آن سوی روزهای دوری و تنهایی
با بوسیدن لبان تـــو احساس می کنم ...
نامه ای عاشقانه را
در صندوق
پست قرمزی انداخته ام
نزار قبانی
نظرات
چهارشنبه 8 مهر 1394 .:|:. 21:08 .:|:. علی ساطع میان این شلوغی ها ، دل ام یک بوسه
می خواهد ... تمارض کن به غش کردن ، نفس مصنوعی ات با من ! شاعر :
(شعروگرافی) ,
...: قالب های ادبی نوین :... ,
سه شنبه 7 مهر 1394 .:|:. 21:46 .:|:. علی ساطع
گفتم که آشیان کو ، گفت آشیانه با من گفتم بدون بهرام شوق ترانه ام نیست
گفتا بیا به گلشن شور ترانه با من
گفتم بهانه ای
نیست تا پر زنم به سویت
گفتا تو بال بگشا راه بهانه با من گفتا که من جوانم فکر جوانه با من گفتم که خانمانم در کار عاشقی رفت
گفتا به کار خود باش تدبیر خانه با من گفتم به جرم شادی جور زمان مرا کشت
گفتا تو شادمان باش جور زمانه با من
گفتم ز عشقبازی در کس نشان ندیدم زد بوسه بر لبانم گفتا نشانه با من گفتم دلم چو مرغیست کز آشیانه دورست
دستی به زلف خود زد گفت آشیانه با من گفتم ز مهربانان روزی گریزم آخر گفتا که مهربان باد اشک شبانه با من ...
مهدی سهیلی
شاعر :
مهدی سهیلی ,
جمعه 3 مهر 1394 .:|:. 11:19 .:|:. علی ساطع
دست پخت خدا را چشیدم آن هم وقتی بود که
... برای اولین بار لب
های تـــو را بوسیدم
محسن حسینخانی شاعر :
محسن حسینخانی ,
جمعه 20 شهریور 1394 .:|:. 14:25 .:|:. علی ساطع در و دیوار دنیا رنگی است رنگ عشق ...
خدا جهان را رنگ کرده است رنگ عشق ...
و این رنگ ، همیشه تازه است و هرگز
خشک نخواهد شد
از هر طرف که بگذری لباست به گوشه ای
خواهد گرفت و رنگی خواهی شد
اما کاش ... چندان
هم محتاط نباشی ! شاد باش
و بی پروا بگذر ...
که خدا کسی را دوست تر دارد که
لباسش رنگی تر است !
عرفان نظرآهاری شاعر :
عرفان نظر آهاری ,
یکشنبه 15 شهریور 1394 .:|:. 20:45 .:|:. علی ساطع
مگر اینکه خواب داشتن مرا ببینی ... !
حالا که خواب هستم می توانم دستان تـــو را برای چند
لحظهای داشته باشم گلم ؟! در خواب کجا برویم ؟ پارک یا خلوتترین کوچههای شهر ؟!
نترس ! درست است که ذوق مرگ شده ام اما
زود نمی بوسمت ! زود مثل این شاه ماهی ندیده ها بغلت نمی کنم ! اصلاً آنقدر مهربان می شوم که
احساس امنیت کنی اصلاً کاری میکنم که خودت بگویی : پس
دستانت کو به روی سرم ؟! ... پرتت کنم به آسمان ؟ جیغ
بزنی ... یواش می ترسم گلم ! می خواهی پا برهنه بدویم تا خود خدا ؟! هدیه را کجا تقدیمت کنم ؟! لابلای بنفشهها یا لای شعر ؟! اصلاً می خواهی برویم پیش سالمندترین درخت شهر ... دارم کم کم به داشتنت عادت میکنم ، عجیب ! کاش بیدار نشوم کاش هیچگاه بیدار نشوم ... !
بهرنگ قاسمی شاعر :
بهرنگ قاسمی ,
پنجشنبه 12 شهریور 1394 .:|:. 16:57 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
خیال |
نفس |
درخت |
خواب |
دریا |
بهار |
ماه |
باران |
زمستان |
پاییز |
دلتنگی |
ستاره |
لبخند |
اشک |
تنهایی |
ابی |
سیاوش قمیشی |
نگاه |
شعر |
قلب |
لب |
بغض |
عاشق |
رفتن |
بوسه |
پرنده |
زندگی |
دل |
خورشید |
دیدار |
آسمان |
پنجره |
زن |
مرگ |
باد |
بانو |
عشق |
جمعه |
داریوش |
دوست داشتن |
چشم |
مو |
خنده |
آغوش |
شب |
گل |
غروب |
دست |
گریه |
تنها | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |