ستاره های سربی فانوسک های خاموش
من
و هجوم گریه از یاد تو فراموش
تو بال و پر گرفتی به چیدن ستاره
دادی
منو به خاکِ این غربت دوباره
دقیقه های بی تو پرنده های خسته ن
آیینه
های خالی دروازه های بسته ن
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه
کوچه
پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده
پر نمی سوخت آینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی
و
اگه نرفته بودی
شبانه های بی تو یعنی حضور گریه
با
من نبودن تو یعنی وفور گریه
از تو به آینه گفتم از تو به شب رسیدم
نوشتمت
رو گلبرگ تو رو نفس کشیدم
از رفتن تو گفتم ستاره دربه در شد
شبنم
به گریه افتاد پروانه شعله ور شد
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه
کوچه
پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده
پر نمی سوخت آینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی
و
اگه نرفته بودی
ستاره های سربی فانوسک های خاموش
من
و هجوم گریه از یاد تو فراموش ...
ایرج جنتی عطایی