تاپیش از فروپاشى اتحاد شوروى, تنها دو كشور ایران و شوروى در حاشیه دریاى خزر حضور داشتند.((1)) بر اساس فصل 11 قرار داد 1921, هر دو كشور به طور مساوى حق كشتى رانى آزاد با پرچم خود در این دریا را دارا بودند.((2)) قرار داد 1940, میان ایران و شوروى نیز دریاى خزر را دریاى مشترك بین دو كشور مى شناخت. در عین حال, عملا به جز قسمت كمى از دریا كه شاخص آن, خطى بود كه از خلیج حسن قلى از جنوب شرق دریا به دهانه رود آستارا در غرب كشیده مى شد و در اختیار ایران بود, روس ها بقیه دریا را تحت حاكمیت خود قرار داده بودند.((3))
در زمان جنگ سرد بین آمریكا و شوروى, دریاى خزر بیان گر مشكل امنیتى خاصى بین دو بلوك نبود. البته به دلیل وابستگى محمد رضا شاه به غرب, آمریكا با كار گذاردن دستگاه هاى استراق سمع در مرزهاى ایران و شوروى, تحركات روس ها در عمق خاك آن كشور را زیر نظر داشت.
بازى استراتژیك در منطقه خزر:
فروپاشى اتحاد شوروى, تعداد كشورهاى حاشیه خزر را به پنج كشور افزایش داد. به جز حضور ایران در حاشیه جنوبى, كشورهاى فدراسیون روسیه, قزاقستان, تركمنستان و آذربایجان در سواحل شمالى, شرقى و غربى دریا پدید آمدند.((4)) در ابتدا, منطقه خزر با مسائل امنیتى ویژه اى براى كشورهاى حاشیه خود برخورد نكرد; اما با گذشت زمان و به دلایل مختلف, این منطقه در كانون توجه جهانى قرار گرفت. در روسیه, با خروج روس ها از حالت كماى ناشى از فروپاشى و پایان سریع ماه عسل روابط گرم با غرب به دلیل نومیدى روز افزون از غرب و كمك هاى آن براى رهایى از بحران اقتصادى, غرب گرایى در سیاست خارجى فرو كش كرد و نگرش هاى ملى گرایانه اهمیت یافته و روس ها مخالفت خود را با گسترش ناتو به شرق ابراز داشتند.
در غرب, دوباره خطر روسیه گوشزد شد و این سخن كه روسیه نه برادر ماست و نه دوست ما تكرار گردید. هر چند اتحاد شوروى فرو پاشیده بود; اما روسیه سلاح هاى پیشرفته و مخربى در اختیار داشت. به علاوه, از امكانات بالقوه مناسبى براى توسعه برخوردار بوده و مى توانست مجددا به عنوان یك قدرت بزرگ معارض با غرب ظاهر شود. در این شرایط, آمریكا براى دست یابى به سه هدف; یعنى: محدود كردن روسیه, ((مهار ایران))((5)) وسلطه بر منابع انرژى دریاى خزر كه در سال هاى گذشته اخبار و گزارش هاى زیادى درباره كشف ذخایر بزرگ نفتى در این حوزه منتشر شده است.((6)) به تكاپو افتاد.
آمریكا اكنون در تلاش است تا با حضور روز افزون در مناطق آسیاى مركزى و قفقاز و به ویژه حوزه خزر, از یك طرف, روسیه را بار دیگر به فروپاشى بكشاند; به گونه اى كه برخى در غرب گفته اند, روسیه باید به 50 كشور تقسیم گردد; و از سوى دیگر, با ایجاد كانون هاى بحران از سمت شمال و حضور نظامى در كشورهاى شمالى, ایران را تحت محاصره یا فشار قرار دهد. و به علاوه, با سلطه بر منابع انرژى منطقه از كسب این ماده حیاتى در آینده اطمینان یابد. به اعتقاد بعضى از صاحب نظران مسائل ژئوپلتیك, در سال هاى گذشته درباره میزان انرژى موجود در حوزه دریاى خزر زیاده روى شده و هدف از طرح آن, بستن قرار دادهاى فراوان نفتى با كشورهاى منطقه به منظور مشروعیت بخشیدن به حضور و دخالت در آن جا بوده است. بر این اساس, آمریكا در تلاش براى رساندن ناتو به منطقه است و مى خواهد با امضاى قرار دادهاى مختلف نفتى, چنین ادعا كند كه در این منطقه داراى منافع است. و الا قرار دادهایى مانند قرار داد باكو ـ جیحان یا قرار داد عبور گاز تركمنستان از بستر دریاى خزر به دلایلى مانند: طولانى شدن مسیر عبور لوله ها نسبت به مسیر ایران, مسائل امنیتى (عبور از مناطق ناامن مانند كردستان تركیه), عمق زیاد دریا (در مورد گاز تركمنستان) و... قابلیت اجرایى ندارند و در صورت اجرا, نفت و گاز صادراتى از آن ها بسیار گران تمام خواهد شد. در این راستا, پاكستان و تركیه هم نقش مهمى بر عهده گرفته اند. پاكستان دم ناتو خواهد بود كه از طریق افغانستان با آسیاى مركزى مرتبط مى شود و تركیه نیز پاى دوست قابل اعتماد آمریكا یعنى اسرائیل را به منطقه باز مى كند.((7))
به هر حال, چه گزارش هاى مربوط به وجود ذخایر نفتى در منطقه خزر درست باشد و چه غلط, تلاش هاى آمریكا براى كشاندن پاى ناتو به منطقه و حضور مستقیم در آن جا براى دست یابى به اهداف راهبردى خود, آشكار است.
علاوه بر اهدافى كه پیش از این آمد, شاید آمریكا بر اساس نظر برخى از نویسندگان ـ كه گفته اند اتحاد احتمالى چهار كشور چین, روسیه ایران و هند((8)) كه منطقه وسیعى از آسیاى شرقى تا اقیانوس هند و خلیج فارس (كه گلو گاه عبور انرژى به غرب است) را در برمى گیرند, منجر به ظهور عصر آسیایى و فروپاشى سلطه و نفوذ آمریكا در مناطق مختلف خواهد شد ـ در تلاش است تا با گسترش ناتو به آسیاى مركزى و قفقاز و ادامه آن تا پاكستان, ایران را از سمت شمال و شرق, از این كشورها جدا سازد.
ایران به دلیل موقعیت ویژه و استراتژیك, نفوذ در میان مسلمانان, منابع غنى و ضدیت با سلطه غرب در این لیست قرار گرفته است. ایران, حلقه اتصال منطقه خلیج فارس, مناطق آسیاى مركزى و قفقاز و منطقه غرب آسیاست. وجود منابع فراوان و دیر پاى انرژى در خلیج فارس ـ به طورى كه در مقایسه با جهان غرب كه منابع نفتى اش در آینده نه چندان دور به اتمام مى رسد, منابع نفتى خلیج فارس حدود یكصد سال دیگر دوام خواهد داشت ـ بر اهمیت ایران مى افزاید. سه كشور دیگر نیز به دلیل موقعیت, وسعت, جمعیت, تكنولوژى, منابع و دیدگاه ضد غربى, در لیست فوق قرار گرفته اند.
جنبه هاى مختلف منافع ملى ایران و تهدید علیه آن در منطقه خزر:
منافع ملى را مى توان بهترین شرایط و وضعیت براى یك ملت تعریف نمود. بنابراین مى تواند جنبه هاى اقتصادى, سیاسى امنیتى و غیره داشته باشد كه البته این جنبه ها عمیقا با یكدیگر مرتبطاند.
<
الف ـ جنبه هاى اقتصادى
موقعیت جغرافیایى ایران و قرار گرفتن این كشور بین روسیه, آسیاى مركزى و قفقاز و دریاى خزر از یك سو و خلیج فارس و اقیانوس هند از سوى دیگر, و راه نداشتن كشورهاى شمالى به دریاهاى آزاد ((9)) و مسیر مناسب شمال به جنوب و شرق به غرب كشور ما نسبت به سایر مسیرها به دلیل فاصله كوتاه تر و ضریب امنیتى خوب, ایران را در یك موقعیت ارزنده براى بر قرار كردن ارتباط كشورهاى مذكور با دریاهاى بین المللى از طریق راه آهن و راه هاى شوسه و عبور لوله هاى نفت و گاز این كشورها به سوى بازارهاى بین المللى در آسیا و اروپا قرار داده است.
