جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
تنها صدایت ...

خرمن گیسویت را نمی خواهم ؛

و کمان ابرویت را یا نرگس چشم ...


یا غنچه ی دهان یا قامت سرو ...

یا لب لعل و ماه صورتت را نمی خواهم !


آه ، اگر چیزی هست
 

برای رام کردن این اسب وحشی روح

صدایت صدایت صدایت

تنها صدایت از پشت تلفن راه دور ...

 

 

مصطفی مستور




باور نداشتم ...

باور نداشتم که زنی بتواند

شهری را بسازد و به آن

آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.

 

دارم از یک شهر حرف میزنم !


تـــو
سرزمین منی !

صورت و دست های کوچکت ، صدایت ...


من آنجا متولد شده ام

و همان جا می میرم !

 

نزار قبانی




شاعر : نزار قبانی ,
چه قدر من دیدن تـــو را دوست دارم

چه قدر من

 دیدنت را دوست دارم ؛

در خواب ، در غروب

در همیشه‌ی هر جا 

 

هرجایی که بتوان تو را دید

صدا کرد و از انعکاس نامت کیف کرد !

چه قدر من دیدن تـــو را دوست دارم

 

افشین صالحی



پاییز

چقدر صدای آمدن پاییز

شبیه صدای قدم های تـــو بود

ملتهب ، مرموز ، دوست داشتنی ...

 

چقدر هوای پاییز

 شبیه دست های توست

نه گرم ، نه سرد ، همیشه بلاتکلیف ...

 

چقدر صدای خش خش برگ ها

شبیه صدای قلب من است

که خواست ، افتاد ، شکست ...

 

چقدر این پیاده روها

            پر از آرزوهای من است

نارنجی یکدست ،

پُر از آدم های دست در دست ، مست ...

 

چقدر پاییز

 شبیه دلتنگی ست

شبیه کسی که بود ، رفت ...

کسی که دیگر نیست !

 

 

پریسا زابلی پور



می دانم نمی دانی ...

 میدانم نمیدانی

 چقدر دوستت دارم

 

و چقدر این دوست داشتن

 همه چیزم را در دست گرفته است

 

 میدانم نمیدانی

 چقدر بی آنکه بدانی ،

 می توانم دوستت داشته باشم ،

 

بی آنکه نگاهت کنم ،

بی آنکه صدایت کنم ،

بی آنکه حتی زنده باشم

 

 میدانم نمیدانی

تابحال چقدر دوست داشتنت

 مرا به کشتن داده است

 

 

حافظ موسوی



شاعر : حافظ موسوی ,
باید با من حرف می زدی ...

باید با من حرف می زدی

من محتاج یک جمله بودم

 

جمله ای از تو که مرا

 از آغوش زنجیرهای ننوشتن ، برهاند

 

باید با من حرف می زدی

    تا چیزی می نوشتم

 

کلید ادامه ی زندگی ،

در حنجره ی تو بود

در صدای تـــو ….

 

تویی که در من ،

         من را گم کرده بودی

 

 

سید محمد مرکبیان

 



کاش ...

در صدا کردن نام تـــو

       یک کجایی ؟ پنهان است ...


یک کاش می بودی !

            یک کاش باشی .

                        یک کاش نمی رفتی !

 

من نام تو را

حذف به قرینۀ این همه

 دلتنگی و پرسش صدا می زنم ...

 

 

علیرضا روشن

 



تعداد کل صفحات: 3


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات