من
تمام دنیا را کنار گذاشته ام
و از تمامش
یک جای بی سر و صدا
مقداری
تنهایی ...
یک فنجان قهوه ،
و
یک عالمه از تـــو را میخواهم ...
حسین زارع
نظرات
من تمام دنیا را کنار گذاشته ام
یک جای بی سر و صدا مقداری
تنهایی ... یک فنجان قهوه ، و
یک عالمه از تـــو را میخواهم ...
حسین زارع شاعر :
...: قالب های ادبی نوین :... ,
سه شنبه 22 آبان 1397 .:|:. 09:09 .:|:. علی ساطع بوسه ات را باید با قهوه ام به هم بزنم
من بدون دوست داشتنت صبحانه كه هیچ ، صبح هم از گلویم پایین نمی رود ...
شاعر :
...: قالب های ادبی نوین :... ,
دوشنبه 7 اسفند 1396 .:|:. 10:28 .:|:. علی ساطع
از "چه گونه؟"
پاسخهای پیچیده از کلمات سنگین فکرهای عمیق پیچهای
تند نشانههای بامعنا ، بیمعنا
برای یک «دوستت دارم» ساده دو «فنجان قهوه ی داغ» سه «روز
تعطیلی در زمستان» چهار «خنده ی بلند» و پنج«
انگشت»دوست داشتنی !
مصطفی مستور شاعر :
مصطفی مستور ,
پنجشنبه 19 بهمن 1396 .:|:. 13:13 .:|:. علی ساطع
چهارشنبه 14 مهر 1395 .:|:. 19:47 .:|:. علی ساطع وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست نگفتم : عزیزم این کار را نکن نگفتم : برگرد و یک بار دیگر به من فرصت بده وقتی پرسید دوستش دارم یا نه رویم
را برگرداندم ... حالا او رفته و من تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم ... نگفتم : عزیزم متاسفم چون من هم مقصر بودم نگفتم : اختلاف ها را کنار بگذاریم چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است گفتم : اگر راهت را انتخاب کرده ای من
آن را سد نخواهم کرد ... حالا او رفته و من تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم ... او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم نگفتم : اگر تو نباشی زندگی ام بی معنی خواهد شد ... فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد اما حالا تنها کاری که می کنم گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم ... نگفتم : بارانی ات را در بیاور قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم ... نگفتم : جاده ی بیرون خانه طولانی
و خلوت و بی انتهاست ... گفتم : خدا نگهدار ، موفق باشی خدا
به همراهت
... او رفت و مرا تنها گذاشت تا با تمام چیزهایی که نگفتم زندگی کنم ... شل سیلور استاین شاعر :
شل سیلور استاین ,
پنجشنبه 13 شهریور 1393 .:|:. 10:30 .:|:. علی ساطع
تو مست میشوی حتی با یک فنجان قهوه که از خطوط ته آن خبر نداری می خندم با اینکه می دانم تمام خطوط موازی از
ته فنجان من می گذرند تو ،
سرخی جا مانده بر لب فنجانم را می بوسی احساس می کنم آن اتفاق ناگزیر افتاده است پیش از آن که تو شمع روشن کنی
عود بسوزانی یک
دنیا بوسه حرامم کنی با چشمانی که بین عسل و فروردین مردد است ؛ برایم
فال فروغ بگیری من به خیانت عادت ندارم اما
مگر می شود به
این لحظه گفت :
نه ؟!!! نیلوفر لاری پور شاعر :
نیلوفر لاری پور ,
جمعه 10 مرداد 1393 .:|:. 15:28 .:|:. علی ساطع
جاییست که باید از غرق شدن در آن بترسی آبی باشد در شمال ایران ... یا قهوهای
در چشمهای یک زن
دوشنبه 30 تیر 1393 .:|:. 15:57 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
غروب |
مو |
سیاوش قمیشی |
تنهایی |
پرنده |
لبخند |
چشم |
ابی |
بانو |
مرگ |
شعر |
دل |
ماه |
گریه |
خواب |
آسمان |
بهار |
اشک |
داریوش |
پاییز |
لب |
بغض |
تنها |
نفس |
نگاه |
خیال |
دیدار |
دوست داشتن |
باران |
شب |
پنجره |
قلب |
دلتنگی |
بوسه |
عاشق |
زندگی |
آغوش |
زمستان |
ستاره |
درخت |
دست |
عشق |
جمعه |
باد |
دریا |
رفتن |
خنده |
زن |
خورشید |
گل | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |