مرا گفتند : چرا خود را
به زنجیر یک عشق
کشیدی
آخر آنها
چه میدانند
غم دوست داشتن تـــو
چقدر شیرین است
دوست داشتنی که
غمش از هزاران عشق شیرین تر
و دوری
اش از هزاران زهر تلخ تر است ...
نظرات
به زنجیر یک عشق
کشیدی آخر آنها
چه میدانند غم دوست داشتن تـــو چقدر شیرین است دوست داشتنی که غمش از هزاران عشق شیرین تر و دوری
اش از هزاران زهر تلخ تر است ... شاعر :
..: شاعران معاصر خانم :.. ,
پنجشنبه 14 آبان 1394 .:|:. 21:57 .:|:. علی ساطع حوالی من که می آیی ، هرگز به اشک هایت اجازه نده پایین بیایند من قلب نازکی دارم که اگر فریب بخورد ،
دروغ بشنود ، می شکند که با نداشتنت ، دوری ات ، نبودنت ، می شکند با اخمهایت، با قهرت ، با رفتنت ، می شکند
اما با هیچ چیز تکه تکه نمیشود نمیسوزد ، نمیمیرد جز اشکهای تـــو
...
با منی هرگز به اشک هایت اجازه نده پایین بیایند
بیتا فیروزکوهی شاعر :
..: شاعران معاصر خانم :.. ,
جمعه 12 تیر 1394 .:|:. 14:11 .:|:. علی ساطع به لطف بی مهری ات پاییز امسال برای من فقط
آبان است و آذر
آرش ناجی
+ فامیل دور : من پاییز رو خیلى دوست دارم آقاى مجرى ... آخه با دوره خانم تو پاییز آشنا شدم ... آره دیگه آقاى مجرى ... مهر ، آبان ، دوره ! شاعر :
(دیالوگ های زیبا) ,
آرش ناجی ,
جمعه 14 آذر 1393 .:|:. 21:32 .:|:. علی ساطع
پا به پای من میومد مثله تو تنهام نمیذاشت خیلی آروم حرف میزد ، با محبت گوش میداد حال و روزمو می فهمید ، میدونستم منو می خواد
اما من قد تو عاشقش نبودم قد تو دوسش نداشتمو ندارم
بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم حاضرم جونمو پای تو بذارم
آدم رویاهای من ساده بود ساده و آسون مثله من عاشق دریا عاشق نم نم بارون
اما من قد تو عاشقش نبودم قد تو دوسش نداشتمو ندارم
بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم حاضرم جونمو پای تو بذارم
تو برای گریه های بی صدای بی گلایه چی بودی خیالی یا سایه
تو به جای اینکه پای روزگار من بشینی منو بستی به کنایه
آدم رویاهای من اصلا اینجوری نبود سایشو سنگین نمیکرد آدم دوری نبود
اما من قد تو عاشقش نبودم قد تو دوسش نداشتمو ندارم
بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم حاضرم جونمو پای تو بذارم شاعر :
..: ترانه های ؟ :.. ,
یکشنبه 27 مهر 1393 .:|:. 17:49 .:|:. علی ساطع
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام... یعقوب یادم داده
است: دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
نامه هایم چشمهایت را اذیت می کند درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن... خسته ام از تلخی نسکافه ها چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانه ات ؟..... یا تو سرت بر
شانه ام؟ فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است
....؟
شاعر :
حامد عسکری ,
سه شنبه 2 آبان 1391 .:|:. 12:51 .:|:. علی ساطع |
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
پرنده |
غروب |
مو |
خواب |
تنها |
درخت |
سیاوش قمیشی |
نگاه |
خنده |
پنجره |
نفس |
باران |
خیال |
ماه |
چشم |
شعر |
بهار |
داریوش |
لب |
زن |
گریه |
عاشق |
دل |
دیدار |
گل |
دست |
دوست داشتن |
دلتنگی |
آسمان |
عشق |
بغض |
مرگ |
جمعه |
رفتن |
زندگی |
دریا |
باد |
قلب |
بوسه |
تنهایی |
خورشید |
پاییز |
آغوش |
زمستان |
شب |
ابی |
ستاره |
لبخند |
بانو |
اشک | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |