جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
پاییز


پاییز

 شاید همین

دختر خجالتی روبروی تـــوست  ...


که وقتی میگویی

    دوستت دارم ...


 صورتش گل می اندازد

 و هزار رنگ میشود !


 

نیلوفر علیخانی




اضطراب

دارد پاییز می رسد ...

 
انار نیستم

که برسم به دست های تـــو ؛

            برگم ؛ پر از اضطراب افتادن !


 

علیرضا روشن



فصلی در راه است ...

فصلی در راه است ...

 

با اشک هایی که

هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده

خشک می شوند !

 

و عشق

   پنهانی ترین

راز پاییز است



شیما سبحانی



من به دنیا هم نمی آمدم ...


من به دنیا هم نمی آمدم

 شاید خوشبخت دیگری دوستت داشت

 

اما خودمانیم

 من به دنیا نمی آمدم

 کی هر لبخندت را روزی هزار بار جشن می گرفت ...

 

کی هر روز اردیبهشت برایت عروسی میگرفت ...

کی هر تابستان دلش شاتوت میشد برایت و مدام می ریخت ...

 

 کی هر پاییز قدر هزار باغ انار دلش ترک بر می داشت ،

 که نکند کم باشد برای دور کردن غروب های جمعه از جانت ...

 

 کی هر زمستان

تنهایی هزار تا آغوش میشد برایت ...

 

 دیوانه

من به دنیا نمی آمدم

کی هر شب برایت می مرد

و هر صبح برای بوسیدنت زنده می شد ...

 

 

حسنا میرصنم



کجایی

یه پاییز زرد و زمستون سرد و

یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و

غم جمعه عصر و غریبی حصر و

یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی

جهانی دروغ و یه دنیا غروب و

یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و

یه قلب مریض و یه آه غلیظ و

یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی

رفیقم کجایی دقیقا کجایی ؟

کجایی تو بی من ، تو بی من کجایی ؟

رفیقم کجایی دقیقا کجایی ؟

کجایی تو بی من ، تو بی من کجایی ؟


یه دنیا غریبم ، کجایی عزیزم

بیا تا چشامو تو چشمات بریزم

نگو دل بریدی خدایی نکرده

ببین خواب چشمات با چشمام چه کرده

همه جا رو گشتم ، کجایی عزیزم

بیا تا رگامو تو خونت بریزم

بیا روتو رو کن ، منو زیر و رو کن

بیا زخمامو یه جوری رفو کن

عزیزم کجایی دقیقا کجایی ؟

کجایی تو بی من ، تو بی من کجایی ؟

عزیزم کجایی دقیقا کجایی ؟

کجایی تو بی من ، تو بی من کجایی ؟

 

 

محسن چاووشی



یلدا

بی تـــو

پاییـــز ،

طاعون سرخ بی مهریست

            که در ریشه درختان دویده است !

 

فصل زردی که

 آبانش ، آسمان ندارد

            و آذرش همیشه یلداست  ...

 

 

کامران فریدی

 

. . . . . . .


یلدا
،

بهانه ای بیش نبود ؛

 

برای شاعری تنها

            تا برایت بنویسد ...

 

وگرنه

شبانه طولانی بی تـــو ،

                  چه تبریکی دارد ؟!!!

 

 

ایرج تمجیدی

 



من سالهاست به دوست داشتن تو آرامم


آرامم ؛

دارم به خیال تو راه می روم ،

            به حال تو قدم می زنم

 

آرامم ؛

دارم برای تو چای می ریزم ،

کمرنگ و استکان باریک ، پررنگ و شکسته قلم

 

آرامم ؛

دارم برای تو خواب می بینم ؛

            خوابی خوب ، خوابی خوش ،

 خوابی پر از چشمهای قشنگ تو

            صدای جانم گفتن تو و برای تو مردن من

 

آرامم ؛

به خوابی پر از خیلی دوستت دارم ،

پر از کجا بودی ،

پر از سلام ، دلم برای تـــو تنگ شده است

دارم برای تو خواب می بینم

 

آرامم ؛

کنار تو حرف می زنم ،

چای می ریزم ،

تنت را بو می کنم

            و لب ات را می بوسم ،

 

دستت را می گیرم

و به سمت پاییز قدم می زنم

و دل به دریا می زنم

            و به تو سلام می کنم :

 

سلام علاقه خوبم !

علاقه جان من !

            من به خیال تو آرامم

 

می دانی ؟

من سالهاست به دوست داشتن تو آرامم

 


افشین صالحی



تعداد کل صفحات: 6


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات