نظرات
اگر شد ، اتفاقی
باش که با عشق نسبت دارد بگذار اغوا کردن ،
ترس از عشق ، خلق
فاصله کار شیطان باشد اگر شد ، مرد لحظه ها باش دلی اگر هست ، برای
سپردن
، برای
عاشق شدن است و بهشت ... بهشت تنها در آغوش ماست که گل می کند . نیکی فیروزکوهی شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
پنجشنبه 5 آذر 1394 .:|:. 20:00 .:|:. علی ساطع تو نیستی و من تا جنون ، تا مرز نبودن تا رها شدن از هرچه که رنگ هوشیاری دارد ، تا سقوط
، تنها یک قدم فاصله دارم
تو نیستی و من دلگیر از کسانی که بی خبر می میرند ، بی خبر می میرم مثل غریبی که دل به هیچ آشنائی
ندارد با خودم
به هم می زنم مثل مسافری که یقینی به رسیدن ندارد فاتحه ی
هر چیز آبادی را خوانده ام تو نیستی و من به هوای تو سر می زنم به تک تک مسافر خانه های این شهر
احساس می کنم همه غریبه ها بویی از تو دارند ! ...
راحت ترین راه را تـــو انتخاب کردی ؛ "نبودن"
کوتاهترین راه را من ؛ "جنون"
نیکی فیروزکوهی شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
پنجشنبه 21 آبان 1394 .:|:. 19:38 .:|:. علی ساطع تهی میشوم در سینه ام حسی به شدت ناگهانی‌ترین اتفاق خودش را می‌‌کشاند به زیر صفر
تپیدن را از تو می‌‌دانست و ایستادن را برای تـــو
شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
شنبه 21 شهریور 1394 .:|:. 18:58 .:|:. علی ساطع صبح جمعه ات به خیر هر کجا هستی ،
به یاد من باش من با تو چای نوشیده ام ، سفرها کرده ام ، از جنگل ،
از دریا
، از آغوش تـــو
شعرها نوشته ام
رو به آسمان آبی پرخاطره از تو گفته ام ، تو را خواسته ام
آه ای رویای گمشده ! هر کجا هستی صبح جمعه ات به خیر
نیکی فیروزکوهی شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
جمعه 19 تیر 1394 .:|:. 08:09 .:|:. علی ساطع دلتنگی را باید گفت ...
طوری به جان خودت و واژه ها بیافتی که مردم فکر کنند دیوانه ای !
و دوست داشتن را باید گفت ...
مردم فکر کنند دیوانه ای هستی که از شدت دلتنگی به جان
خودت و واژه ها افتاده ای ...
شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
جمعه 29 خرداد 1394 .:|:. 17:56 .:|:. علی ساطع زنی عاشقت شد ، زنی
از سرزمین عجایب . تو را عجیب ساده ، عجیب صادقانه دوست داشت .
زنی که در نبودن تـــو سخت گریست .
تو باید مرد خوشبختی بوده باشی . نیکی فیروزکوهی + من مرد خوشبختی بودم ! شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 .:|:. 21:05 .:|:. علی ساطع هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تـــو ننویسم باران می‌بارد ... نغمه‌ای زمزمه می‌شود کسی از
تو می‌پرسد خاطره‌ای
جان می‌گیرد ! و من در کشاکش این نبرد نابرابر همیشه
مغلوب میشوم نبودنت درد می‌کند ! درست
مثل روز اول ... شایدم
کمی بیشتر و در ناباوری‌های بی‌رحمانه‌ی تمام
روزهای نبودنت دستهای خالی‌ام ... جای خالی‌ات ... نبودن ات ... و این پاهای خسته‌ی بی‌پرسه درد می‌گیرد
نیکی فیروزکوهی شاعر :
نیکی فیروزکوهی ,
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 .:|:. 21:00 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
 جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
تنها |
گل |
قلب |
زن |
مو |
دوست داشتن |
باد |
زمستان |
دست |
نفس |
درخت |
ماه |
خنده |
داریوش |
رفتن |
زندگی |
دل |
آغوش |
آسمان |
بغض |
خواب |
لبخند |
تنهایی |
پرنده |
ستاره |
دیدار |
جمعه |
چشم |
بوسه |
پنجره |
دریا |
اشک |
خیال |
لب |
مرگ |
سیاوش قمیشی |
عشق |
بانو |
گریه |
دلتنگی |
شعر |
عاشق |
شب |
ابی |
بهار |
باران |
خورشید |
غروب |
پاییز |
نگاه | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |