان قسم بارش قطره ای از ابر بارانی نگاهم کافی ست تا
از تنگه ی تولد ترانه طلوع کنی اما ... تو را به جان نفس های نرم کبوتران هره نشین بیا و امشب را بی واسطه ی سکسکه های گریه کنارم باش مگر چه می شود یکبار بی پوشش پرده ی باران تماشایت کنم ؟ ها ؟ ... چه می شود ؟
یغما گلرویی شاعر :
یغما گلرویی ,
سه شنبه 14 بهمن 1393 .:|:. 00:00 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
خنده |
داریوش |
گل |
دوست داشتن |
قلب |
تنها |
لبخند |
باد |
خورشید |
چشم |
دل |
خیال |
زندگی |
ماه |
پنجره |
سیاوش قمیشی |
نفس |
تنهایی |
دلتنگی |
دست |
زمستان |
شعر |
بوسه |
دیدار |
رفتن |
زن |
اشک |
نگاه |
مو |
گریه |
مرگ |
لب |
ابی |
آغوش |
درخت |
پرنده |
عشق |
عاشق |
خواب |
شب |
بانو |
ستاره |
پاییز |
دریا |
غروب |
آسمان |
بغض |
بهار |
جمعه |
باران | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |