جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
راز اردیبهشت

اردیبهشت رازی را به من گفت

 که من با شما در میانش می گذارم ؛

اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست ، همان گونه که هیچ شکوفه ای

اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد ، اول می رقصد بعد بر خاک می افتد

 

اردیبهشت به من گفت :

تنها کسانی به بهشت می روند که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند ‌

وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب هرگز نمی توان به ملاقات فرشتگان رفت

 

با دامنی از هیزم خشم و خشونت هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد

 پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم

و به اندازه توان شکوفه ای در آفریدن بهشت می کوشم

 

 

عرفان نظر آهاری



ارزش گل تـــو ...

روباه گفت : خدا نگهدار !

 

و اما  ...

 رازی که گفتم خیلی ساده است ؛

            جز با چشم دل نمی توان خوب دید

                                    آنچه اصل است از دیده پنهان است ،

 

ارزش گل تـــو

 به قدر عمری است که

            به پایش صرف کرده ای !

 

 

آنتوان دوسنت اگزوپری

  



نمی خواستم ...

نمی خواستم

      این عشق را فاش کنم


ناگاه به خود آمدم ،

 دیدم همه کلمات راز مرا می دانند .

 

این است که

 هرچه می نویسم

             عاشقانه ای برای تـــو می شود .

 

 

شهاب مقربین

 



راز همیشگی

 

حس همیشه داشتنت نه عشق و دلبستگیه

نه قصه ی گسستنه ، نه حرف پیوستگیه

 

عادت و عشق و عاطفه ، هر چه لغت تو عالمه

برای حس من و تو یه اسم گنگ و مبهمه

 

تو این روزای بی کسی اگه به دادم نرسی

یه روز میای که دیر شده نمونده از من نفسی

 

خواستن تو برای من فراتر از روح و تنه

راز همیشگی شدن همیشه از تو گفتنه

 

اگر تو مهلتم بدی مهلت مرگو نمی خوام

با تو به قصه می رسم همراه لحظه ها میام

 

همیشه عاجزه کلام ، از گفتن معنی ناب

هیچ عاشقی ، عاشقیو یاد نگرفته از کتاب

 

عادت و عشق و عاطفه ، هر چه لغت تو عالمه

برای حس من و تو یه اسم گنگ و مبهمه

 

تو این روزای بی کسی اگه به دادم نرسی

یه روز میای که دیر شده نمونده از من نفسی

 

 

اردلان سرفراز

 



راز رفتن

درها ،

راز کلیدها را می‌دانند‌

            زن‌ها ، راز عشق را ...

 

هیچ کلیدی

دری را به "رفتن" باز نمی‌کند

که پشت آن ، زنی‌ هنوز عاشق است !

 

 

رضا کاظمی

 



شاعر : رضا کاظمی ,
چشمان تو ...

تمام پروانه ها قاصدک بودند

 

به هر قاصدکی

    راز چشمان تو را گفتم ،

                           پــــروانــه شد

 

تمام پروانه ها

ادای چشمان تو را در می‌آورند

                        چون بغض مرا دوست دارند .

 

 

کیکاوس یاکیده


قاصدک و پروانه



 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات