گم شده ای
راس ساعت دو صفر و دو صفر دقیقه
که پیدا شوی شاید ...
نگرانی ام
از نیمه شب است و سرما
و
تابلوهایی که نکند با باد چرخیده باشند !
پیاده رو ها را
به کفش هایت مبتلا نکن
بگذار پا نخورده بماند این برف
و
به راه های بهتری فکر کن
مثلا همین جا
توی آغوش من هم
می شود گم شوی
راس هر ساعتی
که دل ات خواست !
که
پیدا شوی شاید ...
مهدیه لطیفی