جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
باور میکنی ...

اگر بگویم ؛

"دیشب بعد بوسیدنت ،

وقتی داشتی بِر و بِر نگاهم میکردی


همان لحظه که

دست من و موی تـــو

              عشق را به بازی گرفتند


درست قبل بیدار شدنم

بال درآوردم ...."

باور میکنی !؟؟؟

 

آریا نوری




راستی چرا ... ؟

تو چه ساده ای و من ، چه سخت

تو پرنده ای و من ، درخت

 

آسمان 

همیشه مال توست

ابر ، زیر بال توست !

 

من ، ولی همیشه گیر كرده ام

تو به موقع می رسی و من ،

سالهاست دیر كرده ام ...

 

خوش به حال تو كه می پری !


راستی چرا

دوست قدیمی ات ؛

درخت را

            با خودت نمی بری ؟

 

 

عرفان نظر آهاری

 

 



زمستان ، گنجشک ، من و تـــو

زمستان بال گسترده است !

 

گنجشکان و من

  پشت تمام پنجره ها

                   تو را می جوییم ...

 

 

کیکاووس یاکیده



 + روزهای سرد  زمستونتون به گرمی عشق

 



حدّ پروازم نگاه توست ...

حدّ پروازم نگاه توست بالم را نگیر 

سهمم از شادی تویی با اخم حالم را نگیر


راه سخت و سبز بودن با تو را آسان نکن‌ 

جاده های پیچ در پیچ شمالم را نگیر



کیستی ‌؟ پاسخ نمی‌خواهم بگویی هیچ وقت‌ 

لذّت درگیری حل سؤالم را نگیر


من نشانی دارم از داغ تو روی سینه‌ام‌ 

خواستی دورم کن از پیشت‌ ، مدالم را نگیر


خاطرت آسوده با ببر نگاهم گفته‌ام‌ 

با همین بازیچه‌ها سر کن‌ ، غزالم را نگیر


زندگی تنها به من قدر تو فرصت داده است 

بیش از این‌ها خوب باش از من مجالم را نگیر


خسته از یکرنگی ام می‌خواهم از حالا به بعد 

تا ابد پاییز باشم‌ ، اعتدالم را نگیر

 

 

 مهدی فرجی

 



شاعر : مهدی فرجی ,
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات