جایی برای شعر ...
شعری برای تـــو ...
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
زیبایی تـــو


زیبایی ات را

در لحظه ای حبس می کنم و

به دیوار می آویزم !


بافه ای از گیسوانت 

از قاب بیرون می ریزد !


دوباره می فهمم 

نه در عکس ، نه در نگاه ،

 نه در روسری و نه در واژه های این شعر


زیبایی تـــو

در هیچ قابی

محصور شدنی نیست !


مصطفی زاهدی

گیسو بافته



تفاوت

جایم را با کسی پر خواهی کرد


او هم تـــو را خواهد بوسید

و به تو خواهد گفت که زیبایی

            اما به مرور از تک و تا خواهی افتاد


چون نه بوسه‌هایش

مغناطیس بوسه‌های مرا خواهد داشت

نه شعر می‌داند چیست

            که زیبایی مفردت را مضاعف کند در جمع




 
سجاد گودرزی



باید زمان می گذشت ...

باید زمان می گذشت ...

 

زیبایی ات آرام آرام

روی گونه هایم می نشست

 

گاهی باید در خانه می ماندم و

            به رویای رنگین کمان فکر می کردم

 

گاهی هم به خیابان می زدم

چترم را باز می کردم

            و به صدای باران

قبل از زمین خوردنش گوش می دادم

 

باید زمان می گذشت ...

 

من و باران باهم دوست می شدیم

بعد زیبایی ات آرام آرام

            روی گونه هایم می نشست

 

 

محسن حسینخانی



بهار تویی ...

من حرف هیچکس را قبول ندارم

 

مگر زیبایی

چیزی به جز چشمهای توست ؟

 

مگر شکفتن غنچه ها

             دلیلی به جز لبخندت دارد ؟

 

رنگ سال هم مسلماً رنگ موهایت

 

اصلاً وقتی تو بهاری ،

 چه فرقی دارد سال نو شود ،

             فصل عوض شود یا هر چیز دیگری ؟

 

تـــو باشی ، هر ثانیه ام بهار است

 

و من هیچ بهانه ای

 برای عاشق نشدن دوباره ام ندارم

 

 

اشکان پارسا

 



می نویسمت ...

خواستم از زیبایی ات بنویسم ...

 دیدم نیستی

            نوشتم "درخت"

تا هروقت

 از کنارش رد شدی

            شاخه ها برایت برقصند

همیشه راهت را کج کرده ای

درخت را بر می دارم

            می نویسم "رودخانه"

نرسیده لباس هایت را میکَنی

ماهی کوچکی می شوی در آب های دور

                        که ماهیگیر پیر ، آن را از آب می گیرد

می ایستم میدان ماهی فروشان ، کنار پیرمرد

لباس هایت را که در دستم می بینی

                        جان می گیری ، بلند می شوی

و من

بلافاصله می نویسم "اتاق"

            و چراغ را خاموش می کنم !

 

 

امیر حسین بریمانی

 



تقصیر توست

این همه زیبایی که

 تقصیر تـــو نیست ...

اما

تقصیر توستکه

سهم من از این همه زیبایی

خیالی‌ست که هرشب از موهات می‌بافم ...

 

 

کامران رسول زاده



دوست داشتن را فراموش نکن

اگر مرا دوست نمیداری

                        دوست نداشته باش

من هر طور شده

         خودم را ازین تنگنا نجات میدهم

اما دوست داشتن را فراموش نکن

عاشق دیگری باش 

این ترانه نباید به پایان برسد

                        سکوت آدم‌ها را میکشد


این چشمه نباید بند بیاید

میخک‌هایی که

     در قلب‌ها شکوفا شده‌اند

                    از تشنگی می خشکند

اگر دوست داشتن را فراموش نکنی

                        تمام زیباییها را به یاد خواهی آورد



رسول یونان

 




شاعر : رسول یونان ,

تعداد کل صفحات: 2


 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات