جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
آددم رویاهای من


آدم رویاهای من خیلی با تو فرق داشت

پا به پای من میومد مثله تو تنهام نمیذاشت

 

خیلی آروم حرف میزد ، با محبت گوش میداد

حال و روزمو می فهمید ، میدونستم منو می خواد

 

اما من قد تو عاشقش نبودم

قد تو دوسش نداشتمو ندارم

 

بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم

حاضرم جونمو پای تو بذارم

 

آدم رویاهای من ساده بود ساده و آسون

مثله من عاشق دریا عاشق نم نم بارون

 

اما من قد تو عاشقش نبودم

قد تو دوسش نداشتمو ندارم

 

بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم

حاضرم جونمو پای تو بذارم

 

تو برای گریه های بی صدای بی گلایه

چی بودی خیالی یا سایه

 

تو به جای اینکه پای روزگار من بشینی

منو بستی به کنایه

 

آدم رویاهای من اصلا اینجوری نبود

سایشو سنگین نمیکرد آدم دوری نبود

 

اما من قد تو عاشقش نبودم

قد تو دوسش نداشتمو ندارم

 

بیشتر از جونی که میذاشت پای عشقم

حاضرم جونمو پای تو بذارم

 



دلمو انقده نشکن ...

به چه قیمتی گذشتیم از شبای خیس مهتاب
چی گذاشتیم از من و تو
به جز آرزوی بر آب

به چه قیمتی غرور و سر راهمون کشیدیم
چرا لحظه های باهم بودن هامون و ندیدیم

خوبِ من ما هر دو باختیم توی این بازی بی خود
هر دوتامون کم گذاشتیم که ترانه هامونم مرد

چیزی از لحظه نمونده من و تو لحظه رو کشتیم
حکم اعدام دلامون و با غرورمون نوشتیم

 

اگه دوسم نداری به روم نیار
یه چیزی از غرورم واسم بذار

نذار تو فکر تنهایی گم بشم
نذار حرف و حدیث مردم بشم...


دلمو انقده نشکن آخه این دل عاشقت بود
له نکن این قلب خونو آخه روزی لایقت بود

دلمو انقدر نسوزون مگه چی مونده از این دل
رفتی و با بی وفائیت زدی مهر نحس باطل

تو که دوس نداشتی باشی چرا آتیشم کشیدی
اونکه تو خودخواهیات مرد دل من بود تو ندیدی

از تو خونه وجودم به چه آسونی پریدی
ریختن غرور این من رو ندیدی نشنیدی

 




برچسب‌ها : #رضا صادقی
معجزه


لبخند تو معجزست ، معجزه کن دوباره
بذار دوباره مهتاب ، رو خاک شب بباره

بذار که خاک تشنه ، نگاهتو بنوشه
شب با طلوع چشمات ، رخت سحر بپوشه

معجزه کن دوباره ، وقتی که بی قرارم
وقتی که بی حضورت ، آرامشی ندارم

تو لحظه های تردید ، اسم منو صدا کن
از این سکوت دلگیر ، قلب منو رها کن

با بمون که فردا ، سهم منو تو باشه
اندوه لحظه هامون ، با بودنت فنا شه

لبخند تو صدامو ، میبره تا ستاره
دوباره شعله ور شو ، معجزه کن دوباره

تا انتهای قصه ، همراه باش و هم پا
ای همصدای دیروز ، با من بیا به فردا

یک لحظه یک ترانه ، با من بمون و سر کن
این لحظه های تلخو ، با خنده بی اثر کن

با بمون که فردا ، سهم منو تو باشه
اندوه لحظه هامون ، با بودنت فنا شه

لبخند تو صدامو ، میبره تا ستاره
دوباره شعله ور شو ، معجزه کن دوباره



دیر اومدی ای رفته


منِ بی دل به چه جرمی ، از تو هی شکنجه می شم

من که با تمام زجرت ، خاکتم ، مثل همیشم


زیر ضربه ضربۀ تو ، بی سپرترینم از عشق

بسه ، نازنین روا نیست ، بزنی تیشه به ریشم


دیر اومدی ای رفته ، طعمت از دهن افتاد

دل ، دلزده شد از تو ، آهنگ تو رفت از یاد


دیر اومدی ای رفته ، تصویر تو لیلی نیست

ضجه ات رو شنیدن تلخ ، اما به تو میلی نیست

 

پر گریه به یادت هست ، گفتم که نفس بردی

رقصان مثل پر در باد ، رفتی غزل افسردی


پر گریه کجا بودی ، وقتی که دلم می سوخت

وقتی که یه اقیانوس ، هر اشک رو به اشکی دوخت

 




برچسب‌ها : #علیرضا عصار
بهت نگفتم تا حالا

بهت نگفتم تا حالا اینکه چقدر دوسِت دارم

اما حالا بهت می گم ، بی تو دارم کم میارم

بهت نگفتم تا حالا که بد جوری عاشقتم

بهت نگفتم تا حالا اما حالا بهت میگم


داری کجاها می کشی باز این دل در به درو

قشنگ مهربون من اینجوری از پیشم نرو 


بهت نگفتم تا حالا اینکه چقدر دوسِت دارم

اینکه  چقدر آرزومه پیش چشات کم نیارم


دلم می خواد باور کنی از ته دل می خوام تو رو

وقتی می گم بمون ! بمون ! وقتی می گم نرو ! نرو !


بری هزار سالم بشه ، چشم انتظارت می مونم

بازم برای دل تو ، ترانه هامو می خونم


خودت می دونی که تو رو از دل و از جون می خوامت

لیلی عشق من شدی من مثل مجنون می خوامت






برچسب‌ها : #ناصر عبداللهی
وادی عشق

خیال کردم تو هم درد آشنایی

به دل گفتم تو هم همرنگ مایی


خیال کردم تو هم در وادی عشق

اسیر حسرت و رنج و بلایی


ندونستم تو بی مهر و وفایی

نفهمیدم گرفتار هوایی


ندونستم پس دیدار شیرین

نهفته چهره تلخ جدایی

 

تو که گفتی دلت عاشق ترینه

دلت عاشق ترین قلب زمینه

همیشه مهربونه با دل من

برای قلب تنهام هم نشینه


چرا پس دل به تیرِ بی وفایی

شده قربانی ات بی خون بهایی

نفهمیدی امید نا امیدی

رها کردی دلم رفتی کجایی ؟؟

 

ز بس آزار دادی روز و شب دل

دل دیوانه ام آخر شد عاقل


دلم غافل شد عاقل دست برداشت

ز امید خیالی خام و باطل

 

 




برچسب‌ها : #حبیب
زمستون

منم یه تقویمه پر از زمستون
چله نشین دلی درب و داغون

سال كبیسه ام و شگون ندارم
از هیچ كسی خاطره ای ندارم

جز یه نفر كه درب و داغونم كرد

بره بودم گرگ بیابونم كرد

اما دلم تو غربت بیابوون

از راهی كه رفته نشد پشیمون

دل ای دل دیوونه ، كی قدرتو میدونه ؟

برو فكر خودت باش پر از گرگه زمونه  

باز منتظر نشستی ، آب میشی دستی دستی

تو هم باید مثل اون دلش رو میشكستی ...





برچسب‌ها : #محسن یگانه

تعداد کل صفحات: 6


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات