باز آمدم از چشمه خواب
کوزه تر دردستم
مرغانی می خوانند
نیلوفر وا میشد
کوزه تر بشکستم
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم
سهراب سپهری . شرق اندوه
نظرات
باز آمدم از چشمه خواب
کوزه تر دردستم مرغانی می خوانند
نیلوفر وا میشد
کوزه تر بشکستم در بستم و در ایوان تماشای تو بنشستم
سهراب سپهری . شرق اندوه شاعر :
سهراب سپهری ,
یکشنبه 2 مهر 1391 .:|:. 12:03 .:|:. علی ساطع
دلم گرفته
ادامه مطلبدلم عجیب گرفته است و هیچ چیز نه این دقایق خوشبو که روی شاخه نارنج می شود خاموش نه این صداقت حرفی که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد *** قشنگ
یعنی چه ؟
چرا گرفته دلت مثل آنکه
تنهایی ***
همیشه
فاصله ای هست rچه خوب یادم هست عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد
وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت ... سهراب سپهری . مسافر
شاعر :
سهراب سپهری ,
شنبه 1 مهر 1391 .:|:. 13:15 .:|:. علی ساطع شب سردی است و من افسرده می کنم تنها از جاده عبور فکر تاریکی و این ویرانی نیست رنگی که بگوید با من خنده ای کو که به دل انگیزم ؟ مثل این است که شب نمناک است دیگران را هم غم هست به دل
سهراب سپهری . مرگ رنگ شاعر :
سهراب سپهری ,
جمعه 31 شهریور 1391 .:|:. 10:52 .:|:. علی ساطع در
نهفته ترین باغ ها دستم میوه چید
سهراب سپهری . آوار آفتاب شاعر :
سهراب سپهری ,
پنجشنبه 30 شهریور 1391 .:|:. 09:45 .:|:. علی ساطع گوش کن ، دورترین مرغ جهان می خواند شب سلیس است، و یکدست ، و باز.
و صدادارترین شاخه فصل ، ماه را می شنوند.
در فانوس به دست و در اسراف نسیم ، گوش کن ، جاده صدا می زند از دور قدم های تو را چشم تو زینت تاریکی نیست . پلک ها را بتکان ، کفش به پا کن ، و بیا. و بیا تا جایی ، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد و زمان روی کلوخی بنشیند با تو و مزامیر شب اندام تو را ، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند. پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت : بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.
سهراب سپهری . حجم سبز شاعر :
سهراب سپهری ,
چهارشنبه 29 شهریور 1391 .:|:. 13:37 .:|:. علی ساطع پشت
کاجستان ، برف. سهراب سپهری . حجم سبز شاعر :
سهراب سپهری ,
چهارشنبه 29 شهریور 1391 .:|:. 13:28 .:|:. علی ساطع من
دراین تاریکی فکر
یک بره روشن هستم که بیاید علف خستگی ام را بچرد
امتداد تر بازوهایم را زیر بارانی می بینم که دعاهای نخستین بشر را تر کرد
من
در این تاریکی درگشودم
به چمنهای قدیم به
طلایی هایی که به دیوار اساطیر تماشا کردیم
و برای بته نورس مرگ ، آب را معنی کردم
سهراب سپهری . حجم سبز شاعر :
سهراب سپهری ,
سه شنبه 28 شهریور 1391 .:|:. 23:05 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
دلتنگی |
دل |
آسمان |
رفتن |
اشک |
دریا |
بهار |
دوست داشتن |
باران |
جمعه |
دیدار |
چشم |
سیاوش قمیشی |
لبخند |
زندگی |
پرنده |
بغض |
شب |
گریه |
مو |
باد |
نگاه |
درخت |
ماه |
خواب |
پاییز |
ستاره |
بوسه |
زمستان |
دست |
نفس |
آغوش |
ابی |
پنجره |
خیال |
داریوش |
خورشید |
تنها |
عشق |
عاشق |
قلب |
غروب |
شعر |
خنده |
مرگ |
بانو |
تنهایی |
گل |
زن |
لب | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |