لبهایت
به جان دیگری میافتد
دردهایت
به شب من
این مشروبها
بی تو سری را گیج
بی كسی نمیكنند
تـــو
از تمام جمعهای بی من
تا میتوانی
لذت ببر
من به دراكولایی قناعت كردهام
كه از بی كسی تنها
خون خودش را میخورد
هومن
شریفی