یكسانى هاى فرهنگ و تمدن ایران با كشورهاى شمالى نیز مى تواند به حفظ و ارتقاى منافع فرهنگى, امنیتى و تجارى ایران در این كشورها كمك كند. این یكسانى ها در بعضى از این كشورها مانند آذربایجان كه بیش تر مردم آن شیعه اند و تاجیكستان كه فارس زبان است, آشكارا وجود دارد.
به طور كلى, حفظ منافع اقتصادى ایران در منطقه, در گرو عبور لوله هاى نفت و گاز كشورهاى شمالى از خاك ایران, تبدیل راه هاى آهن و شوسه ایران به مسیر اصلى عبور این كشورها به سمت خلیج فارس و اقیانوس هند و اروپا, كسب سهم عادلانه اى از نفت و گاز موجود در منطقه خزر توسط ایران و وجود زمینه هاى مناسب براى همكارىهاى اقتصادى و صادرات كالاهاى ایرانى به این كشورهاست. در همه این موارد, دشمنان یا رقباى ایران, منافع كشور ما را مورد تهدید قرار داده اند كه تلاش هاى آمریكا در عبور لوله هاى نفت و گاز از بستر دریاى خزر و كشورهاى آذربایجان, گرجستان و تركیه, تلاش پاكستان و طالبان به تبدیل كشورهاى افغانستان و پاكستان به مسیر اصلى عبور كالا و مسافر از كشورهاى آسیاى مركزى به سواحل اقیانوس هند, بستن قرار دادهاى نفتى براى استخراج نفت از مناطقى از دریا كه در صورت توافق بر سر یك رژیم حقوقى عادلانه در دریاى خزر باید در اختیار ایران قرار گیرد و سرازیر شدن سیل كالاهاى مصرفى از تركیه و سایر نقاط به این كشورها, از این قبیل اند.
<
ب ـ جنبه هاى سیاسى امنیتى:
در حال حاضر تهدیدهاى امنیتى علیه ایران در منطقه خزر به صورت تلاش هاى مختلف دیده مى شود:
1 ـ گسترش نفوذ ناتو به ویژه آمریكا (و تركیه و اسرائیل) در منطقه
گسترش ناتو به شرق و سپس به منطقه خزر((10)), این كشورها را زیر چتر حمایتى كشورهاى غربى به ویژه آمریكا قرار مى دهد و بر موقعیت نسبى مساعد ایران در این منطقه تإثیر منفى بر جاى مى نهد; به گونه اى كه استقرار دائمى بخش قابل توجهى از نیروهاى نظامى در مرزهاى شمالى كشور را لازم و صرف امكانات بسیارى را مى طلبد. به علاوه این امر, به اجبار بر دیدگاه و روابط خارجى كشورهاى منطقه در رابطه با ایران تإثیر مى نهد و زمینه سردى روابط و احتمالا مواجهه با یكدیگر در شمال را گسترش مى دهد. این همان چیزى است كه آمریكا و اسرائیل براى ((مهار انقلاب اسلامى)) به دنبال آن هستند.
این حضور همچنین به پذیرش الگوى حكومتى تركیه, در مقابل حكومت دین مدار در ایران بر رژیم لائیك تإكید دارد, كمك مى كند. هر چند پان تركیسم كه تركیه محرك آن است, به دلایل مختلف از جمله: مشكلات فراوان دولت تركیه (مانند: مسإله كردها, اختلافات با ارمنستان و ((11)) مسإله ارامنه, اختلافات با یونان بر سر قبرس و دریاى اژه((12)), اختلاف سوریه با تركیه بر سر خلیج اسكندرون, اختلافات تركیه و عراق و تلاش روس ها براى به دست آوردن كنترل بر تنگه هاى بسفر و داردانل), فرهنگ هاى متفاوت مللى كه ریشه زبانى ترك دارند و گرایش هاى ملى گرایانه در آنها و بى توجهى آنها به شعار پان تركیسم, دورى جغرافیایى این سرزمین ها و حساسیت و مخالفت قدرت هاى بزرگى مانند چین و روسیه با این امر, امكان تحقق ندارد; اما در هر صورت ویژگى هاى زبانى, دست آویزى براى نفوذ تركیه به كشورهایى مانند آذربایجان, تركمنستان... به شمار مى رود. نفوذ تركیه در كشورهاى منطقه با توجه به نوع رژیم سیاسى این كشور, روابط گرم دولت تركیه و رژیم صهیونیستى ـ كه در تلاش مستمر براى نفوذ در منطقه است ـ براى ایران حاوى تهدیدات امنیتى است.
2 ـ گسترش حركت هاى داراى خط مشى طالبان
هر چند نمى توان همه مبارزین مسلمان در آسیاى مركزى و قفقاز را وهابى و داراى خط مشى طالبان تلقى كرد, ولى اخیرا گزارش مختلفى در مورد فعالیت هاى گروه هاى وهابى در داغستان, چچن, ازبكستان و قرقیزستان منتشر شده و گفته شده است كه چریك هاى فعال در این منطقه, از حمایت طالبان, پاكستان و محافلى در عربستان برخوردار بوده و از سوى آنان حمایت مالى و تسلیحاتى مى شوند.((13))
تا زمانى طولانى, شیعیان ایرانى از سمت شرق, مورد تجاوز و كشتار ازبكان و از سمت غرب, مورد حمله عثمانى ها بودند. ظهور و استقرار دولت صفویه در سال 1501 م. وضعیت را دگرگون ساخت و شیعیان با كنترل بر دستگاه حكومتى و گسترش ایده تشیع, ایمن گردیدند. گسترش حركت هاى داراى خط مشى طالبان در منطقه, با توجه به دیدگاه خاص این گروه افراطى در مورد تشیع و ایران, براى ایران تهدیدات امنیتى فراوانى به همراه خواهد داشت.
3 ـ عبور كاروان هاى مواد مخدر از منطقه
عبور كاروان هاى مواد مخدر از منطقه خزر بر امنیت منطقه تإثیر منفى بر جاى مى نهد, به گونه اى كه به دلیل باز شدن پاى قاچاقچیان بین المللى در منطقه و وابستگى آن ها به دولت هاى برون منطقه اى نظارت دائمى و صرف امكانات گسترده براى مبارزه با آن ها را الزامى مى كند. بر اساس گزارش برنامه كنترل مواد مخدر سازمان ملل متحدUNDCP) ), دو مسیر انتقال موارد مخدر در حوزه خزر عبارتند از:
1 ـ مسیر قزاقستان, روسیه, اوكراین, مولداوى, تركیه;
2 ـ مسیر ازبكستان, تركمنستان, دریاى خزر, آذربایجان, گرجستان, تركیه((14)).
<
ج ـ جنبه هاى زیست محیطى
شتاب جمهورىهاى تازه استقلال یافته در بهره بردارى از منابع دریاى خزر, باعث غفلت از منابع ارزشمند آبى دریا شده و مشكلات زیست محیطى پدید آورده است; به طورى كه گفته مى شود طى ده سال پس از فروپاشى اتحاد شوروى, تنها حدود یك میلیون تن نفت خام وارد دریا شده است. جمهورى آذربایجان سالانه 3500 تن آلاینده شیمیایى و 400 ـ 300 میلیون متر مكعب فاضلاب صنعتى وارد خزر مى كند. قزاقستان, روسیه (از طریق رودولگا) و تركمنستان نیز مقادیر زیادى آلاینده وارد دریا مى كنند. این در شرایطى است كه هنوز لوله هاى نفتى از بستر دریا كشیده نشده اند. ورود فزاینده آلاینده ها از سوى این كشورها به دریاى خزر, این دریا را در آستانه یك فاجعه زیست محیطى قرار داده; به صورتى كه خطرات آن به ویژه منافع كشور ما را ـ به دلیل لطمه زدن به شرایط مناسب موجود رشد آبزیان مانند خاویار و غیره در آب هاى ایران ـ تهدید مى كند.
در پایان, اهمیت روز افزون منطقه اى و جهانى حوزه خزر و تهدیدات بالقوه و بالفعل موجود در این حوزه علیه جمهورى اسلامى ایران, توجه بیش تر مسوولان سیاسیت خارجى كشور به حوزه خزر و انجام پژوهش هاى عمیق در زمینه تاریخ, جغرافیا, فرهنگ, اقتصاد, روابط خارجى, حكومت, نخبگان فكرى و سیاسى كشورهاى منطقه آسیایى مركزى و قفقاز و اهداف راهبردى و تاكتیكى كشورهاى برون و درون منطقه اى توسط محافل علمى را مى طلبد.
پى نوشت ها:
1 ـ هیچ دریایى در جهان دیده نشده است كه به اندازه این دریا نام هاى گوناگون داشته باشد. این نام ها یا منتسب به نام قبایل و اقوام ساكن اطراف دریا در طول تاریخ مى باشد و یا آن كه از نام مناطق و شهرهاى اطراف آن گرفته شده است. تعدادى از این نام ها عبارتند از: دریاى كاسپینCaspian sea , دریاى دیلم (یا دیلمان), دریاى گیلان, دریاى خزر, دریاى طبرستان, دریاى استرآباد, دریاى خراسان, دریاى قزوین, دریاى آبسكون و دریاى گرگان. این دریا امروزه میان اروپائیان به كاسپین و میان ایرانیان به خزر یا مازندران مشهور است.
دریاى مازندران داراى حدود 1200 تا 1260 كیلومتر طول, 200 تا 550 كیلومتر عرض و 424000 كیلومتر مربع مساحت است. عمق متوسط آن در قسمت شمالى, حدود 6/2 مترى مى باشد. 45 قسمت ژرفاى كم تر از 10 متر دارد. درقسمت جنوبى, عمق متوسط دریا حدود 325 متر است و عمق دریا در این جا گاهى به 960 تا 1000 متر مى رسد. همچنین از 6380 كیلومتر طول ساحل این دریا, حدود 992 كیلومتر متعلق به ایران است.
رجوع كنید به: ربیع بدیعى, جغرافیاى مفصل ایران, 3 جلد, (تهران: اقبال, 1362), ج1, صص 129 ـ 131.
2 ـ حاتم قادرى, پژوهشى در روابط ایران و روسیه شوروى یا قرار داد 1921, دو جلد, (تهران: بى نا, 1359), ص 116.
3 ـ امروزه, ایران و روسیه مى گویند كه خط حسن قلى ـ آستارا هیچ گاه مرز رسمى دو كشور نبوده و قرار دادهاى 1921 و 1940, خزر را دریاى مشترك مى شناسد. قدمت روابط ایران و روسیه حدود چهار صد سال است. این روابط با مإموریت اندى بیك به مسكو به عنوان سفیر سلطان محمد خدا بنده آغاز شد و با فراز و نشیب هایى همراه بوده است. مطامع استعمارى روسیه تزارى و سپس ایدئولوژى كمونیستى و مطامع اتحاد شوروى سد راه توسعه روابط بود. در این رابطه یكى از منابع آورده است:
روس ها در چشم ایرانیان, چهره تاریخى مثبتى ندارند. ایرانیان آن ها را مهاجمینى مى نگرند كه همواره در طول تاریخ, چشم طمع به خاك ایران داشته اند و از هر فرصتى براى تجاوز به ایران بهره گرفته اند. در چشم ایرانیان, روس ها در كنار انگلیسى ها از اصلى ترین عوامل توسعه نیافتگى و عقب ماندگى كشورند. اما خصومت دیگر ایرانیان, این است كه دوست دارند از تاریخ درس بگیرند و به آینده بنگرند.روس ها نیز باید ثابت كنند كه چهره روسیه با چهره تاریخى شان متفاوت خواهد بود.
سید رسول موسوى, روس ها در چشم ایرانیان, آسیب شناسى روابط ایران و روسیه, فصلنامه مطالعات آسیاى مركزى و قفقاز, شماره 12, زمستان 1374, ص .
4 ـ با فروپاشى اتحاد شوروى, دشمن غول پیكر تاریخى ایران كه به هر دلیل, از جمله: رسیدن به آب هاى گرم خلیج فارس و اقیانوس هند همیشه مترصد فرصتى براى ضمیمه كردن بخش هایى از خاك ایران به خود بود و در برخى از نقاط به طور مستقیم حدود 1000 كیلومتر در خاك ایران پیش رفته و آن را ضمیمه خاكش كرده بود, مضمحل گردید و فدراسیون روسیه جدید التإسیس نیز دیگر با ایران مرز مشترك زمینى نداشت. بنابراین, موقعیت نسبى ایران بهتر شد. كمى بیش از یك دهه قبل از آن نیز پیروزى انقلاب اسلامى, باعث بستن شیرهاى گاز كه روس ها مبلغ ناچیزى در مقابل دریافت آن مى پرداختند و نیز لغو مواد 5 و 6 قرار داد 1921 كه از جمله استقلال ایران را مخدودش مى كردند, شد.
5 ـ اصطلاحى كه آمریكایى ها براى مبارزه با انقلاب اسلامى و گسترش اندیشه ها و آرمان هاى آن به كار مى برند.
6 ـ در دریاى خزر, سه حوزه نفتى شناخته شده است: 1ـ حوزه هاى خزر شمالى در محدوده روسیه; 2 ـ حوزه خزر میانى, كه در منطقه قفقاز و ناحیه ترسك و قره بغاز در شرق دریا واقع گردیده است; 3 ـ حوزه خزر جنوبى, كه از سواحل آبى آذربایجان تا ناحیه كورالى ـ انزلى تا غرب تركمنستان ادامه دارد و بیش ترین ذخایر نفتى را داراست. برخى منابع تخمین زده اند كه در چهار جمهورى آذربایجان, تركمنستان, قزاقستان و ازبكستان, حدود 2/5 تا 3 تریلیون دلار گاز و نفت هست كه به 50 تا 70 میلیارد دلار سرمایه جهت استخراج نیاز دارد.
7 ـ پیروز مجتهد زاده, شمال از طریق شمال, روزنامه انتخاب, 31 / 1 / 78, ص 5.
8 ـ البته در عمل ممكن است چنین اتحادى هرگز به وقوع نپیوندد, اما احتمال وقوع آن, دولتمردان آمریكایى را آزار مى دهد. همچنین بستن اتحاد استراتژیك بین یك قدرت متوسط با قدرت هاى بزرگ, ممكن است به همان اندازه كه باعث تقویت یك كشور در مقابل رقبایش شود, براى استقلال آن كشور, تهدید كننده نیز باشد.
9 ـ روسیه از این مسإله استثناست. این كشور كه در قسمت هاى شرق, شمال و غرب خود با دریاهاى آزاد راه دارد; اما در عین حال, این كشور در هر سه ناحیه با مشكلاتى مواجه است. ارتباط دریایى روسیه در شرق به مراكز حیاتى جهان بسیار دور است و توسط تنگه هایى كه در اختیار روسیه نیست ـ به جز یك تنگه كه در اختیار ژاپن و روسیه است 10ـ محدود مى شود. در شمال, یخ بندان هاى قطبى و در غرب نیز تنگه هاى بسفر و داردانل, ارتباط دریایى این كشور را محدود مى سازند.
11 ـ این گسترش به آرامى و قدم به قدم و تحت عنوان در خواست خود كشورها صورت مى گیرد. مانور نظامى قزاقستان و آمریكا در 1376, نفوذ روز افزون كارشناسان آمریكایى و اسرائیلى در تركمنستان, قزاقستان و آذربایجان و دعوت حیدر على اف, رئیس جمهور آذربایجان از ناتو براى ایجاد پایگاه در این كشور, در همین راستا صورت گرفته است.
رجوع كنید به: از سرباز روسى دیگر خبرى نیست, گفت و گو با عباسعلى حسن الف, سفیر آذربایجان در ایران, روزنامه انتخاب, 30 / 2 / 78, ص 5.
12ـ ارمنستان نسبت به نیمى از تركیه ادعا دارد.
13 ـ یونان و تركیه به جز مسإله قبرس, در مورد جزایر دریاى اژه به دلیل كشف نفت در این منطقه و میزان آب هاى سرزمینى با یكدیگر, اختلاف دارند.
14 ـ به عنوان نمونه, ر.ك.به: چالش سیاسى ـ مذهبى در حاشیه خزر, روزنامه آفتاب امروز, ص 10 و روزنامه انتخاب, 26 / 12 / 78.
15 ـ مهرداد محسنین, افق هاى همكارى ایران و روسیه در آسیاى مركزى و قفقاز, فصلنامه مطالعات آسیاى مركزى و قفقاز, پیشین, ص .
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 25 آذر 1388 | توسط:
علی خدامرادی | طبقه بندی:
دریاها،
تاریخ روابط سیاسی ایران،
مسائل استراتژیک ایران، |
نظرات()