جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
خودت خواستی


خودت خواستی که من مجبور باشم

برم جایی که از تو دور باشم

تـــو پای منو از قلب ت بریدی

خودت خواستی که من اینجور باشم

خودت خواستی که احساسم بشه سرد

خودت خواستی نمیشه کاری هم کرد

می دیدم دارم از چشمات می افتم

مدارا کردم و چیزی نگفتم

برام بودن تو بازی نبود و

به این بازی دلم راضی نبود و

از اول آخرش رو می دونستم

تو تونستی ولی من نتونستم

برات بودن من کافی نبود و

حقیقت این که می بافی نبود و

دارم دق می کنم از درد دوریت

می خوام مثل تو شم اما چه جوری ؟؟؟

 

 

علی بحرینی



روی احساسم پا نگذارید !

آنقدر مرا سرد کرد ؛

            از خودش ، از عشق ...

 
که حالا ...

 به جای دل بستن ،

                  یـــخ بسته ام

آهای !!!

 روی احساسم پا نگذارید ...

                         لیز می خورید ...

  

 

بهرنگ قاسمی






زمستونه دستای من یخ زده ،

تو نیستی و بدجور حالم بده





برف


ای برف ؛

به چهره ی حبیبم مانی 

سردی ، به دو دست بی نصیبم مانی

 

یک بوسه

 به چهره اش زدی ،

                         آب شدی ...

 

ای برف ؛

به حالت نجیبم مانی . ..
 

 

احسان پرسا

 

 

+ موعد دیدارمان ، موسم دلگیر ریزش آخرین برگهای پاییزی بود

اولین برف زمستانی هم بارید ...

 

++ آرزو های آدم مثل برف زمستونه ،

      که با یه آفتاب ، آب میشه  ...

      پس ابری باشید !



شاعر : احسان پرسا ,
فصل

ســـرد ... ؛

مثل

روزهای زمستانی

                        شده ای

 

اردیبهشت هایت كو ؟

 

 

سارا شاهدی

 



شاعر : سارا شاهدی ,
كنارت مى نشینم ...

هوا

چنان سرد است

كه سرما را حس نمى كنم

و  ...

زخم چنان گرم

            كه درد را ...

 

كنارت مى نشینم

     دستم را گرم مى كنم

            و خاكستر مى ریزم بر زخمم

 

 

عمران صلاحى

 



آفتابی

صدای آب می آید ...

مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟


لباس لحظه ها پاک است 
میان آفتاب هشتم دی ماه
طنین برف نخ های تماشا چکه های وقت 
طراوت روی آجرهاست روی استخوان روز

 
چه میخواهیم ؟
بخار فصل گرد واژه های ماست 
          دهان گلخانه فکر است
 
سفرهایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند 
ترا در قریه های دور مرغانی به هم تبریک می گویند

چرا مردم نمی دانند 
که لادن اتفاقی نیست 

نمی دانند
 در چشمان دم جنبانک امروز
 برق آبهای شط دیروز است ؟

چرا مردم نمی دانند 
که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟

 

 

سهراب سپهری . حجم سبز



تعداد کل صفحات: 2


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات