در آمدی بر مشاركت علما در ساختار دولت صفوی (قسمت چهارم)
) رسالة تعیین المخالفین لامیرالمؤمنین، ص 4 به نقل از حیاة المحقق الكركی، ج 2، ص 485
8) ریاض العلماء، (قم، كتابخانه مرعشی، 1401) ج 3، ص 445 . حاجی نوری با اشاره به این مطلب از كشته شدن سیف الدین احمد بن یحیی بن محمد تفتازانی به دستور شاه اسماعیل یاد میكند و مینویسد پس از ورود محقق كركی به هرات، وی از این كه او را كشتهاند ناراحتشد و گفت: امكان این وجود داشت كه با دلیل و برهان وی را از مذهب تسنن باز دارد و به دنبال آن تمامی خراسانیها و ماوراءالنهریها را به مذهب تشیع وا دارد. اصل این خبر در «تاریخ جهانگشای خاقان» (تصحیح الله دتا مضطر، پاكستان، مركز تحقیقات فارسی ایران و پاكستان، 1986) ص 395 آمده است. میرزا بیك جنابذی هم این حكایت را در «روضة الصفویة» ، ص 247 یاد كرده مینویسد: بعداز كشتن وی - یعنی مولانا احمد بن یحیی تفتازانی شیخ الاسلام هرات، (بنگرید: حبیب السیر، 4/309) به دستور شاه اسماعیل و به دلیل سنیگری او، - خاتم المجتهدین شیخ علی بن عبدالعالی داخل دارالسلطنة هرات گردیده بر قتل وی اعتراض فرمود; چه اگر به قتل نمیرسید خدمتخاتم المجتهدین فرموده بودند كه به حجت و براهین عقلیه و نقلیه وی را از مذهب اهل سنت و بدعت ملزم و ساكت میساخت و از الزام وی جمیع ماوراءالنهر و خراسان به مذهب علیه امامیه اثنا عشریه اذعان مینمودند. از این جهتخدمتشیخ العارفین بر قتل وی متاسف بودند. مرحوم میرزای نوری (خاتمة المستدرك، (چاپ مؤسسة آل البیت، 1420 ق، ج 2، ص 278) این حكایت را از میرزابیك جنابذی نقل كرده است; اما نویسنده «حیاة المحقق الكركی» این نویسنده را با میرزا بیك منشی نویسنده «تاریخ عالم آرای عباسی» خلط كرده نام او را آورده و ارجاع به كتاب او هم داده است! . البته نوری كتاب «روضة الصفویه» را ندیده و مطلب را از ریاض نقل كرده است. مصححان ریاض - كه گویا مطلب را در ریاض چاپی نیافتهاند، به نسخه خطی آن (القسم الثانی: 122) ارجاع دادهاند.
9) بنگرید: رسالة الجعفریة، ص 93; نفحات اللاهوت، ص 194; حیاة المحقق الكركی، ج 1، ص 200 - 201 . این رساله در زمان شاه طهماسب و به دستور وی توسط یكی از شاگردان محقق كركی با نام سید محمد بن ابیطالب موسوی با عنوان لعنیه به فارسی ترجمه شد.
10) عالم آرای صفوی (به كوشش یدالله شكری، ، تهران، 1363) ص 479 . مانند همین مطالب با عبارات دیگر در: عالم آرای شاه اسماعیل (به كوشش اصغر منتظر صاحب، تهران، 1349) ص 516 - 517 آمده است.
11) جهانگشای خاقان، ص 225 .
12) لوامع صاحبقرانی، ج 4، ص 513 .
13) در متن چاپی: جفریه .
14) حبیب السیر، (خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تهران، خیام، 1362) ج 4، ص 609 - 610
15) حبیب السیر، ج 4، ص 610
16) آقای حسون معتقد است نظر افندی خطاست; اما هیچ توضیحی در باره این نكته كه اگر اینها یك نفر باشند بنابر این كركی در سال 928 و 929 در ایران بوده استیا نه، نداده است. وی بر این باور است كه كركی پس از بازگشتبه عراق در سال 918 یا 919 تنها در سال 936 به ایران بازگشت. البته دو اجازه از وی نشانگر آن است كه در ماه صفر و رجب 928 و رمضان 929 در نجف بوده است. حیاة المحقق، ج 1، ص 204 . قابل توجه است كه در متن حبیب السیر تاریخهای یاد شده حروفی است نه عددی كه احتمال خطای نگارشی در باره آنها باشد.
17) فرهنگ ایران زمین، (مقاله «وقفنامه آب فرات از عهد شاه طهماسب» به كوشش ایرج افشار) ج 14، صص 311 - 38 در ص 318 (در متن چاپی «عبدالعالی» .
18) البته از محقق كركی دو اجازه یكی برای علی بن حسن زوارهای با تاریخ جمادی الاولی 939 در هرات و دیگری برای كمال الدین درویش محمد با تاریخ 939 در اصفهان در دست است كه نشان میدهد دست كم تا نیمه این سال در ایران بوده است. بنگرید: حیاة المحقق الكركی، ج 1، ص 210
19) حیاة المحقق الكركی، ج 1، ص 165
20) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 196
21) تاریخ جهان آراء، ص 285 (قاضی احمد غفاری، تهران، 1343) ; روضة الصفویة، ص 409; تكملة الاخبار، (عبدی بیك شیرازی، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1369) ص 66; جواهر الاخبار (بوداق منشی قزوینی، به كوشش محسن بهرام نژاد، تهران، 1380)، ص 159
22) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 237
23) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 236 . طبعا چندان مخفی نبود كه دیگر نتوان آن را شناخت. وقتی صد سال بعد یعنی سال 1040 میرداماد درگذشت، او را در نجف در سردابه جدش یعنی محقق كركی دفن كردند. (بنگرید به مباحثبعدی) .
24) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 238
25) بنگرید: احسن التواریخ، (حسن بیك، روملو، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، بابك، 1357) ص 333; نیز بنگرید: خلاصة التواریخ، ج 1، صص 237 - 238، 297; خلد برین، (واله اصفهانی، میرهاشم محدث، تهران، بنیاد موقوفات افشار، 1372) صص 427 - 428; وقایع السنین و الاعوام، (عبدالحسین خاتونآبادی، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه، 1352) ص 490; طباطبائی، زمین در فقه اسلامی، ج 2، صص 76 - 77; در باره اختلاف میرغیاث الدین دشتكی با محقق كركی بر سر مساله قبله مساجد عراق بنگرید: فارس نامه ناصری، ج 1، صص 101 - 102; تعلیقات تكملة الاخبار، ص 193 - 194 (در آنجا آمده است كه یكی از علل اختلاف بر سر تغییر قبله مساجد ایران بود كه كركی خواستار آن بود و میرغیاث الدین با آن مخالفت میكرد وبر سر این موضوع نامهای هم از كركی به میرغیاث الدین نقل شده است) . كركی مخالفان دیگری هم در باره فتوایش در تغییر قبله داشت كه از آن جمله شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی بود كه رسالهای با عنوان «تحفة اهل الایمان فی قبلة عراق العجم و خراسان (مرعشی، مجموعه 744) نوشت و ضمن آن به رد عقاید محقق كركی كه از وی با عنوان «شیخنا العلائی» یاد میكند، پرداخت. استرآبادی هم در الفوائد المدنیة (ص 178) شیخ علی كركی را به خاطر تغییری كه در قبلههای مساجد ایران داد، مورد انتقاد قرار داده است. و نیز بنگرید: حیاة المحقق الكركی، ج 1، ص 259 . یك نمونه از این تغییر قبلهها را مؤلف این سطور در مسجد جامع ابرقو ملاحظه كرده كه هم قبله قدیم و هم قبله جدید قابل مقایسه است و به احتمال مربوط به همین دوره میباشد.
26) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 195 .
27) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 296 .
28) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 296 - 297 ; این حكایت در احسن التواریخ ص 248 - 249 به لحاظ تاریخی قدری مشوش آمده است. روملو ذیل وقایع سال 931 این حكایت را آورده و به علاوه آن را در سفر اول محقق كركی عنوان كرده است. به نظر میرسد مطالب وی نادرستباشد.
29) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 297; مقایسه كنید با احسن التواریخ، ص 248 - 249 .
30) تذكره شاه طهماسب، (تهران، شرق، چاپ دوم 1363) ص 14 .
31) خلاصة التواریخ، ج 1، صص 313 - 314; مقایسه كنید با: احسن التواریخ، صص 406، 510 - 511 .
32) جواهر الاخبار، ص 185 .
33) احسن التواریخ، ص 511 . به عكس بوداق منشی، عبارت روملو در ستایش میر شوشتری غلوآمیز است.
34) بنگرید: صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، (رسول جعفریان، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1379) صص 214 - 216 در آنجا متن تصحیح شده این فرمان را بر اساس نسخه دستنویس افندی آوردهایم . نسخه چاپی آن در ریاض فوق العاده مغلوط است. در باره كتاب میرمحمد اشرف بعد از این سخن گفتهایم .
35) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 236 - 237 .
36) خلاصة التواریخ، ج 2، ص 947 .
37) صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج 1، ص 431 - 432 .
38) صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج 1، ص 435
39) همان، ج 1، ص 439 - 440
40) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 237
41) خلاصة التواریخ، ج 2، ص 773 . این كه در سال 926، جمعه 12 ذی قعده باشد، با تقویم وستنفلد كه اول ماه مزبور را روز شنبه دانسته (تقویم تطبیقی هزار و پانصد ساله هجری، ص 186) سازگار نیست; چه در آن صورت چهارشنبه 12 ذی قعده است؟ اما تاریخ تولدی كه محقق كركی برای فرزندش نوشته روز تولد را نهم ذی قعده دانسته: «تاسع ذی القعدة الحرام عام 926» و روز هفته را معین نكرده است. بنگرید: احیاءالداثر «طبقات اعلام الشیعة، قرن 10» ، (به كوشش علی نقی منزوی، قم، مؤسسة اسماعیلیان) ص 122 - 123 . استاد روضاتی مرقوم فرمودند: در جایی بدون یاد ازماخذ، تولدش را شب جمعه دهم ذیحجه یادداشت كردهام .
42) نام پدرش حسین بن علی بن محمد بن عبدالعالی است. بدین ترتیب نام نیای خویش را روی فرزندش گذاشته است.
43) در منابع دوره صفوی، در بسیاری از موارد، به غلط، به شیخ علی كركی، عبدالعالی اطلاق میشود. از جمله بنگرید: از شیخ صفی تا شاه صفی «تاریخ سلطانی» ، (سید حسن استرآبادی، تصحیح احسان اشراقی، تهران، 1366) ص 157
44) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 154 (به كوشش ایرج افشار، تهران، امیر كبیر، 1334) . همین عبارت را واله با تحریر جدیدی آورده است. بنگرید: خلد برین، ص 430 .
45) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 458 .
46) بنگرید: امل الامل، (شیخ حر عاملی، تحقیق سید احمد اشكوری، نجف، مطبعة الآداب، 1385 ق). ج 1، ص 110 . نسخهای از این رساله در كتابخانه دانشگاه تهران به شماره 3597 وجود دارد كه به اشتباه به محقق كركی نسبت داده شده است.
47) ریاض العلماء، ج 3، ص 132 - 133 و بنگرید: حیاة المحقق الكركی، ج 1، ص 106 - 107 .
48) بنگرید: خلاصة التواریخ، ج 2، ص 626، 712 .
49) نقاوة الاثار، محمد بن هدایت الله افوشتهای، به كوشش احسان اشراقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1373) ص 41 .
50) ریاض العلماء، ج 3، ص 133 .
51) خلاصة التواریخ، ج 2، ص 773; ریاض العلماء، ج 3، ص 132 - 133 .
52) خلاصة التواریخ، ج 2، ص 773 .
53) نقد الرجال، تفرشی، ص 188 .
54) هفت دیوان محتشم كاشانی، (تهران، تصحیح نوائی، صدری، میراث مكتوب، 1380) ج 1، صص 412 - 415 .
55) مع الاسف مصحح كتاب نه تنها متوجه نشده بلكه در توضیحاتی هم كه در صفحه 1686 آمده، چندین خطا مرتكب شده و وی را با محقق كركی درهم آمیخته است.
56) هفت دیوان محتشم، ج 2، ص 1620 - 1621 . بر اساس محاسبه مصحح، این ماده تاریخ، سال 993 را نشان میدهد.
57) هفتدیوان محتشم، ج 2، ص 1544 - 1545 .
58) ریاض العلماء، ج 1، ص 260 .
59) دوازده رساله فقهی در باره نماز جمعه، ص 183 .
60) در المنثور من الماثور و غیر الماثور، (علی بن محمد بن حسن بن شهید ثانی، قم، مرعشی، 1398 ق)، ج 2، ص 245 .
61) شرح حال سید ضیاءالدین ابیتراب حسن پدر سید حسین كركی را بنگرید در: ریاض، ج 1، ص 165; روضات الجنات، (آیت الله محمد باقر موسوی اصفهانی چارسوقی، قم، مكتبة اسماعیلیان، 1391 ق) ج 2، ص - 295 - 294 . وی استاد شهید ثانی، حسین بن عبدالصمد و شمار دیگری از فقیهان آن روزگار بوده است. افندی در شرح حال سید حسین كركی، نام پدرش را سید ضیاءالدین ابیتراب آورده اما در حاشیه همانجا افزوده است كه گویا پدرش بدراالدین حسن (بن سید جعفر بن فخرالدین حسن بن ایوب بن نجم الدین حسینی عاملی كركی) فرزند خالوی محقق كركی بوده است. نیز بنگرید: امل الامل، ج 1، ص 56 . گفتنی است كه سید حسین كركی در كتاب «دفع المناواة» نام پدر خویش را ضیاءالدین ابیتراب حسن آورده است. بنگرید: فهرست كتابخانه مجلس شورای اسلامی، (عبدالحسین حائری)، ج 10، ص 2158 . در باره این كه آیا سید حسین بن بدرالدین حسن با سید حسین بن ضیاءالدین حسن دو نفر هستند یا یك نفر، بنگرید به اعیان الشیعة، ج 5، ص 474 - 475 . وی تلاش كرده است دو سید حسین معرفی كند: یكی سید حسین كركی سبط محقق كركی . دیگری سید حسین كركی پدر میرزا حبیب الله صدر . این در حالی است كه شیخ حر و افندی یك سید حسین بیشتر معرفی نكردهاند. آقا بزرگ هم آنها را دو نفر دانسته است! محتمل قوی بلكه مسلم چنان است كه بدرالدین حسن عالم دیگری بوده است كه به خطا سید حسین كركی معروف به خاتم المجتهدین به او منسوب شده است; نه این كه دو نفر با نام سید حسین بودهاند كه یكی فرزند بدرالدین و دیگری فرزند ضیاءالدین بوده است. خواهیم دید كه در تمامی شرح حالهای كوتاهی كه برای میرزا حبیب الله صدر نوشته شده، وی را فرزند سید حسین مجتهد كركی یعنی همان سبط محقق كركی دانستهاند. نویسنده حیاة المحقق الكركی بدون تامل در این باره، به طور كلی از آوردن شرح حال احوال میرزا حبیب الله صدر و فرزندانش، به گمان این كه ربطی به سید حسین كركی ندارند، صرف نظر كرده است.
62) ریاض، ج 2، ص 63 .
63) خلد برین، ص 414 .
64) خلاصة التواریخ، ج 1، ص 555 .
65) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 145; خلدبرین، ص 414 .
66) افندی مینویسد كه وی مدتی در قزوین بوده و سپس در اردبیل شیخ الاسلام شده است. ریاض، ج 2، ص 65 .
67) ریاض العلماء، ج 2، صص 66 - 67 . نسخهای از این كتاب در كتابخانه مجلس (فهرست، ج 10، ص 2157) معرفی شده است. به نوشته فهرست نویس، وی این كتاب را در سال 957 تمام كرده است. كتاب یاد شده دارای سه مرصد است و مرصد نخست آن در باره مساوی بودن امام علی با پیامبر (ص) به جز امر نبوت است. این كتاب، توسط زین العابدین علی بن عبدالمؤمن به فارسی درآمده (با تاریخ 976) كه نسخهای از آن در كتابخانه مجلس موجود است. (فهرست، همانجا) به علاوه نسخه دیگری هم از دفع المناواة در دانشگاه تهران موجود است. در مجموعهای كه نسخه دفع المناواة در آن قرار دارد، كتابچهای هم با عنوان «رسالة فی النیابة» از سید حسین كركی در آن آمده كه مبحثی فقهی است. همچنین رسالههای دیگر مؤلف در این مجموعه عبارت است از: رسالة فی [تعیین] یوم قتل عمر، المقدمة الاحمدیة، رسالة توحید و اثبات واجب (برای سام میرزا پسر طهماسب كه برای تحصیل به حجره او میآمده است)، رساله در حكم ذبائح اهل كتاب، تیاسر القبلة، الاشراف علی سیادة الاشراف در باره سادات و حقوق آنها، رسالة فی استقبال القبلة . (در فضائل السادات اثر میرمحمد اشرف علوی از سیاة الاشراف مطالبی نقل كرده است. بنگرید: ص 71)
68) اگر این تاریخ، تاریخ تالیف رساله اللمعة باشد، وی آن را سه سال پس از رساله شهید ثانی در باره وجوب عینی نماز جمعه نگاشته و از آنجا كه شهید ثانی رسالهاش را در رد رساله محقق كركی در باب وجوب تخییری نماز جمعه نوشته بوده است، سید حسین در این رساله به دفاع از جد مادریاش برخاسته است. نظر افندی همین است. بنگرید: ریاض، ج 2، ص 66 . گذشت كه سید حسن كركی هم رسالهای در نقد رساله شهید ثانی نوشت. بنگرید: دوازده رساله نماز جمعه از روزگار صفوی، (به كوشش رسول جعفریان، قم، 1381) ص 183 به بعد.
69) بنگرید: ذریعه، ج 6، ص 270 .
70) نسخهای از آن در فهرست نسخ خطی كتابخانه آستانه مقدسه قم (دانش پژوه، ص 177 در 196 برگ معرفی شده است. از كتاب یاد شده در فهرستهای معمول، نسخه دیگری معرفی نشده است.
71) فهرست كتب خطی كتابخانههای اصفهان، ص 176 .
72) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 123; از شیخ صفی تا شاه صفی «تاریخ سلطانی» ، ص 93 .
73) شاه اسماعیل دوم، (والتر هینتس، ترجمه كیكاوس جهانداری، تهران، ، 1371) ص 68 - 69 .
74) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 215; از شیخ صفی تا شاه صفی «تاریخ سلطانی» ، ص 98 - 99 . میر سید علی خطیب جد سید حسن استرآبادی مؤلف تاریخ سلطانی بوده و وی شرح مفصلی از این واقعه به دست داده مینویسد: میر سید حسین مجتهد و میر سید علی خطیب استرآبادی جد راقم حروف - رحمة الله علیهما - كه شیعه یك رنگ ائمه هدی علیهم السلام و از دل و جان تبرا و تولا مینمودند، بنابر مصلحت وقت، چند روزی خود را كنار كشیده به تنگنای تقیه گرفتار شدند. همان، ص 99 - 100 .
75) ریاض العلماء، ج 2، ص 72 - 74 وی از رسالهای كه مولی نظر علی از شاگردان شیخ بهایی در باره استادش نوشته بوده است، مطالب جالبی در باره برخورد اسماعیل دوم با سید حسین آورده است. و بنگرید: 133; گفتنی است كه شاه اسماعیل دوم تمایلات سنیگری داشته و به همین دلیل با سیدعمادالدین علی حسینی استرآبادیمشهور به میركلان نیز به دلیل اصرار او در تشیع دشمنی میكرده تا آنكه در نهایتبه قتل وی دستور داده است: ریاض العلماء، ج 4، ص 69، و نك: ص 76 .
76) ریاض العلماء، ج 2، ص 71 .
77) در باره گرایش اسماعیل دوم به این قبیل عقاید و تبعات آن بنگرید: شاه اسماعیل دوم، والتر هینتس، صص 114 - 120 .
78) كتاب نفحات اللاهوت شیخ كركی و تقویت تبرائیان (بنگرید: لؤلؤة البحرین، یوسف البحرانی، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم، نجف، مطبعة الحیدریه، ص 153) نشانگر خطی است كه در دولت صفوی پایدار ماند. افندی به وقت وصف محقق كركی او را چنین میستاید: الفقیه المجتهد الكبیر، العالم العلامة، شیخ المذهب، مخرب دین اهل النصب و النواصب . ریاض، ج 4، ص 441 .
79) ریاض العلماء، ج 2، ص 67، 68 .
80) عالم آرای عباسی، ج 1، ص 369، خلاصة التواریخ، ج 2، ص 867، 1069; از شیخ صفی تا شاه صفی «تاریخ سلطانی» ، ص 132 - 133 .
81) در باره وی كه یكی از مشهورترین صدور دوره صفوی استبنگرید: مثالهای صدور صفوی، صص 14 - 16 .
82) خلاصة التواریخ، ج 2، ص 1086 .
83) در نسخه چاپی مورد استناد: «محلات» .