لب بر لب ات
چنانت
به درخت بچسبانم
به دلتنگى
كه درخت شوى ...
كه رفتن اگر بخواهى ، نتوانى !
كه بمانى ...
علیرضا روشن
باران را
به خانه دعوت کردم آمد ، ماند و رفت شاخه گلی برایم جا گذاشته بود آفتاب را
به خانه دعوت کردم آمد ، ماند و رفت آینه کوچکی برایم جا گذاشته بود درخت را
به خانه دعوت کردم آمد ، ماند و رفت شانه سبزی برایم جا گذاشته بود تـــو را
به خانه دعوت کردم تو ، زیباترین دختر جهان آمدی و
با من بودی و وقت بازگشت گل و آینه و شانه را با خود بردی و برای من شعری زیبا جا گذاشتی و
من کامل شدم شاعر :
شیرکو بیکس ,
پنجشنبه 2 مهر 1394 .:|:. 19:49 .:|:. علی ساطع تـــو نیستی
و پاییز از
چشمهای مرد عاشق ی شروع شده است که تمام درختان را گریسته است در سوگ رفتنت ... برنگرد، که بر نمی گردی تو هیچوقت نمی
خواهمم داشته باشمت
نترس فقط بیا در خزان خواسته هام کمی قدم بزن ، تا ببینمت دلم برای راه رفتنت تنگ شده است شاعر :
کامران فریدی ,
دوشنبه 30 شهریور 1394 .:|:. 20:58 .:|:. علی ساطع نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه
اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت :
" اشک
های من هم ، به زمین می افتاد ...
اما تـــو سیب
را ترجیح دادی
."
هومن شریفی
دوشنبه 16 شهریور 1394 .:|:. 20:07 .:|:. علی ساطع
مگر اینکه خواب داشتن مرا ببینی ... !
حالا که خواب هستم می توانم دستان تـــو را برای چند
لحظهای داشته باشم گلم ؟! در خواب کجا برویم ؟ پارک یا خلوتترین کوچههای شهر ؟!
نترس ! درست است که ذوق مرگ شده ام اما
زود نمی بوسمت ! زود مثل این شاه ماهی ندیده ها بغلت نمی کنم ! اصلاً آنقدر مهربان می شوم که
احساس امنیت کنی اصلاً کاری میکنم که خودت بگویی : پس
دستانت کو به روی سرم ؟! ... پرتت کنم به آسمان ؟ جیغ
بزنی ... یواش می ترسم گلم ! می خواهی پا برهنه بدویم تا خود خدا ؟! هدیه را کجا تقدیمت کنم ؟! لابلای بنفشهها یا لای شعر ؟! اصلاً می خواهی برویم پیش سالمندترین درخت شهر ... دارم کم کم به داشتنت عادت میکنم ، عجیب ! کاش بیدار نشوم کاش هیچگاه بیدار نشوم ... !
بهرنگ قاسمی شاعر :
بهرنگ قاسمی ,
پنجشنبه 12 شهریور 1394 .:|:. 16:57 .:|:. علی ساطع تو چه ساده ای و من ، چه سخت تو پرنده ای و من ، درخت
آسمان همیشه مال توست ابر ، زیر بال توست !
من ، ولی همیشه گیر كرده ام تو به موقع می رسی و من ، سالهاست دیر كرده ام ...
خوش به حال تو كه می پری ! راستی چرا دوست قدیمی ات ؛ درخت را با خودت
نمی بری ؟ عرفان نظر آهاری شاعر :
عرفان نظر آهاری ,
سه شنبه 6 مرداد 1394 .:|:. 20:05 .:|:. علی ساطع تو را وقت باران ... تو را وقت تنهایی ام در خیابان تو را بیشتر از تمام درختان تـــو را
بیشتر از تمام جهان دوست
دارم
حافظ ایمانی شاعر :
(شعروگرافی) ,
حافظ ایمانی ,
چهارشنبه 17 تیر 1394 .:|:. 09:20 .:|:. علی ساطع
|
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
زندگی |
باران |
گل |
پرنده |
شعر |
گریه |
دلتنگی |
آسمان |
دریا |
دست |
باد |
آغوش |
چشم |
خنده |
رفتن |
ابی |
داریوش |
مرگ |
درخت |
پنجره |
زمستان |
قلب |
سیاوش قمیشی |
اشک |
مو |
دل |
بهار |
بوسه |
تنها |
نفس |
ستاره |
دیدار |
لبخند |
خیال |
بانو |
دوست داشتن |
غروب |
عشق |
خورشید |
بغض |
زن |
ماه |
شب |
نگاه |
تنهایی |
خواب |
جمعه |
پاییز |
لب |
عاشق | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |