جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
تنها ماندم

تنها ماندم ، تنها ماندم

تنها با دل بر جا ماندم

چون آهی بر لبها ماندم

 

راز خود به کس نگفتم

مهرت را به دل نهفتم

با یادت شبی که خفتم

چون غنچه سحر شکفتم

 

دل من ز غمت فغان برآرد

دل تـــو ز دلم خبر ندارد

دل تو ز دلم خبر ندارد

پس از این مخورم فریب چشمت

شرر نگهت اگر گذارد

شرر نگهت اگر گذارد 

 

وصلت را ز خدا خواهم

از تو لطف و صفا خواهم

کز مهرت بنوازی جانم

عمر من به غمت شد طی 

تو بی من ، من و غم تا کی

دردی هست ، نبود درمانم

 

تنها ماندم ، تنها ماندم 

تنها با دل بر جا ماندم

 

 

عبدالله الفت

 



یلدا

بی تـــو

پاییـــز ،

طاعون سرخ بی مهریست

            که در ریشه درختان دویده است !

 

فصل زردی که

 آبانش ، آسمان ندارد

            و آذرش همیشه یلداست  ...

 

 

کامران فریدی

 

. . . . . . .


یلدا
،

بهانه ای بیش نبود ؛

 

برای شاعری تنها

            تا برایت بنویسد ...

 

وگرنه

شبانه طولانی بی تـــو ،

                  چه تبریکی دارد ؟!!!

 

 

ایرج تمجیدی

 



نوشته های بی هدف

بی هدف می نویسم و می دانم ...

 

در یکی از همین سطرها

            تـــو عاشق می شوی

                        و من تنها می مانم

 

 

شهریار بهروز




ای تو تنها خوب دنیا

بیا ای ناجی قلبم بی تو قلب من شکسته

این همون دل شکسته ست که به انتظار نشسته


ای تو تنها خوب دنیا ، بی تو من تنها ترینم

با تو مثل یک ستاره بی تو من خاک زمینم ، بی تو من تنها ترینم


عاشقم ، عاشق ترینم بگو که اینو می دونم

حالا که از عشقت دیوونم بگو که با تو می مونم


ای تو تنها خوب دنیا ، بی تو من تنها ترینم

با تو مثل یک ستاره بی تو من خاک زمینم ، بی تو من تنها ترینم


می خواهم از دست تـــو گهواره بسازم

سر بذارم روی دستات به سعادتم بنازم


می خواهم اون چشمای دریایی تُ آیینه کنم

با نگاه توی چشمات دردم و تازه کنم


تو که نیستی دنیا تاریکه برای دل خستم

بی تو من تنهای تنها ، دل به خلوت تو بستم


ای تو تنها خوب دنیا ، بی تو من تنها ترینم

با تو مثل یک ستاره

بی تو من خاک زمینم ، بی تو من تنها ترینم

                        بی تو من خاک زمینم ، بی تو من تنها ترینم


 

 



برو اما ...

تو از یک برگ می گفتی من اونو باغ می کردم

همیشه کمترین هارو زیاد اغراق می کردم


همیشه در کنار
تـــو حضور من دو حالت داشت

یا جون ام این وسط بودُ یا احساس ام دخالت داشت


تا یک قله نشون میدی ، میگم وقت صعودم هست

بگو تا پیش مرگت شم ، توانش در وجودم هست  !


من اونقدر اومدم با تو ، نمی تونم که برگردم

من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم !


ببین دور تو با دستام دارم دیوار می بندم

چه ابری توی چشمامه ، بری رگبار می بندم


شاید روزی بگی می خوام برم یک گوشه تنها شم

برو اما بعیدم نیست همون دورو ورا باشم  ...



 

افشین مقدم



شاعر : افشین مقدم ,
هیچ‌کس تو را به یاد نمی‌آورد !

تنها نشسته‌ای ،

         چای می‌نوشی

                  و سیگار می‌کشی !

 

هیچ‌کس تو را به یاد نمی‌آورد !

 

این همه آدم ،

روی کهکشان به این بزرگی

 

و تـــو حتی

        آرزوی یکی نبودی !!!

 

 

فخری برزنده

 

 



پاره تنم ...

نعره های بی امونم ، گوش آسمونو کر کرد

مگه فریادمو نشنید که داره دیر میشه برگرد

 

آی به گوشش برسونین کسی جز من نمیتونه

کوله باره غصه هاشو ، روی دوشش بکشونه

 

این همه پیغوم و پسغوم ، می فرستم که بدونه

داره دلواپسی ، دنیامو به آتیش می کشونه

 

من که جاشو پر نکردم ، شاید اصلا نمی دونه

آی به گوشش برسونین ، یکی اینجا نگرونه

 

نمی تونم بی تفاوت رو گذشته پا بذارم

اون که پاره تنم بود ، چجوری تنها بذارم ؟

 

آی به گوشش برسونین کسی جز من نمیتونه

کوله باره غصه هاشو ، روی دوشش بکشونه

 

این همه پیغوم و پسغوم ، می فرستم که بدونه

داره دلواپسی ، دنیامو به آتیش می کشونه

 

من که جاشو پر نکردم ، شاید اصلا نمی دونه

آی به گوشش برسونین ، یکی اینجا نگرونه

 

نمی تونم بی تفاوت ، رو دلش پا بذارم

اون که پاره تنم بود ، چجوری تنها بذارم ؟



تعداد کل صفحات: 4


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات