از آتش نشانی زنگ زدند ؛
شماره
ات را می خواستند
تشخیص شان درست بود ...
تو می توانی
خورشید را خاموش کنی
آرش شفاعی
+ You can turn off the sun ...
But
I'm still gonna shine
نظرات
از آتش نشانی زنگ زدند ؛ شماره
ات را می خواستند تشخیص شان درست بود ...
تو می توانی خورشید را خاموش کنی آرش شفاعی + You can turn off the sun ... But
I'm still gonna shine شاعر :
آرش شفاعی ,
...: اشعار و متون سایر ملل :... ,
چهارشنبه 10 دی 1393 .:|:. 18:00 .:|:. علی ساطع در نظربازی ما بی خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند
که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست ماه و خورشید همین آینه می گردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
حافظ شاعر :
حافظ ,
جمعه 28 آذر 1393 .:|:. 15:20 .:|:. علی ساطع هرگز به دست اش ساعت نمی بست ! روزی از او پرسیدم : پس چگونه است که همیشه سر ساعت
به وعده می آیی ؟ گفت : ساعت را از خورشید می پرسم !
پرسیدم : روزهای بارانی چطور
؟
گفت : روزهای بارانی همه ی ساعت ها ، ساعت عشق است ... راست می گفت ؛ یادم آمد که روزهای بارانی او
همیشه خیس بود ...
واهه آرمن شاعر :
واهه آرمن ,
دوشنبه 28 مهر 1393 .:|:. 19:03 .:|:. علی ساطع
شنبه 5 مهر 1393 .:|:. 20:00 .:|:. علی ساطع تا شب نشده خورشید
را ...
لای موهایت می گذارم و عاشق می شوم فردا ، برای گفتن دوستت دارم دیر
است ...
جلیل صفربیگی شاعر :
جلیل صفربیگی ,
یکشنبه 30 شهریور 1393 .:|:. 15:14 .:|:. علی ساطع چشم
من بیا منو یاری بکن
اردلان سرفراز شاعر :
اردلان سرفراز ,
جمعه 28 تیر 1392 .:|:. 16:15 .:|:. علی ساطع تازه شو ، تازه مثل همین ترانه فکر جنگل باش اگه باغ تو سوخته حتی یک غزل به شیطون نفروخته فکر دستی باش که دنبال کلیده دوباره خورشید بی حجاب کشیده با همون رفاقت و همون سخاوت برای تو میزنه تا بی نهایت میتونیم به هم صدائی ، به یکی شدن بنازیم که هنوز حافظ شعرن ، همه از جنس بهارن برای دلتنگی تو همشون سنگ صبورن برای دلتنگی تو همشون سنگ صبورن باز بخون مثل قدیما که هوادار صداتم دست تو هنوز میتونه روزگاری نو بسازه برای دلتنگی تو همشون سنگ صبورن برای دلتنگی تو همشون سنگ صبورن
شهیار قنبری شاعر :
شهیار قنبری ,
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 .:|:. 22:13 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
زندگی |
مو |
دلتنگی |
تنهایی |
رفتن |
خیال |
زمستان |
غروب |
شعر |
لب |
شب |
ماه |
گل |
ابی |
اشک |
داریوش |
آسمان |
خواب |
لبخند |
جمعه |
بوسه |
دیدار |
زن |
قلب |
دوست داشتن |
خنده |
ستاره |
درخت |
بغض |
مرگ |
عشق |
پاییز |
تنها |
گریه |
باد |
دریا |
سیاوش قمیشی |
پرنده |
آغوش |
خورشید |
عاشق |
بهار |
دل |
نفس |
باران |
بانو |
پنجره |
چشم |
نگاه |
دست | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |