جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
همیشه دیر می شود

 
همیشه

در ناگهانی ترین لحظه ،

 عزیزترین دارایی مان از دست می رود !


و ما درست همان موقع یادمان می افتد ،

 چقدر "دوستت دارم" هایمان را نگفته ایم ،

" از اینکه دارَمت شادترینم" را نگفته ایم ...


همیشه دیر یادمان می افتد

 برای آنچه که داریم با خوشحالی شکر گوییم  .


همیشه دیر می شود

و ما بعدش ، تمام اندوهمان 

از حرف هایی ست که نزده ایم .

 

 

سپیده امیدی





ببخشید که من دوستت دارم ...

ببخشید که ناگهان پیدایم شد

ببخشید که حس خوبى به تـــو دارم ؛

 

ببخشید که بد بودم ، کم بودم ، یا دیر رسیدم ؛

که انتظار زیادى از تو دارم ؛

 

ببخشید که حتى

هر چند لحظه اى کوتاه

نتوانستم بگویم دوستت دارم ؛

 

ببخش و در یک قدمىِ دوست داشتن این پا و آن پا نکن ؛

 

دیگر نمى خواهم فعل هایم ماضى شوند ؛

نمى خواهم "دوستت دارم" ، "دوستت داشتم" شود ؛

 

در هر حال اما ،

ببخشید که من دوستت دارم ...

 

 

بهنود فرازمند



دوست داشتن فصل دارد

آدمها فکر می کنند

بعد از رفتنشان باید مانند

صندوق پستی زنگ زده و باران خورده

 درست در نقطه ای که رهایت کرده اند

 تا ابد منتظر پیغامشان بمانی،

 

اما نه ،

همیشه اینطور نیست

آدمها دل دارند ، پا دارند

 

بند دلشان که پاره شود ،

بند کفشهایشان را

            محکم می کنند و می روند

 

دوست داشتن فصل دارد

دوست داشتن زمان دارد

 

کدام باغی را دیده ای

زمستان که می شود لباسی از شکوفه بپوشد ؟

 

کدام مسافری را دیده ای

       که چمدان به دست سالها

 در ایستگاهی متروکه چشم به ریلها بدوزد ؟

 

تو دیر به سراغم آمدی

تو دیر برآورده شدی ،  آرزوی کوچک من !

          مثل برآورده شدن آرزوی کودکی ام در بزرگسالی

 

دوست داشتن ات

 دیگر به کارم نمی آید

              دیگر اندازه ام نمی شود.

 

گفته بودم ، نه ؟

دوست داشتن فصل دارد

دوست داشتن زمان دارد

 

 

مهسا مجیدی پور



به پای دلدادگی


گفته بودم

پای دلدادگی ام می ایستم ،

                         پای دیر آمدنت ...

 

از همان ابتدا

خواسته بودم اینچنین عاشقی را

            گفته بودم آسان نمی خواهم تو را

 

می دانم، می دانم، می دانم،

 اما تو بگو ، صبر بیش از این جایز است ؟

                        حالا دیگر وقت رسیدن آغوش ات نیست ؟

 

تو که می دانی ، خدا هم ...

که من آغوش هیچکس را

             برای خستگی هایم نخواسته ام

 

و حالا خواهانم ،

با صدای بلند هم می گویم

            خواهان تـــو ، دستانت ...

 

خواهان لبانت که نامم را صدا می زند

و جانم گفتن های پی در پی لبان من

             که در تمام وجودم انعکاس می یابد

                                    و من لبریز می شوم از داشتنت

 

 

عادل دانتیسم

 



این عجیب است

آنگونه مست بودم

 که از تمام دنیا ، تنها

             دلم هوای تـــو را کرده بود .

 

می گفتم :

 این عجیب است

            اینقدر ناگهانی دل بستن !

 

از من که بی تعارف ،

 دیریست زین خیل ورشکسته

            کسی را در خور دل نهادن پیدا نکرده ام ...

 

 

 

حسین منزوی



شاعر : حسین منزوی ,
راستی چرا ... ؟

تو چه ساده ای و من ، چه سخت

تو پرنده ای و من ، درخت

 

آسمان 

همیشه مال توست

ابر ، زیر بال توست !

 

من ، ولی همیشه گیر كرده ام

تو به موقع می رسی و من ،

سالهاست دیر كرده ام ...

 

خوش به حال تو كه می پری !


راستی چرا

دوست قدیمی ات ؛

درخت را

            با خودت نمی بری ؟

 

 

عرفان نظر آهاری

 

 



درد دارد درمانِ بی تو ...

سلام 

همیشه اَم

همیشه علاقه ام

 

نوشتن من دور هم شود دیر نمی شود

دیر شدن یعنی فراموش کردن ، از یاد بردن ، نبودن

 

دیر شدن

 یعنی خالی ِخیال شدنو

                         کل کل کردنی بیهوده کردن

 

دیر شدن یعنی

 نبودن ، نتوانستنِ دوامِ بودن

 

من و تو اما

خوب می دانیم

بودن وُ همیشه بوسیدنِ هم را

            حتا اگر دور باشیم ، درد باشیم

 

حتا اگر کنار هم به مجبوری نباشیم

 

می بوسمت علاقه اَم

همیشه اَم ...

 

وَ ...

سلام

دوستت دارم مدام

 

 

 

افشین صالحی

 

 



تعداد کل صفحات: 2


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات