آیا دریای آدریاتیك وجود دارد؟ خلیج سابق ونیز دیگر شهرت خوبی ندارد .آلوده شده ، جهانگردان شكارچی به صورت انبوه به آن هجوم می آورند، حال آن كه این دریای نیمه بسته یكی از مرزهای اساسی اروپا را تشكیل می دهد. خط فاصلی است بین سازمان معاهدة آتلانتیك شمالی (ناتو) و كشورهای سوسیالیستی نامتعارف یعنی یوگوسلاوی و آلبانی؛ دیگر از این پس دریاچه ای حفاظت شده و گاهی هم گورستانی جهت هزاران مهاجر مخفی است كه قصد رسیدن به غرب ثروتمند را دارند.

 

روز ٩ ژانویة ٢٠٠٤ ؛ ٢١ داوطلب مهاجرت مخفیانه در جریان غرق شدن یک قایق بادی در کناره های ساحلی آلبانی جان سپردند.در حالیکه در سالهای اخیر كمتر مهاجران در دریای آدریاتیك می میرند. تمایل به مهاجرت در بالكان همزمان با وقایع پیچیده ای كه پس از جنگ در یوگوسلاوی به وقوع پیوست کم شده است.

 

مركز مهاجر پذ یر رژینا پاسیس؛ كه در ١٩٩٧ ایجاد شده است توده ای عظیم از بتون را تشكیل می دهد كه در اطرافش سیم خاردار كشیده شده و در یكی از سواحل جنوب پوی؛ نه چندان دور از دهكدة سن فوكا در تقریبآ بیست كیلومتری شهر باروك لس قرار گرفته است. محل اقامت موقتی استریا؛ تنها مركزی بشمار می رود كه دولت ادارة آن را به حوزه مذهبی كلیسای كاتولیك سپرده است. مدیر این مركز دون سزار لود زرتو توضیح می دهد كه چند سالی است كه راه های مهاجرت مخفی به صورت وسیعی جابه جا شده است. اكثر مهاجرین مخفی كه وارد ایتالیا می شوند ؛ اینك از لیبی وارد سیسیل می شوندّ؛ سایرین در حالی كه در كامیون ها یا كانتنرهایی سوار می شوند كه از تركیه بار گیری شده به بنادر باری یا بریند یسی در آدریاتیك می رسند.

 

در ١٩٩٨ حكومت ایتالیا كه متشكل از حزب چپ میانه بود مراكز نگهداری حفاظت شده ای را ایجاد كردَِّ، و رژینا پاسیس بالاخره تغییر ریشه ای وضعیت خود را پذ یرا شد. با این وجود دون سزار بی رودربایستی علیه قانون بوسی فینی سخن می گوید كه به سال ٢٠٠٢ وضع شده است وشرایط پذ یرش خارجیان را سخت تر می كند. وی توضیح می دهد كه قانون باید پذ یرش را با اجازه اقامت هماهنگ سازد . اما بر عكس ؛ ما از نداشتن اقامت قانونی عاملی برای جنحه می سازیم. بیهوده است تا قانونی وضع كنیمَ تا ما را علیه مهاجرت محافظت كند؛ چه حركت مهاجرت علی ایحال راه خود را ادامه می دهد.

 

قریب به دویست و پنجاه خارجی در این جا به مدت حداكثر شصت روز باید دورة حبس اداری را طی كنند؛زمانی که قبل از اخراج آنها برای مقامات کشور مبدا امکان شناسائی شان را فراهم می آورد. امری که بر طبق آمار وزارت کشور ایتالیا در سال ٢٠٠٢ شامل ٦.٣٦ درصد افراد تحت بازداشت در تمام مراکز شبه جزیره شده است. مرکز تحت مدیریت د ون سزار بویژه مهاجرین مخفی به سیسیل را میپذیرد. اگرچه شرائط زندگی در اینجا بهتر از سایر مراکز می باشد ، اما مدیریت د ون سزار از سوی چپ افراطی مورد انتقاد قرار گرفته است (دون سزار برای ضرب و شتم یک گروه مهاجر که در سال ٢٠٠٢ قصد فرار داشتند به دادگاه فرا خوانده است).

 

در آلبانی ؛ عزیمت به خارج تنها چشم اندازی است كه به قسمت اعظم مردم ارایه می شود. بر مبنای آمار گیری نفوس كه به سال ٢٠٠١ انجام شد و اولین آمارگیری پس از سقوط كمونیسم به شمار می رفت؛ به رغم میزان زاد و ولد بالا ؛ تعداد جمعیت به وضوح كاهش می یابد(١).

 

اگر دون سزار هنگامی كه در مورد آلبانیایی هایی كه روز ٩ ژانویه غرق شد ند از ندانم كاری می گوید؛ انعكاس آن در آن سوی دریا، در بندر ولورا در آلبانی هم همین گونه است. این بندر كه در انتهای خلیجی فوق العاده زیبا قرار دارد، در ماه مارس سال ١٩٩٧ پایگاه شورشیان به شمار می رفت(٢)و از شهرتی بدآوازه به عنوان مركز داد وستد مواد مخد ر و انسان برخوردار است.

 

این داد وستد ماورای آدریاتیك تاریخچه ای طولانی دارد. به هنگام دیكتاتوری انور خوجه ؛ آلبانی كشوری بسته به حساب می آمد؛ اما دولت قسمت اعظم درآمد های ناچیز ارزی خود را از فروش سیگار به دست می آورد؛ این سیگارها قبل از فرستاده شدن به ایتالیا در ولورا انبار می شد ند . هزاران سرباز وظیفه دوره خدمت نظام خود را صرف جابه جاكردن كوهی از سیگارهای آمریكایی می كردند كه در كیوسك های آلبانی یافت نمی شد. سپس در طی شورش ها ؛ شهر تبد یل به پایگاه شورشیان وشبكه های بی شمار جنایتكاران شد كه نظر به ایتالیا داشتند. هر شب ؛ ده ها قایق تند رو با محمولاتی مركب از مواد مخد ر؛ سیگار و داوطلبان مهاجرت به سواحل پوی هجوم می آورند.

 

از هنگامی كه حكومت سوسیالیستی آقای فاتوس نانو در ١٩٩٧ به قدرت رسیده است؛ مبارزه علیه جنبه های آشكار جنایت سازمان یافته را در سر لوحه اهداف خود قرار داده است. محورهای بین راهی كشور دوباره امن شده است ؛ و شهرهایی چون ولورا د یگر مناطق خارج از محدودة قانون به شمار نمی روند. یك واحد نظامی ایتالیایی آلبانی در جزیرة كوچك سازان که خلیج ولورا را محصور میکند، مستقر شده است. این جزیره که سابقا به ونیز تعلق داشت دارای موضعی استراتژك است و به این دلیل همواره به « قفل » آدریاتیك معروف بوده است.

 

ازنظر آقای رامی ایسوفی مالك هتل بولونبا مساله روشن است؛ دیگر هیچ كشتی به سوی ایتالیا نمی رود. حتی نیازی هم به نظارت در روی دریا نیست؛ چون از ساحل هر كس می تواند ببیند که آیا قایقی به آب افكنده شده و پلیس را خبر كند. پس فاجعة ٩ ژانویه از كجا سر چشمه می گیرد؟ آن شب دریا متلاطم بود و كشتی نمی بایستی عزیمت می كرد. قاچاقچیان از ایتالیا آمده بود ند و تلا ش كرد ند تا با كسانی كه آمادة به همه چیز بودند، عزیمت كنند. در اینجا هیچكس چنین خطری را نمی پذیرفت.

 

بویژه آنکه در ماه آوریل ٢٠٠٣ ؛ حكومت آلبانی به شركت نفتی ایتالو رومنا اجازة ساخت و بهره برداری از یك پایانة نفتی را داده است. در عوض كارهای ساختمانی ؛ شركت ایتالیایی امتیاز انحصاری سی ساله و معافیت های مالیاتی به د ست می آورد. اما نمایند گان مجلس موقتا مانع اجرای این طرح شده اند كه گویا قرارداد آن با فساد مالی و رشوه خواری همرا بوده است (٣). تیرانا كه تا مد ت ها چشم به یونان داشت اینك جز به ایتالیا نمی اند یشد ؛ ولورا ویترین این گشایش به سوی ایتالیا است .

 

ساحل جنوبی آلبانی شروع به جلب جهانگرد و توریست، كرده است حال آن که پیش از این از این لحاظ مورد توجه نبود. از ولوا تاسارادانا در مرز یونان؛ ساحل شن ریز خالی و دهکده های قدیمی قرار دارند كه تقریبا به حال خود رها شده اند. نو كیسه ها، دارای ویلاهایی روی خلیج خالی از سكنه هستند و نخست وزیر ایتالیا سیلویوبرلوسكنی چند سالی است كه به آن علاقه نشان می دهد؛ در سال ٢٠٠٢ وی به همراه جیان كارلو راگازی معمار كه متخصص ایجاد فضاهای توریستی لوكس و گران قیمت است ، این سواحل را در نورد ید.

 

جاده ای كه سارادانا را به هیمارا متصل می كند راهی پر د ست انداز است كه در آن قطعات آسفالت خبر از طرح های توسعة بسیار قد یمی می دهد. با این وجود این دو شهر تبد یل به دو كارگاه بزرگ شده اند. چند سالی است كه توریست های کوسووئی سواحل جنوبی « مام میهن » را كشف کرده اند، جائی که در آن جا پانسیون و هتل و رستوران پشت سر هم ساخته می شود.

 

البته مردم چندان شانسی در بهره بردن از تاثیرات اقتصادی توریسم ندارند. در دهکده های ساحلی اكثریت با یونانی ها است ؛ و گواه آن شعارهای دیواری است كه از تبار یونانی تمجید میکنند وروی كلیة ابنیة باقیمانده از رژیم كمونیستی به چشم می خورند. برای ساكنان جنوب كشور یعنی اقوام یونانی یا آلبانیایی های ارتودوكس مهاجرت به یونان از ارجحیت بر خوردار است.(٤)

 

معذ لك عوارض مناقشة آلبانی و یونان پس از جنگ دوم جهانی هنوز پا بر جاست ؛ دو كشور هنوز رسما به وضعیت جنگی بین خود خاتمه نداده اند. پس از ١٩٤٥ ؛ مقامات یونانی كام ها یا آلبانیایی های اپیر را در سطح وسیع اخراج كردند؛ چه اینان جمعا متهم به همكاری با اشغالگران آلمانی و ایتالیایی بودند. روز ٨ آوریل ٢٠٠٤ پارلمان تیرانا از ترس واکنش یونان حاضر نشد طرح تقاضای استرداد دارائی های آلبانی ها را كه توسط یونان غصب شده بود ، بررسی كند.

 

آقای ایسوفی كه خانواده اش سابقا در كامریا اقامت داشتند توضیح می دهد؛ والد ینم هرگز نتوانستند دهكدة زادگاهشان را ببینند؛ دهكده ای كه در ساحل یونان در شمال ایگومنیستا قرار داشت؛ زیباترین مكان آدریاتیك آنجاست در مقابل كورفوست ؛ وی قبل از بر ملا كردن سوء استفادة یونانیان این كلمات را بر زبان می آورد؛ و ادامه می دهد ؛ یك بار د یگر آتن تهدید به اخراج كارگران آلبانیایی كرده است و وحشت سراپای حكومت مارا فرا گرفته است. معذلك آنها نتوانستند حتی از كارگران غیر قانونی ما هم صرفنضر كنند؛ چه كسی روی كارگاه های المپیك كار می كند؟

 

سالهاست كه مونتنگرو و كرواسی به پذ یرش جهانگردان به صورت انبوه می پردازند. به دلیل مجازات های بین المللی كه در سالهای ١٩٩٠ به دلیل همكاری مونتنگرو با صربستان در فدراسیون یوگسلاو بر این كشور تحمیل شد؛ توریست های غربی از مونتنگرو روی بر تافته اند. اكثر توریست هایی كه تعطیلات تابستانی خود را در سواحل آن جا می گذرانند یا از صربستان می آیند یا از كوسووو؛ البته توریست های روس و اوكراینی نیز شروع به چهره نمایی كرده اند. پس توریست های تابستانی صرب با قدرت خرید ضعیف و تازه به دوران رسیده های روسی مشتریان عمدة شهر بودوا را تشكیل می دهند كه سابقا عروس آدریاتیك به حساب می آمد.

 

این شهر كه یك قلعة قدیمی است با نزدیك به ١٠٠٠٠٠ جمعیت، هم چون شهر استوی استفان از شهر سازی بی بند و بار در عذاب است . در مقابل جزیرة كوچكی كه تبد یل به هتلی اسطوره ای شده است و سابقا ستارگان سینمای ایتالیا به آن جا رفت و آمد داشتند؛ ساختمان های چند طبقه می سازند. كامیون ها مواد ساختمانی را روی پلاژ می ریزند؛ و ساختمان های جد ید كه فاقد هر نوع پروانه ساختمان است خطرات فراوانی برای كلیة منطقه در بر دارد؛ علی الخصوص به د لیل بالا آمدن چاه های فاضلاب.

 

در كرواسی نیز شاهد همین رفتار با ساحل هستیم. هر خانه ای ا طاقی برای اجاره دادن دارد. در كشوری كه بیكاری بر دوش یك سوم جمعیت سنگینی می كند ؛ عده زیادی از اهالی دالماسی به اقتصاد معیشتی نسبتا پر رونقی روی آورده اند. با كمك های اجتماعی دولت و اجارة چند اطاق در طی تابستان داغ موفق می شوند تمام سال را زند گی كنند . دیگر حكومت در صد د است تا از مردم بخواهد این درآمد ها را اعلام كنند؛ اما هنوز نتایج محیط زیستی این وضع خیلی كم به حساب آورده می شود.

در طی زمستان در شهر بودوا جنجال جدیدی شكل گرفت. پس از آن كه اولین مزایده برای فروش هتل آوالا با شكست روبرو شد ؛ هتل در مقابل ٣.٢ میلیون یورو كه كمتر از نصف ارزش آن ارزیابی شده بود به یك شركت بریتانیایی فروخته شد . غیر عادی بودن مزایده مساله ساز شد چراکه نماینده شركت بریتانیایی در مونتنگرو كسی جز خانم آنا كلاروویك خواهر نخست وزیرو(میلو جوكانوویك)و عضو دیوان عالی كشور نیست(٥)... به علاوه ؛ روز ٢٠ مه ٢٠٠٤ ؛ حكومت جدید كرواسی به ماجرای طولانی خصوصی سازی مجتمع سانكانی هوار پایان داد؛ این مجتمع هتل های جزیرة هوار را در اختیار دارد. در نهایت مجتمع توریستی در اختیار كواستوس قرار گرفت؛ که یک موسسه سرمایه گذاری است كه ظاهرا وابسته به اتحاد دمكراتیك كروات است كه طی انتخابات نوامبر ٢٠٠٣ به قدرت رسید.

آیا می توان تصور نوع دیگری از توریسم و جهانگردی را داشت كه بر مبنای توسعة پایدار، سامان یافته باشد؟ آقای د نیس ایوسویك كه در رشته توریسم در استان زوپانیژای ایستری فعالیت می كند به داوهای بازی آشنایی دارد؛ اگر ما صرفا روی عرضة قیمت ارزان توجه خود را معطوف كنیم ؛ توریست ها به سر عت از این مناطق روی بر خواهند تافت؛ زیرا با كاهش تعرفه های هوایی عرضه های ارزان قیمت باز هم افزایش خواهد یافت . بر مبنای برنامة ده سالة او، تاكید روی مسكن های روستایی و توریسمی با كیفیت بالا گذاشته شده است تا مانع هجوم بتون به سواحل ایستری شود.

در آغاز سال های ١٩٩٠ ؛ مونتنگرودر پیش نویس قانون اساسی بر خود نام دولت محیط زیست را نهاد. این بیانیه هرگز جنبة ملموس به خود نگرفت . در تابستان ٢٠٠٣ ؛ كشور با جدی ترین بحران دفع زبالة خود روبرو شد. حكومت ١.٣ میلیون دلار از بانك جهانی برای دفع زبالة های لووان جا كه در صد متری باند فرودگاه در مصب كوتور قرار دارد، وام گرفت. كوتور كه جنوبی ترین فیور(دریاچة كوهستانی) اروپا ست؛ یك مركز طبیعی با ارزش است كه جزو میراث طبیعی یونسكو به ثبت رسیده است. وشهرهای تیوات؛ كوتور و بودوا زباله ها را در آن جا خالی می كردند. با اندکی دستکاری این محل می باید طی سه سال مورد استفاده قرار می گرفت تا محل مناسب تری یافت شود؛ اما شهر وندان از این واهمه دارند كه این راه حل موقتی ابدی شود و ترسشان بی جا نیست. خشم ساحل نشینان مصب رود خانه در ماه ژوییه ٢٠٠٣ به ا وج خود رسید ؛ طی چند ین روز اینان مانع تخلیة زباله شد ند .

دون برانكو سبوتگا دبیر حوزة كلیسای كاتولیك كوتور در راس حركت تمرد قرار گرفته است. این پد ر یسوعی برای افشای این پرونده كلمات سخت را به زحمت می یابد . در بوداوا محل بسیار مناسب تری وجود داشت ؛ اما پایگاه صرب ها به شمار می رفت و به محض آن كه ساكنان آن جا با این طرح آشنا شد ند تفنگ ها را بیرون كشید ند . حكومت ترجیح داد زباله ها را د ر تیوات تخلیه كند كه دارای مهم ترین جامعة كاتولیك كروات مونتنگرو می باشد . اكثر زمین ها متعلق به مالكین خصوصی است كه حكومت آنان را می چاپد. احمقانه است كه بانك جهانی بر یك چنین بی عدالتی صحه بگذارد و یك چنین آسیب رساندن به محیط زیست را تایید كند. این جریان بی ارزش بودن باور نكرد نی رهبران مونتنگرو را نشان می دهد. بر اساس نتیجه گیری این فرد یسوعی در زمان سابق كمونیست ها شرافتمندانه تر عمل می كردند.

از آلبانی تا اسلوونی ؛ نوار ساحلی به یك گذرگاه باریك محدود می شود كه كوهستان هایی كه گاه غیر قابل عبورند بر آن سلطه دارند. مونتنگرو به این ترتیب با پشت كردن به دریا شكل گرفته است . بین اهالی كوهستان و ساحل نشینان قاعده و قانون بر عدم درك قرار گرفته است؛ خاصه كه تحولات سیاسی قرن بیستم اغلب موجب تغییرات جمعیتی مهم شده است . در مصب كوتور ؛ بازماندگان جوامع محلی قد یمی در مقابل تازه از راه رسید گانی كه از سایر مناطق می آیند تبدیل به اقلیت شده اند . به این ترتیب حوزة كلیسای كاتولیك كوتورچیزی بیش از ٩٠٠٠ مومن ندارد . و شهر هرزگ نووی در قسمت ورودی مصب عدة زیادی پناهندة صرب كه از كرواسی و بوسنی هرزگووین آمده اند را پناه داده است.

ساكنان قد یمی مصب یادوارة تمدنی را با حسرت ذكر می كنند كه تماما بر روی دریابنا شده است و آن را به سلطة طولانی ونیزی ها مرتبط می دانند. این حسرت گذشته را بهتر از هر جای د یگری در موزة دریایی پرست می توان د ید كه دهكده ای منتسب به ناخدای ناوگان سرنسیم است. بر اساس سندی ناخدا ژوزو ویسكووویك پرچم منقش به شیر سن مارك را تنها در ٢٣ اوت ١٧٩٧ پایین كشید حال آن كه جمهوری ونیز از ١٢ مه این سال از بین رفته بود.

قابلیت دریایی كوتور میراث خوار این سنت ریشه دار است. از قرن شانزدهم در آن جا مدارس كوچك دریانوردی وجود داشت. یكی از مشهورترین این مدارس در پایان قرن هفدهم مدرسة كاپیتان یا ناخدا ماركو مارتینوویك بود كه تزار پطر كبیر كاد ت های ناوگان روسیه راجهت آموزش به آن جا فرستاد. قریب به ٤٠٠ دانشجو در حال حاضر دوره های دریانوردی یا كار با ماشین آلات را در آن جا طی می كنند . پروفسور میلوراد راسكوویك توضیح می دهد كه ما ملتی دریانورد اما فاقد كشتی هستیم.پروفسور كه خود ناخد او كاپیتان سابق است و دارند ة كرسی د ریا نوردی، رساله ای به رشتة تحریر در آورده است كه دانشجویان با شور و اشتیاق آن را می خوانند . دانشكده كشتی آموزشی ندارد و دانشجویان دریانوردی را از طریق شبیه ساز یا سیمولاتور می آموزند؛ اما این امر مانع از اشتهار مدرسه نشده است.

در طی سالیان دراز ؛ سرنوشت كوتور وابسته به ژوگووسانیژا بود؛ كه یكی از شركت های معظم دریایی یوگسلاوی به حساب می آمد ؛ مجازات های بین المللی سال ١٩٩٠ برای آن فاجعه بار بود. بیست و چهار كشتی این شركت در بناد ر توقیف شده بود ند و آنها را بخاطر بدهی شركت به حراج گذاشتند. اما این امر مانع از آن نشد كه شركت كه در سال ٢٠٠٣ منحل شد ماه ها و سال ها حقوق معوقه به كاركنانش بدهكار نباشد. در ماه مه ٢٠٠٣ كاركنان دست به اعتصاب غذا زدند(٦).

ناخدا راسكوویك توضیح می دهدكه فارغ التحصیلان این مدرسه كار پیدا می كنند اما با شرایط حقوق و دستمزد غیر عادلانه؛اغلب برای یك افسر تازه كار ٤٠٠ یا ٥٠٠ دلار می پردازند كه رقمی در زیر دستمزدهایی است كه سازمان های سندیكایی بین المللی تعیین كرده اند؛ ناوگان تجاری به این ترتیب كار می كند؛یك پرچم صوری؛ یا جهازگیر یونانی؛دریانوردان چینی یا فیلیپینی و گاهی افسرانی از مونتنگرو ...

در شمال آلبانی؛بندر شنگ جین نیز در تاسف كامل فرو رفته است. باراندازان با لاقیدی ناو كهنه ای را كه دیگر زمان اوراق شدنش فرا رسیده است بار می زنند؛در حالی كه كشتی های ماهیگیری در حال زنگ زدن هستند. در این بندر قدیمی كه به صید ساردین اشتغال داشت؛از ماهیگیری دیگر جز خاطره باقی نمانده است. معذلك ناوهای یونانی و ایتالیایی مرتبا برای بهره برداری از ذخایر صیادی كشور به آن جا می آیند. حتی یك شركت ایتالیایی یك كنسروسازی را خریده است. هنگامی كه محموله ای از راه می رسد؛ دستمزدهای روزانه معادل سه یا چهار یورو می باشد. و ماهی فرآوری شده آنا به ایتالیا ارسال می شود.

سوال این است كه آیا هنوز دریا می تواند گذران زنگی ساحل نشینان را تامین كند؟ به رغم غارت صید بی رویه و فقدان هر نوع مدیریت هماهنگ منابع؛ سواحل شرقی آدریاتیك هنوز پر ماهی است.

اختلافی قدیمی كرواسی و اسلوونی را در خلیج پیران، رودررو قرار داده است(٧). زیرا ٣٧ كیلومتر ساحل اسلوونی تماما در خلیج تریست به نحوی قرار گرفته است كه اگر قرار باشد اصول حقوق دریایی در مورد آن اعمال شود، مرز آب های كرواسی رادر دو مایلی بنادر تریست (ایتالیا)و كوپر؛دماغة سابق ایستریا(اسلوونی) قرار می دهد. بالا خره؛ در سال ٢٠٠١ قراردادی امضا شد؛ بر اساس این قرار داد یك راهرو متعلق به اسلوونی فضایی برای بندر كوپر در نظر می گیرد. به نظر می رسد كه داوی را كه دو طرف می بازند بیشتر نمادین است تا واقعی.

اما كرواسی این قرارداد را زیر سوال برده است؛ از روز ٣ اكتبر كرواسی صاحب یك منطقة زیست محیطی و صیادی در آدریاتیك شده است به این ترتیب قانون دریایی خود رابه فراسوی آب های ارضی بسط داده است چنان كه حق دریایی این امكان را به آن كشور می دهد. به زعم مقامات كروات؛ مطلب بر سرضمانت و حفاظت بهتر از محیط دریایی و مدیریت دقیق تر منابع صیادی است. اما این تصمیم بیشتر به خاطر ساختمان شاه لولة دروزباآدریا گرفته شده است كه نفت روسی را از سامارا تا پایانه امیسلج در جزیرة كروات كرك انتقال می دهد. جهت نظارت بر سوپر تانكرهایی كه پس از آن نفت را به سایر نقاط مدیترانه انتقال می دهند و ممانعت از یك فاجعة زیست محیطی اساسی؛ از نظر زاگرب اهمیت دارد تا حقوق دریایی خود را صیانت كند. لولجانا كه از این طرح آسیب دیده است گفتگوی منطقه ای را پیشنهاد می كند و روی داوری نهایی بروكسل حساب باز كرده است.

در سواحل آدریاتیك بمب های ساعتی دیگری هم وجود دارد؛ چون منطقة پرتو رومانو در كنار دورس در آلبانی؛ این كارخانة سابق مواد دفع آفات نباتی ومحصولات شیمیایی در سال ١٩٩٠ رها شد و در جریان شورش های ١٩٩٧ منهدم گردید. هزاران بی خانمان در این منطفه كه به صورت خطرناكی آلوده است، مستقر شده اند. برنامة سازمان ملل جهت محیط زیست و بانك جهانی تلاش می كنند آنان را از نو سكنی دهند؛ اما به نظر نمی رسد كه این جامعه بدون ضمانت مطمئن سكنی گزینی مجدد آن جا را ترك كند.

از نظر آسیب رساندن به محیط زیست ؛ مناسبات دو سوی ساحل به نحو شدیدی نا متعادل است. شهرهای بزرگ دشت « پو » مهمترین منبع آلودگی به شمار می روند(٨) ؛ حتی اگر هنجارهای حاكم بر بازیافت آب های مصرف شده ازآلبانی یا كرواسی شدید تر باشد. ویژگی آن به عنوان دریایی نیمه بسته و عمق اندك آن خاصه در قسمت شمالی؛ آدریاتیك را در مقابل پدیده ای قرار داده است كه در آن گیاهانی رشد می كنند كه باعث كاهش غلظت اكسیژن می شوند.

مكانیسم عمومی جریان های دریایی این آلودگی را از شمال به جنوب می آورد در طول ساحل غربی. ایتالیا باید بیش از همه واهمه داشته باشد. طرح پایانه های نفتی خطرات جدی به وجود می آورد؛ به ویژه به دلیل ریزش آب های تعادل كه در نفتكش های خالی می ریزند؛ این امر موجب توسعة گونه های برون زا می شود كه تعادل حیاتی مدیترانه را بر هم می زند.

تجدید حیاتی كه در ایستری شروع شده است در تعارض با توهم زدایی مصب كوتور قرار دارد.دون برانكو سبوتگا كه خود از خانواده ای است كه همگی گمركچی ونیز بودند و از قرن شانزدهم در این جا مستقرند، می گوید: مصب پس از سقوط ونیز مرده است؛ اهالی مصب هیچگاه مالك سرنوشت خود نبودند اما دیگر بقایشان مورد تهدید قرار گرفته است.

تغییر و تحولات ساختار اجتماعی و جمعیتی؛ نتایج مترتب با جنگ ها، عمیقا ساختار جمعیت نوار باریك ساحلی قسمت شرقی آدریاتیك رادگرگون كرده است. در همین زمان توریسم توده ای و انبوه و آلودگی، خطرات جدیدی برای اكو سیستم شكنندة آن ایجاد می كند. آدریاتیك همواره مرز و گذرگاه بوده است. در طی قرن ها جنگ بین ملوانان ترك و ونیزی در آن جا جریان داشته است. اوزكوك ها؛ دزدان دریایی مسیحی دالماسی و دزدان دریایی اولسینجی عثمانی در مونتنگرو از آن جمله اند(٩) . در پایان قرن پانزده هزاران آلبانیایی با گریختن در مقابل ترک ها به ایتالیا پیوستند.و در كالابر؛ بازیلیكات و سیسیل جوامعی را تشكیل دادند كه هنوز به زبان آلبانیایی صحبت می كنند(١٠). این اربرش ها، همواره خود را همچون پلی بین دو ساحل میترانه به شمار می آورند. پس از فروپاشی رژیم های كمونیستی بسیاری از اتباع آلبانی به این دهات اربرش آمده اند تا آن جا زندگی گنند و معمولا به راحتی پذیرفته شده اند. و به هنگام بحران كوسوو به نفع پناهندگان بسیج شدند. پروفسور دوناتو مازو یكی از اركان تجدید حیات اربرش از خود می پرسد؛ چه كسی می داند از پنج قرن پیش چند آلبانیایی در دریا مرده اند.

جهت بسط و توسعه سیاستی منسجم و كارآ برای حفاظت از محیط های طبیعی و جلوگیری از خطرات زیست محیطی؛ جهت صیانت از هوویت شكنندة جوامع ساحل نشین؛ می بایستی كه آدریاتیك دیگر مرز نباشد و تماما تبدیل به یك دریای داخلی اروپا شود. پیوستن اسلوونی به اتحادیة اروپادر روز اول ماه مه گذشته و پیوستن احتمالی كرواسی در تاریخی نامشخص، در این جهت حركت می كند مگر آن كه آدریاتیك به وضعیت کنونی اش یعنی محیط حفاظت شده ای برای ثروتمندان اروپا ادامه دهد

1- The population of Albania in 2001 , Tirana, instituti statistikes, 2001

2- Paolo Raffone, L Europe peut elle oublier l Albanie? Le monde diplomatique septembre 1997

3- Industrie pétrolière: monopole exorbitant pour une société italienne en Albanie; http:/www. Balkans. Eu. Org/article 4380.html

4- Monténégro: privatisation en famille des plus beaux hôtels ; http:/ www.balkans.eu.org/article 4340.html

5- Monténégro ; privatisation en famille des plus beaux hôtels ; http:/ www.balkans.eu.org/article4340.html

6- Monténégro ; les galériens de jugooceanija en grève de la faim, http:/www.eu.balkans. eu.org.article 3223.html

7- Joseph Krulic, le problème de la delimitation des frontières slovéno-croates dans le golfe de piran, in Balkanologie, Paris,VI,1-2, 2002, pp.69-73

8- The Adriatique sea. A sea at risk, a unity of purpose, Athènes, Religion,Science and Environment,2003, et David G. Smith, “The overall environmental situation in the Adriatic Sea

9-Pierre cabanes (sous la direction de), Histoire de LAdriatique, seuil, Paris, 2001

10- Alain Ducellier et al., Les chemins de lexil. Bouleversement de lEst européen et migrations vers louest à la fin du Moyen Age, Armand Colin, Paris, 1992

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 25 اسفند 1388    | توسط: علی خدامرادی    | طبقه بندی: دریاها، استراتژیک بین الملل،     | نظرات()