سلام
سلام علاقهی خوبم
علاقه
جان من ، خوبی ؟
حال میکنی
در این بهار بیهم
در این
اوضای بلبشوی دوزار
در این دلتنگیهای مدام
هی گفتنهای
همیشه
حال میکنی در این روزهای بیهم بیهوده ؟
شوخی کردم
نرنج علاقهی عزیزم !
ما که بیهمی نداریم
ما
که لحظههای بیخیال نداریم
ما پریم از خوابهای ناز
بر شانههای دلخوریهای هم
ما که پریم از گفتگوهای همهچی
از
عصرهای چای و داد و فریاد
نگران گوشهای همسایه نباش !
بگذار آنها هم دلخورهاشان را هوار کشند
شاید
روزی به خیال شادی برسند
راستی
سال تازه مبارک
سلام
میدانی هنوز دوستت دارم ؟
بخند !
منم خندهام گرفت
بیا
باهم بخندیدم
این روزها خنده سخت است
که سخت نباشد علامت تمسخر است !
بیا علاقهی خوب
بیا بههم بخندیم
من
به تو ، تو به من
بگذار دنیا به تمسخر ما هم شده بخندند
آنقدر که پوزخندشان خنده شود و
قهقههاشان ، گریههای بغضهای چندسالهشان
بیا علاقهی خوب
بهار
شده است
بیا در آغوش هم
کمی گریه کنیم ، تا بخندیدم
راستی
سال تازه مبارک
سلام
می بوسمت ...
افشین صالحی