جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
کاش ...

کاش منتظرت نبودم

تا دیگر به نیامدنت اهمیتی نمی دادم

تا مثل درِ همیشه بسته ای

به انتظار دست های تو نمی نشستم

کاش می توانستم بی تـــو هم

            پنجره ای رو به زندگی باشم ...



کاظم خوشخو



شاعر : کاظم خوشخو ,
دریافتم ...

وقتی که

زندگی من هیچ چیز نبود

هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری

 

دریافتم 

باید ، باید ، باید

دیوانه وار دوست بدارم

کسی را که مثل هیچکس نیست !

 

 

فروغ فرخزاد

 



بیا دست بکشیم ...

بیا دست بکشیم ؛

 

تـــو از من ،

            من از خودم

 

اینطوری هم تو

به زندگی ات می رسی ،

                        هم من می میرم ...

 

 

کامران رسول زاده



نفرین به هرچه پنجره وقتی كه بسته است ...

مردی كنار پنجره تنها نشسته است

مردی كه بخش اعظم قلب اش شكسته است


مردی كه روح زخمی او درد می كند

مردی كه تار وپود وی از هم گسسته است


چیزی درون سینه او می خورد ترک

سنگی میان تنگ بلورش نشسته است


مردم در انتظار نوای نی اند و مرد

حتی نفس نمی كشد از بس كه خسته است


با احتیاط می كند از زندگی عبور

مردی كه مرگ بر سر او شرط بسته است 


پیچیده بوی دوست در آن سوی پنجره

نفرین به هرچه پنجره وقتی كه بسته است ...



احسان پرسا



شاعر : احسان پرسا ,
روزهای خاكستری

بعد رفتنت

نه آغوش پنجره

  اشتیاقی به صبح دارد

نه خلوت شب 

میلی به ماه و ستاره ...

 

من مانده ام و پرده های آرام

            این اتاق تیره و تارهای عنكبوت ...

 

اینجا

احتمال زندگی كم است

 

بر نگرد !

 

 

سارا شاهدی

 



شاعر : سارا شاهدی ,
آخرین درخواست

برای آمدن ، عجله نکن !

 

تـــو

دیگر برای من ،

مثل آخرین درخواست

             یک اعدامی هستی !

 

شدن یا نشدنت

کمکی به زندگی ام نخواهد کرد ...

 

 

آزاد نوروزی

 



میدونم

وقتی تو نیستی تنها می مونم

            از همه ی دنیا دست می کشم 

جای دوتا مون گریه می کنم 

            جای دوتامون نفس می کشم 

 

این که اسمش زندگی نیست 

من بدون تو دیوونه ام

به هوای تو نشسته ام 

ولی می دونـــم  ...

مـــیدونم  ...

واسه من دیگه توی قلب تو جا نیست 

می دونم ... 

دیگه هیچی شبیه گذشته ها نیست 

تا وقتی که

 بی تو بارون توی کوچه ها میباره

            می دونم تنهایی من و تنها نمیزاره 


آخرش یه روز قلب تو دیگه 

حتی اسممو از یاد می بره 

پنجره ها رو باز می کنی تو 

خاطره هامو باد می بره 

این که اسمش زندگی نیست 

من بدون تو دیوونه ام

به هوای تو نشسته ام 

ولی می دونـــم  ...

مـــیدونم ...

واسه من دیگه توی قلب تو جا نیست

می دونم ... 

دیگه هیچی شبیه گذشته ها نیست 

تا وقتی که

 بی تو بارون توی کوچه ها میباره

            می دونم تنهایی من و تنها نمیزاره 

 



تعداد کل صفحات: 10


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات