جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
دوستت دارد ... دوستش داری ...

دوستت دارد و از دور کنارش هستی

روی دیوار اتاق و سر کارش هستی

آخرین شاعر دیوانه تبارش هستی

دل من ! ساده کنم ! دار و ندارش هستی !

 

دوستش داری و از عاقبتش با خبری

دوستش داری و باید که دل از او نبری

دوستش داری و از خیر و شرش میگذری

دل من ! از تو چه پنهان که تو بسیار خری !

 

دوستت دارد و یک بند تو را می خواهد

دوستت دارد و در بند تو را می خواهد

همه ی زندگی ات چند ؟ تو را می خواهد

دل من ! گند زدی ! گند ! تو را می خواهد

 

شعر را صرف همین عشق پریشان کردی

همه ی زندگی ات را سپر آن کردی

دوستش داری و پیداست که پنهان کردی

دل من ! هر چه غلط بود فراوان کردی !

 

دوستت دارد و از این همه دوری غمگین

دوستت دارد و توجیه ندارد در دین !

دوستت دارد و دیوانگی محض است این !

دل من ! لطف بفرما سر جایت بنشین !

 

مست از رایحه ی کوچه ی نارنجستان

دوستش داری و مبهوت شدی در باران

دوستش داری و سرگیجه ای و سر گردان

دل من ! آن دل آرام مرا برگردان ...

 

لب تو از لب او شهد و عسل می خواهد

لب او از تو فقط شعر و غزل می خواهد

دوستت دارد و از دور بغل می خواهد

دل من ! این همه خان، رستم یل می خواهد !

 

 

یاسر قنبرلو

 



الان که ...


الان که

این را می نویسم

ساعت دقیقا رأس نبودن توست ...

 

            تـــو هر موقع دل ات خواست ، بخوان !

 

 

مهران پیرستانی



گاهی وقت ها

گاهی وقت‌ها

دل ات می‌خواهد

            با یکی مهربان باشی

 

دوستش بداری

            و برایش چای بریزی!

 

گاهی وقت‌ها

دل ات می‌خواهد

            یکی را صدا کنی

 

بگویی سلام

            می آیی قدم بزنیم ؟!

 

گاهی وقت‌ها

دل ات می‌خواهد

            یکی را ببینی

 

شب بروی خانه بنشینی،

            فکر کنی و کمی برایش بنویسی !

 

گاهی وقت‌ها

آدم چه چیزهای ساده‌ای را ندارد !

 

 

افشین صالحی

 



فکر می کنی ...؟

حالا که رفته ای ؛

 

دلم برای تـــو

بیشتر از خودم می سوزد ؛

 

فکر می کنی

کسی به اندازه من

             دوستت خواهد داشت ؟

 

 

کامران فریدی



+ شام آخر

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی‌ها را تو هم هرگز نپرسیدی

 

شبی که شام آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود

 

چه جنگ نابرابری ، چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری ، چه اول و چه آخری

 

ندانستیم و دل بستیم ، نپرسیدیم و پیوستیم

ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها هستیم

 

سفر با تو چه زیبا بود ، به زیبایی رویا بود

نمی‌دیدیم و میرفتیم هزاران سایه با ما بود

 

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی‌ها را ، تو هم هرگز نپرسیدی

 

در آن هنگامه ی تردید در آن بن بست بی امید

در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود

 

در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود

شب آغاز تنهایی ، شب پایان باور بود

 

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی‌ها را تو هم هرگز نپرسیدی

 

شبی که شام آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود

 

چه جنگ نابرابری چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری چه اول و چه آخری

 

 

اردلان سرفراز

 

 

 دانلود اهنگ شام آخر با صدای داریوش



سر به راه


عشق مثل دیدن راه درست تو دو راهی

عشق مثل تـــو که تو تاریکی هام مثل ماهی

عشق مثل شوری اشک رو لب ، که قشنگه هر از گاهی

 

عشق مثل زهرِ با طعم عسل ، مثل جونه

عشق مثل رویای نیمه شبه ، نمی مونه

عشق مثل عشقه فقط که فقط توی قلب های مهربونه

 

عشق مثل درد دل منه با غم

مثل چشمای خیسه یه آدم

دلیل سر به راه شدنه

 

عشق یعنی غیر تو از همه خستم

یعنی میگی مواظبت هستم

مثل راه نجات منه

 

عشق مثل لمس یه صورت خیس ، مثل دستات

عشق مثل آتیشه تو دل شب ، مثل فریاد

عشق مثل مهر تو که یدفعه بی هوا به دلم افتاد

 

عشق مثل بغض های بی سرو ته تو غروبه

عشق مثل گریه ی بی خودیه ، ولی خوبه

عشق مثل بارونه اول سال که رو پنجره میکوبه

 

عشق مثل درد دل منه با غم

مثل چشمای خیسه یه آدم

دلیل سر به راه شدنه

 

عشق یعنی غیر تو از همه خستم

یعنی میگی مواظبت هستم

مثل راه نجات منه

 



نباید دل سپرد ...


چه فرقی می کند دنیا تو را پر داده یا من را

جدایی حاصلش مرگ است ، اگر از لاله لادن را


کسی از دام چشم و موی تو بیرون نخواهد رفت

که من عمریست سرگردانم این تاریک و روشن را


تو را این قطره های اشک روزی نرم خواهد کرد

که آب آهسته و آرام می پوساند آهن را


منم آن ایستگاه پیر تنهایی که می داند

نباید دل سپرد این عابرانِ گرم رفتن را


تو را بخشیدم آن روزی که از من رد شدی ، آری

که پل ها خوب می فهمند معنای گذشتن را  ...




حسین زحمتکش




تعداد کل صفحات: 16


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات