جهانى شدن و امنیت ملى
در حال حاضر از طریق فرآیند جهانى شدن, بهتر مى توان, تحولات و تغییرات ملى, منطقه اى و بین المللى را توصیف و تحلیل نمود. فرآیندى كه كما بیش تمام قلمروهاى سیاسى, فرهنگى, اقتصادى, امنیتى را در سطوح مختلف در بر گرفته و همه كشورهاى كوچك و بزرگ از پیامدهاى آن متإثر هستند.(1) این فرآیند نه تنها زمینه ساز همانند شدن جهانى; بلكه از عوامل تشدید كننده هویت هاى قومى و ملى نیز محسوب مى شود. از سوى دیگر, پیامدهاى متعارض جهانى شدن, باعث چالش هاى اساسى در فرهنگ, اقتصاد, سیاست و امنیت ملى كشورها گردیده و فرصت هاى نوینى را نیز براى بازشناسى ارزش ها, هویت ها, مرزها و امنیت ملى فراهم نموده است. در عصرى كه انفجار اطلاعات, كامپیوتر و اینترنت و جهانى شدن از مختصات آن است, مطالعه امنیت ملى بدون لحاظ فرآیندها و وضعیت هاى موجود, امكان پذیر نیست. آنچه قابل بررسى است, صرفا به تإثیر فرآیند جهانى شدن بر امنیت ملى مربوط نمى شود; بلكه نگرش به امنیت ملى در متن و قلمرو جهانى شدن است; قلمروى كه همه یا برخى از ابعاد پدیده ها, از جمله امنیت ملى را در بر گرفته و امكان جایگزینى مفاهیم جهانى مانند: اقتصاد جهانى, فرهنگ جهانى و امنیت جهانى را به جاى اقتصاد ملى, فرهنگ و امنیت ملى هر چه بیش تر فراهم ساخته است.
اگر از حیطه مفهوم سنتى امنیت ملى كه ناظر بر فقدان خطر و آسودگى از حملات نظامى دشمن است, خارج شده و به مفهوم جدید امنیت ملى ملتزم شویم, آن گاه گستره پیوند عمیق امنیت در ابعاد اقتصادى, فرهنگى, سیاسى, دفاعى و... با جهان خارج به روشنى محقق مى شود. هر چند در مفهوم نوین امنیت ملى, تعاریف متعددى ارائه شده است; اما همچنان امنیت ملى قبل از همه, مقوله اى ذهنى و ارزشى باقى مانده است. والترلیپمن(2) و تراگر(3) امنیت ملى را حفظ ارزش هاى حیاتى جامعه ذكر كرده اند. در این صورت, جهانى شدن ارزش ها و رسوخ آن در مرزهاى ملى و قرار گرفتن آن در فرآیند جامعه پذیرى, مى تواند در قالب تعارض یا همگنى با امنیت ملى ظاهر شود. مطالعه چگونگى این تلاقى و تإثیر یك جانبه یا تإثیر متقابل نابرابر جهانى شدن و امنیت ملى, هدف مقاله حاضر است. براى این منظور ضمن بیان مفهوم جهانى شدن, از دو مفهوم جامعه پذیرى و آسیب پذیرى جهت فهم چگونگى رابطه جهانى شدن و امنیت ملى بهره مى گیریم. در این حالت, جامعه پذیرى, ناظر برفرآیندهاى پذیرش و انتقال ارزش هاى حیاتى و آسیب پذیرى, به محدودیت ها و موانع حفظ ارزش هاى حیاتى و امنیت ملى مربوط مى شود.
مفهوم جهانى شدن(4)
درباره مفهوم جهانى شدن, اتفاق نظر وجود ندارد. گاهى جهانى شدن, به كوچك شدن جهان و زمانى به رفتارها و ارزش هاى مشابه جهان شمول اطلاق مى شود. از دیدگاه روزنا, (جهانى شدن, فرآیندى است كه در وراى مرزهاى ملى گسترش یافته و افراد, گروه ها, نهادها و سازمان ها را به انجام رفتارهاى یكسان, یا شركت در فرآیندها, سازمان ها یا نظام هاى فراگیر و منسجم وامى دارد.(5) در تعریفى دیگر,
(جهانى شدن, عبارت از گسترش روابط و پیوندهاى گوناگون بین دولت ها و جوامعى كه نظام نوین جهانى را شكل مى دهند,[ مى باشد]. فرآیندهایى كه بنابر آنها, رخدادها, تصمیم ها و فعالیت ها در یك بخش از جهان مى تواند پیامدهاى مهمى براى افراد و جوامع بخش كاملا مجزایى از جهان در برداشته باشد)(6)
از طرفى, بین جهانى شدن و یكپارچگى جهانى(7) تفاوت وجود دارد.
(یكپارچگى جهانى, به وضعیت و شرایطى اطلاق مى شود كه در آن, تمامى شش میلیارد نفر مردم جهان, با محیط و نقش خود به عنوان شهروندان و مصرف كنندگان یا تولید كنندگان (جهانى), ارزش هاى مشتركى را دارا بوده و نفع خود را در اقدام جمعى براى حل مشكلات مشترك خویش جست و جو مى نمایند.)(8)
بر اساس تعاریف فوق, جهانى شدن, زمینه ساز یكپارچگى جهانى مى باشد.
1 ـ جامعه پذیرى(9)
الف: مفهوم جامعه پذیرى
(جامعه پذیرى به مراحلى گفته مى شود كه شخص در آن مراحل, خصوصیات مناسب مورد نیازش را براى عضویت در جامعه به دست مىآورد كه مهم ترین خصوصیات, شناخت از خود به عنوان یك موجود استوار اجتماعى است كه به وسیله هنجارها, نقش ها و روابط با دیگران, هدایت مى شود.)(10)
در تعریفى دیگر, جامعه پذیرى, فرآیندى است كه به وسیله آن, فرد راه ها, افكار, معتقدات, ارزش ها, الگوها و معیارهاى فرهنگى خاص خود را یاد مى گیرد و آنها را جزء شخصیت خویش مى نماید.(11)
جامعه پذیرى در تمام زمینه ها انجام مى گیرد. آن بخش از جامعه پذیرى كه به طرز تلقى و روابط سیاسى فرد با جامعه و نظام سیاسى مربوط مى شود, جامعه پذیرى سیاسى نامیده مى شود.
(جامعه پذیرى سیاسى, فرآیند مستمر یادگیرى است كه به موجب آن, افراد ضمن آشنا شدن با نظام سیاسى از طریق كسب اطلاعات و تجربیات, به وظایف, حقوق و ارزش هاى خویش خصوصا وظایف سیاسى در جامه پى مى برند. در این فرآیند, ارزش ها, ایستارها, نهادها و اعتقادات و آداب و رسوم از جمله مسائل سیاسى, از نسلى به نسل دیگر انتقال مى یابد).(12) در این فرآیند, فرهنگ سیاسى جامعه شكل گرفته, حفظ شده و انتقال مى یابد.
اگر مهم ترین كار ویژه هاى جامعه پذیرى را الگوسازى, انتقال فرهنگ و ارزش ها و ایجاد ثبات و امنیت ملى بدانیم, فرآیند جامعه پذیرى تحت تإثیر دو دسته از ارزش ها قرار مى گیرد, ارزش هایى كه از سطح جهانى شدن و ارزش هایى كه از سطح ملى و محلى شدن سرچشمه مى گیرد.
ب: جهانى شدن و ارزش ها
رسانه ها را مى توان مهم ترین ابزار جهانى شدن ارزش ها دانست رسانه ها از یك جهت منعكس كننده ارزش ها و هنجارهاى جامعه بوده و از طرفى, در ایجاد ارزش ها و هنجارهاى نوین و ترویج ارزش هاى یكسان یا مشابه, نقش موثرى ایفا مى نمایند.
رسانه هاى جمعى كه شرام از آن به عنوان دروازه بانان عقاید نام مى برد(13), با قدرت بسیار گسترده اى كه در اختیار دارند, مى توانند نوع خاصى از ارزش ها را در فرآیند جامعه پذیرى به ذهن انسان ها القا نمایند. میزان موفقیت رسانه ها در جهانى كردن ارزش ها, به نوع وسیله ارتباطى مربوط مى شود. شاید بتوان نظام هاى ارتباطى را به دو طریق, موجد گرایش هاى ارزشى دانست:
(گروهى از ارزش ها به ساختار نظام ارتباطى متعلقند و لاجرم در كار ویژه هاى اجتماعى و محتواى پیام آن, منعكس مى شوند. این گونه ارزش ها را در پاسخ به سوالاتى از این قبیل مى توان یافت; آیا نظام یكسویه است یا دو سویه؟ آیا امكان باز خورد و ارتباط چند جانبه را فراهم مى كند؟ تا چه اندازه از كشش ها و فشارهاى سیاسى و اقتصادى مصون است؟ تا چه حد جواب گوى علایق و عقاید متفاوت جامعه است؟ دومین گروه از ارزش ها به جریان پیام در داخل نظام ارتباطى مربوط مى شود; یعنى معیار و هنجارى كه انتخاب و تنظیم پیام ها, بر اساس آن استوار است)(14)
شاید بتوان فرآیند جریان یك سویه اطلاعات را زمینه مناسبى براى جهانى شدن فرهنگ, ارزش ها, سیاست, اقتصاد و امنیت دانست. در این فرآیند, بسیارى از زمینه هاى مربوط به خبر, خبررسانى, معیارهاى انتخاب خبر, حق تخصیص موج به صورت یكسویه و برخلاف جریان آزاد و متوازن انجام مى گیرد. این جریان را مى توان به عنوان یكى از بسترهاى جامعه پذیرى و موثر بر امنیت ملى نیز ذكر كرد. كازینو در این زمینه مى گوید:
(سیلاب اطلاعاتى كه به وسیله رسانه هاى همگانى جارى مى شود, به تدریج تمامى جامعه را در خود غرق مى كند و افراد هم كه خواهى نخواهى در این جو اطلاعاتى تنفس مى كنند, از این اطلاعات تغذیه مى كنند و به تدریج در جریان امور قرار مى گیرند و این اطلاعات را براى سایرین باز گو مى نمایند. حتى اگر فقط بعضى از آنها را هم باور كنند, باز مجبور مى شوند با مسائل سیاسى روز درگیر شوند, تمام این عوامل هر چند نامحسوس و مبهم, بر رفتار ما اثر مى گذارد; ولى اثر آنها آن قدر آرام و بطئى است كه نمى توان القاى فكر به صورت خشن آن تلقى كرد. براى مثال, اگر اعمال و رفتار و گفته هاى خود را تحت نظر بگیریم, مشاهده خواهیم كرد كه اگر تماشاگر تلویزیون نبودیم, این عقاید را نداشتیم, لذا از برخى عقاید دست برداشته ایم. در بسیارى از موارد, این عقیده ما نیست كه رفتار ما را تعیین مى كند; بلكه رفتار ماست كه عقیده اى را در ما به وجود مىآورد.)(15)
مهم ترین تإثیر رسانه ها در شكل دهى به ارزش ها و تصاویر ذهنى كودكان ظاهر مى شود. بر اساس نظریه یادگیرى(16), ذهن انسان همانند لوح سفیدى است كه در ارتباط با محیط ساخته مى شود. در دوران كودكى و نوجوانى, رسانه ها از طریق (نقش هاى تفریحى, خبرى, آموزشى و همگن سازى خود)(17), كودك را در فرآیند جامعه پذیرى ارزش هاى واحد قرار مى دهند. این ارزش ها غالبا حاوى پیام هاى غیر بومى و زمینه ساز جهانى شدن ارزش ها مى باشند.
(كارشناسان اذعان دارند كه كارتون ها و نقاشى هاى متحرك از جذاب ترین برنامه ها هستند و شخصیت كودك را مى سازند, كمپانى هاى غربى از طریق همین كارتون ها, فرهنگ غرب را منتقل مى كنند و به دلیل رابطه عاطفى قهرمانان با كودكان, تإثیر تربیتى عمیقى دارند.)(18)
ب: محلى شدن و ارزش ها(19)
محلى شدن در مقابل جهانى شدن قرار دارد. در حالى كه در جهانى شدن, محدودیت براى گسترش ارزش هاى مشابه كم رنگ مى شود; در محلى شدن, بر رفتارهاى افراد, گروه ها و نهادها بر حسب ارزش هاى مربوط, به قلمرو محدود تاكید مى گردد.(20) در محلى شدن, مرزها, هویت قومى و بومى تقویت شده و ارزش هایى كه از این سطح ناشى مى شود, به فرهنگ, اعتقادات و باورهاى بومى معطوف مى گردد. در این سطح, مهم ترین كارگزار جامعه پذیرى و حفظ و انتقال فرهنگ از یك نسل به نسل دیگر و هدایت ارزش ها, خانواده است. خانواده به لحاظ نوع رابطه عاطفى خود, مهم ترین نقش را در جامعه پذیرى فرد ایفا مى نماید; اما اثر گذارى خانواده در همه وضعیت ها یكسان نیست; بلكه به نوع ساختار, نوع رابطه و نقش خانواده در جامعه بر مى گردد. در یك طبقه بندى, خانواده را به (خانواده باز و بسته, خانواده بهنجار و نابهنجار, خانواده متعهد و نامتعهد تقسیم نموده اند)(21) و انواع روابط درون خانواده را در چهار دسته, دمكراتیك, استبدادى, پذیرنده و طرد كننده ذكر كرده اند)(22) با وجود این, جایگاه و نقش خانواده در جامعه پذیرى از اهمیت فزاینده اى برخوردار است. در جوامعى كه نهاد خانواده پایدار بوده و داراى استحكام لازم باشد, نقش كارگزارى خانواده افزایش مى یابد و جامعه كم تر تحت تإثیر ناامنى و ناهنجارىهاى اجتماعى قرار مى گیرد; اما در جوامعى كه نهاد خانواده بنیانى ندارد, جامعه بیش تر تحت تإثیر كارگزارىهاى ثانویه به ویژه رسانه هاى گروهى و فرآیند جهانى شدن قرار خواهد داشت.
ج: تحول, جامعه پذیرى و امنیت ملى
بر اساس مطالب فوق, دو دسته از ارزش ها همواره در فرآیند جامعه پذیرى قرار مى گیرند. نخست, ارزش هاى بومى كه گرایش به تغییر و تحول در آنها كم تر بوده و تحول آنها بطئى است. دوم, ارزش هاى بر آمده از محیط جهانى شدن كه گرایش به ایجاد تحول و تغییر گسترده و شدید در آنها وجود دارد. در حالى كه ارزش هاى نوع اول, تحت شرایطى نه تنها باعث حفظ ارزش ها, ثبات و امنیت ملى مى گردند; ارزش هاى نوع دوم غالبا تهدیدى براى روند بهنجار جامعه پذیرى, ثبات و ارزش هاى حیاتى جامعه شمرده مى شوند; براساس نظر ماندل:
(چنانچه تغییر تدریجى, تكاملى و از داخل ناشى شود و به طور مستقیم متوجه بقا یا راه و روش بنیادى زندگى نباشد, غیر تهدیدآمیز و مشروع است. بر عكس, موقعى كه تغییر, گسترده, سریع, شدید و ناشى از خارج بوده یا به طور مستقیم متوجه بقا و موجودیت یا روش زندگى باشد, به احتمال بیش ترى تهدیدآمیز و غیر مشروع (و در نتیجه موجب هراس ناامنى) به نظر مى رسد.)(23)
به بیان دیگر, اگر كار ویژه هاى جامعه پذیرى را حفظ و انتقال فرهنگ و ارزش هاى بنیادین جامعه به فرد و نسل هاى آینده و همچنین تإمین ثبات سیاسى و امنیت جامعه بدانیم,(24) ارزش هاى بر آمده از محیط جهانى شدن مى تواند آنها را مختل سازد. اختلال در نظم و ثبات سیاسى, ناشى از عدم هماهنگى بین الگوى جامعه پذیرى سیاسى و نیازهاى نظام سیاسى است, هر نظام سیاسى در راستاى حفظ اهداف و منافع خود, به هدایت فرآیند جامعه پذیرى مى پردازد. با ورود ارزش هاى غیر بومى و تغییرات ناشى از جهانى شدن, فرآیند جامعه پذیرى در راستاى نیازهاى نظام سیاسى انجام نشده و احتمال ظهور زمینه هاى تعارض و بحران هاى سیاسى را افزایش مى دهد. این امر ناشى از حفظ وضعیت و ارزش هاى سنتى قدیمى یا اتخاذ ارزش هاى جدید مى باشد.(25)
2 ـ آسیب پذیرى
آسیب پذیرى نمایان گر تهدیدها, موانع و محدودیت هاى حفظ و گسترش ارزش هاى حیاتى است. تهدید به ارزش ها مى تواند از محیط داخل یا خارج نشإت گیرد. آنچه در این نوشته مورد نظر است, آسیب پذیرى ارزش ها در تعامل با جهانى شدن مى باشد. گر چه به نظر مى رسد در برخى زمینه ها فرآیند جهانى شدن مى تواند حامل پیام همگرایى, وفاق و امكانات مطلوب براى تقویت امنیت ملى و تشدید مرزهاى هویتى باشد; فرآیند جهانى شدن غالبا در قلمروهاى فرهنگى, سیاسى, اقتصادى و امنیتى موجد این موانع و محدودیت ها محسوب شده است. این پیامدها در زمینه هاى فرهنگى, اجتماعى و ارزشى هر چند همانند تراز منفى تجارت خارجى كشورها, قابل رویت نبوده یا كمتر مشاهده مى شود; اما آسیب فراوانى به امنیت و ارزش هاى حیاتى كشورها وارد مى سازد.
به گونه اى كه
(با ورود وسایل ارتباط جمعى به جامعه, خرده فرهنگ ها و فرهنگ هاى خاص و مجزا, ناپدید شده و تمامى ساكنان یك جامعه به نوعى تشابه مى پذیرند و در سبك زندگى, علایق و خواسته ها, از الگوى مشابهى كه وسایل ارتباط جمعى به آنان مى دهند, برخوردار مى شوند, كازینو این روند را توده اى شدن تمامى مردم در یك محدوده جغرافیایى یا مرزهاى ملى مى داند)(26).
جهانى شدن در بعد اقتصاد نیز باعث جنگ سرد اقتصادى میان كشورهاى صنعتى و افزایش فاصله میان شمال و جنوب گردیده است. ماندل در این زمینه مى گوید:
(هر چه یكنواختى و نفوذ متقابل اقتصادى افزایش یابد, آن دسته از كشورها و مناطقى كه قادر یا مایل به ادغام در نظام اقتصادى جهان نیستند, بیش تر منزوى شده و به حاشیه رانده مى شوند و شكاف بین غنى و فقیر به نفع كسانى كه داراى بیش ترین ثروت هاى مورد نیاز جهان هستند, افزایش مى یابد.)(27)
به طور كلى مى توان آسیب پذیرى كشورها را در فرآیند جهانى شدن, حداقل در دو مورد مرزهاى ملى و كاهش توان دولت ها نام برد.
الف: مرزهاى ملى
در عصر حاضر مرزهاى ملى به دلیل گسترش ارتباطات و شبكه هاى بسیار گسترده اطلاع رسانى, مفهوم واقعى خود را از دست داده است; زیرا
(... عقاید, فن آورى, مرام, كالاها و خدمات, بیش از هر زمان دیگرى آزادانه در حال عبور از مرزها هستند. حفظ راه و روش زندگى خاص ملى یا نظام حكومتى متمایز به طور فزاینده مشكل تر مى شود... و یكسان سازى ارزش ها, ایدئولوژىها و سلیقه ها در سطح جهانى در حال افزایش است.)(28)
در دنیاى كنونى, جهان از طریق شبكه اینترنت به شدت متداخل شده و فواصل دور, بسیار نزدیك و در جوار یكدیگر قرار گرفته است. این شبكه جهانى, فرصت ها و امكانات زیادى براى دولت ها و ملت ها فراهم ساخته است; اما نگرانى هاى فزاینده اى نیز در حفظ ارزش هاى حیاتى و امنیت ملى به وجود آورده است. در یك بررسى, مهم ترین تإثیرات منفى اینترنت در زمینه توزیع موارد ضد اخلاقى, تبلیغات نژاد پرستى, تبلیغات ضد مذهبى, تشدید جریان یكسویه اطلاعات و یكسان سازى فرهنگى ذكر شده است. (29)
اثرات مخرب شبكه اینترنت, نه تنها كشورهاى جهان سوم; بلكه كشورهاى صنعتى را نیز دچار نگرانى كرده است. براى نمونه ژاك شیراك در سال 1996 اظهار داشت: (تسلط زبان انگلیسى بر اینترنت, باعث شده است تا فرهنگ و زبان فرانسه و دیگر فرهنگ ها و زبان هاى مهم جهان در خطر نابودى قرار گیرند.)(30)
ب ـ كاهش توان دولت ها
در حال حاضر مفهوم حاكمیت به معناى استقلال عمل در خارج و داشتن اقتدار فائقه در داخل, حالت معنادار خود را از دست داده است. سرعت ارتباطات و جهانى شدن باعث افزایش فشارهاى داخلى بر دولت ها شده و آنها را در انجام وظایف خود از جمله تإمین امنیت ملى ناتوان ساخته است. مارسل مرل از (فروپاشى فضا) و نفوذپذیرى شدید مرزها یاد مى كند و جان هرتز معتقد است دولت نقش حمایتى خود را تا حد زیادى از دست داده و فرد, دیگر در قلمرو خود احساس امنیت نمى كند.(31) اثر این تحولات و فرآیندها مى تواند (اضمحلال مشروعیت سیاسى, افزایش ابهام درباره مناسب ترین ساختارهاى اقتدار جهت مدیریت مسائل امنیتى, فرهنگى و سیاسى مشترك و نیز سلطه هرج و مرج (آنارشى) باشد).(32) در حقیقت آنچه در حال وقوع است, صرفا (... نابودى دولت ملى و یا حتى كم رنگ شدن آن نیست; بلكه سایر نیروها مشغول غصب بسیارى از نقش هاى سنتى حكومت هستند).(33)
در این شرایط, انتخاب راه و استراتژى ملى به آسانى براى دولت ها محقق نمى شود; زیرا دولت ها در عمل بین جهان گرایى, جهانى شدن و پذیرش پیامدهاى مدرنیته و حفظ علایق ملى و ارزش هاى داخلى, با مشكل مواجه مى شوند.
نتیجه
در نوشته حاضر, امنیت ملى و جهانى شدن با رویكرد فرهنگى / ارزشى مورد توجه قرار گرفت و نیز امنیت ملى در متن و قلمرو جهانى شدن از حیث محدودیت ها, امكانات و پیامدهاى آن بررسى شد; اما بیش از آن كه خود پیامدها احصا شود, به مطالعه و بررسى چگونگى تإثیر گزارىها پرداخته شد. براى این منظور, از آنجا كه جهانى شدن مقوله اى در سطحى كلان و امنیت ملى به سطح خرد مربوط مى شود, براى اتصال میان این دو سطح, از دو مفهوم جامعه پذیرى و آسیب پذیرى استفاده گردید. از طریق مفهوم جامعه پذیرى, بیان گردید كه چگونه ارزش هاى برآمده از محیط جهانى شدن در فرآیند جامعه پذیرى وارد شده و بر ارزش هاى حیاتى یك كشور موثر واقع مى شوند و در مفهوم آسیب پذیرى نشان داده شد كه چگونه جهانى شدن باعث ناامنى, اختلال و بحران در عرصه هاى سیاسى و غیر سیاسى جوامع گردیده است. هر چند پیامدهاى جهانى شدن و امكانات و محدودیت هاى آن براى همه كشورها یكسان نمى باشد; اما فرآیند جهانى شدن باعث به هم فشردگى و تداخل هر چه بیش تر سرنوشت توده ها به یكدیگر گردیده است.
امید است بررسى مجمل و ناچیز حاضر, زمینه هاى شناخت هر چه بیش تر این قلمرو را فراهم آورد.
پى نوشت ها:
1 ـ درباره جهانى شدن, دیدگاه هاى متفاوتى وجود دارد. از جمله فوكویاما در كتاب پایان تاریخ به جهانى شدن معتقد است. در حالى كه برخى از اندیشمندان مانند هانتینگتون بر كثرت گرایى تاكید دارند; و صاحب نظران دیگرى مانند والرشتاین, فریدمن و واكر تحقق همزمانى هر دو مقوله را مطرح ساخته اند. براى اطلاع بیش تر به منابع زیر رجوع شود.
ـ فرانسیس فوكویاما, فرجام تاریخ و واپسین انسان, ترجمه علیرضا طیب, مجله سیاست خارجى, شماره 2 و 3, تابستان و پاییز 1372, صص 367 ـ 384.
ـ ساموئل. پى.هانتینگتون, برخورد تمدن ها و بازسازى نظم جهانى, ترجمه محمد على رفیعى, (تهران: دفتر پژوهش هاى فرهنگى, 1378).
ـ ایمانوئل والرشتاین, سیاست و فرهنگ در نظام متحول جهانى, (ژئوپلتیك و ژئوكالچر), ترجمه پیروز ایزدى, (تهران: نشر نى, 1377).
2 ـ هارولدسى, ریلائى, كتمان علم, بحثى در امنیت ملى و جریان آزاد اطلاعات, ترجمه سعید بهنام, فصلنامه مطالعات راهبردى, شماره سوم, بهار 1378, ص 132.
3 ـ همان, ص 135.
Globalization -4.
5 ـ جـیـمز روزنا, پیچیدگى ها و تناقض هاى جهانى شدن, ترجمه احمد صـادقـى, مجله سیاست خارجى, سال سیزدهم, شماره 4, زمستان 1378, صص 1023 و 1024.
6 ـ پـل كـوك و كـالـیـن كرك پاتریك, جهانى شدن, منطقه اى شدن و تـوسعه جهان سوم, ترجمه ناصر بیات, راهبرد, شماره 15 و16, بهار و تابستان, 1377, ص 165.
Globalism -7.
8 ـ روزنا, پیشین.
Socialization -9.
10 ـ على اكبر كمالى, بررسى مفهوم جامعه پذیرى, (تهران: سازمان تبلیغات اسلامى, 1374), ص 19.
11ـ همان, ص 20.
12ـ هـمـان, صص 35 ـ 36.
W.schramn. men, messages and media .13 Newyork: Haper and Rew ublisher , 1973) P.139.
) 14 ـ جان. اى. آر.لى, به سوى سیاست هاى ارتباطـى واقـع بـینانه, ترجمه خسرو جهاندارى, (تهران: سروش,1352), ص 80.
15 ـ ژان كـازیـنـو, قـدرت تـلویزیون, ترجمه على اسدى, (تهران: امیركبیر, 1364), صص 114 ـ 115.
16 ـ كمال, پیشین, ص 36.
17 ـ همان, صص 111 ـ 112.
18 ـ همان, 190 ـ 191.
19ـLocalization .
20 ـ ر.ك. به: روزنا, پیشین, ص 1024.
21 ـ كمالى, پیشین, ص 62.
22 ـ همان.
23 ـ رابـرت مـانـدل, چـهره مـتـغیر امنیت ملى, ترجمه پژوهشكده مـطالعات راهبردى, (تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردى, 1377), ص 46.
24 ـ دربـاره كـارویـژه هاى جامعه پذیرى, ر.ك.به: كمالى, پیشین, صص 28 ـ 29.
25 ـ ر.ك. به: همان, صص 38 ـ 42.
26 ـ بـاقـر سـاروخـانى, جامعه شناسى ارتباطات, (تهران: اطلاعات, 1368), ص6.
27 ـ ماندل, پیشین, ص 123.
28 ـ همان, ص 28.
29 ـ عـباس عراقچى, اینترنت عرصه یى جدید درتعامل فرهنگ ها, مجله سـیـاسـت خارجى, سال دوازدهم, شماره 2, تابستان 1377, صص 358 ـ 364.
30 ـ همان, ص 364.
31 ـ ر.ك.ژاك, هـرنـتـرتیگر, درآمدى بر روابط بین الملل, ترجمه عـبـاس آگـاهـى, (تهران: آستان قدس رضوى, 1368), صص 211 ـ 213.
32 ـ ماندل, پیشین, ص 164.
33 ـ همان, ص 27.